searchicon

کپی شد

مادۀ اوّلیه جهان

انسان جست و جوگر با فکر و اندیشۀ خود و با تلاش و جدیت در پی شناخت جریان پیرامون خود بوده و هست. به ویژه با پیشرفت دانش در زمینه های مختلف و با ابزار و وسایل پیشرفته و مدرن هر روز در تلاش است تا زوایایی از دنیای پهناور و کهکشان های موجود در فضا را بشناسد. دانشمندان علوم مادی و طبیعی اگر چه توانستند گوشه هایی از این جهان مادی را بشناسند و دربارۀ پیدایش و چگونگی شکل گیری آن تئوری ها و فرضیه هایی را مطرح کنند، اما باید اقرار کرد که شناخته های آنها در برابر ناشناخته های جهان هستی بسیار ناچیز و اندک است. از همین رو است که دیدگاه های متفاوتی را دربارۀ مواد اولیۀ عالم بیان کرده اند و از آن به نام تئوری یا فرضیه نام می برند.

اما علوم مادی و نوآوری ها در جهان طبیعت، ابزارها و راه کارهای گوناگون آن، به عقل انسان، تجارب، اکتشافات و فرضیات او واگذار شده است تا خود انسان در این عرصه ها و بر اساس توان مندی های خویش به تلاش و کوشش بپردازد.

به هر حال در تبیین این مسئله، باید بتوانیم جمع بندی مناسبی با مراجعه با آیات و روایات و نیز نظریات دانشمندان در این موضوع داشته باشیم.

جمع میان آیات، روایات و نظریات جدید

بدون تردید منظور از واژۀ “دخان”؛ یعنی دود در قرآن کریم، دود اصطلاحی نیست؛ زیرا که دود شناخته شده از آتش است، مفسران با استفاده از روایت امام باقر (ع) بر این نکته اتفاق دارند که دخان در اصطلاح قرآن از آتش نیست، بلکه بر اثر شدت امواجی است که از آب برخاسته و استعاره از بخاری است که از آب بر می خیزد. همچنین این احتمال وجود دارد که عرش خداوند در آیۀ 7 سورۀ هود، کنایه از قدرت او باشد و در حقیقت آغاز قدرت خداوند در تکوین و تشکیل عالم ماده، از آب بوده است. این همان کلام امام علی (ع) است که فرمود: خلقت عالم از آب بوده و…

البته دلیلی نداریم که منظور همین آبی است که از اکسیژن و هیدروژن تشکیل شده است، بلکه ممکن است منظور همان مادۀ مذاب باشد و به دلیل ناشناخته بودن مادۀ مذاب برای مردم آن روز، از آن اسمی برده نشد و به آب تعبیر شد. همچنین باد را که حضرت می فرماید بر آب مسلط شد، ممکن است منظور باد اصطلاحی نباشد، بلکه همان نیرو و قوۀ محرکه ای باشد که این مادۀ مذاب را سریع حرکت می دهد.

همین طور معلوم نیست که منظور از دریا (بحر) در کلام امام باقر (ع) که فرمود: “وقتی خدا خواست آسمان را خلق کند به بادها دستور داد، دریا را به هم زدند”، همین دریاها و اقیانوس ها باشد؛ چرا که شکل گیری دریاهای این چنینی فرع بر خلقت زمین است و بحث در اصل آفرینش خود کهکشان ها است که یکی از آنها کره زمین است.

بنابراین، با این توجیه، دیدگاه امام علی (ع) با نظریه و تئوری جدید هم منافات ندارد. اصل عالم ماده به فرمودۀ آن حضرت آب و یا به گفتۀ دانشمندان علوم طبیعی مادۀ مذاب بوده است.

امام علی (ع) در نهج البلاغه فرمود: در اثر حرکت کف ایجاد شد، منظور از کف همان ذراتی است که از مایع مذاب به سمت بالا رفته و سپس از آن جدا شده؛ یعنی در حقیقت تکه هایی از آن جدا شد و به صورت بخار بالا رفت و از بخار آن آسمان خلق شد و از خود کف زمین خلق شد. بنابراین، زمین هم از همان مادۀ مذاب بود و بعد روی آن بسته شده است. این مطلب قابل تطبیق بر نظریۀ انفجار بزرگ است که ذراتی از مایع مذاب جدا شده و به صورت زمین در آمده است.

البته، متکلمان در این مسئله به ظاهر آیات و روایات بسنده کردند و بدون توجیه آن را پذیرفته اند و گفته اند: از آن جا که خداوند بر همه چیز قادر است، بنابراین، ممکن است آب را خلق کند و از آن زمین و آسمان ها را به وجود بیاورد.

برخی نیز با استناد به این آیۀ قرآن که می فرماید: ” و ما آفرینش آسمان ها و زمین و آفرینش نفس خودشان را به آنها ننموده ایم”.[1] و با استدلال به این که دیدگاه دانشمندان، هنوز در مرحلۀ فرضیه است و در معرض رد یا قبول است و هنوز به درجۀ صحت قوانین علمی نرسیده است؛ زیرا هیچ کس هستی نخستین و کیفیت تکوین اجرام هستی را ندیده است،[2] ظاهر را پذیرفته اند که مادۀ اوّلیۀ عالم آب است.[3]

عده ای دیگر در توجیه خلقت آسمان ها و زمین از آب، بیان دیگری دارند و می گویند:

عالم بر دو نوع است:

1. عالم خلق و ماده،

2. عالم امر که همان عالم مجردات است، به دلیل آیۀ 54 سورۀ اعراف که می فرماید: “الا له الخلق و الامر”؛ یعنی “از برای خداست خلق و امر”، منظور از “خلق” عالم طبیعت و مراد از “امر” عالم مجردات است.

روی این اصل مراد از آب، باید فیض حق تعالی باشد، فیضی که شامل تمام عوالم وجود (از عالم عقول و مجردات گرفته تا عالم طبیعت) می شود. بنابراین، منظور از این عبارت که از برخورد و امواج آب، زمین و آسمان خلق شد، آن است که عالم عقول در اثر فیضی که از حق تعالی کسب می کنند، خودشان افاضه دارند و از افاضۀ آنها عالم ماده که زمین و آسمان است، خلق شد.[4]

در پایان ذکر این نکته ضروری است که در برخورد با آیات و روایات باید جهاتی را مد نظر داشت:

1. اگرچه از ظاهر قرآن و علم بر می آید که جهان در ابتدا از گازهای داغ تشکیل شده است، اما قرآن در مورد عناصر دیگر نظریۀ مهبانگ (انفجار اوّلیه) مطلب صریحی ندارد.

2. با توجه به تعدد نظریه ها در مورد آغاز خلقت و عدم اثبات قطعی آنها، در حال حاضر نمی توان هیچ کدام را به صورت قطعی به قرآن نسبت داد؛ از این رو پاسخ به سؤال فقط درحد آنچه در آثار اسلامی آمده و نمونه ای از توانایی بحث های پیشینیان و اعجاز علمی قرآن عرضه شده است.

3. اگر روزی نظریۀ مهبانگ به صورت قطعی اثبات شود، این مطلب اعجاز علمی قرآن و روایات را اثبات می کند؛ چرا که نوعی راز گویی علمی قرآن کریم و روایات است.[5] پس فعلا نمی توان چیزی را به صورت قطع به آیات و روایات استناد داد.



[1] “و ما اشهدتم خلق السموات و الارض…”، کهف، 51.

[2] خطیب، عبدالغنی، قرآن و علم امروز (ترجمه اسدالله مبشری)، ص 85- 86.

[3] برای آگاهی بیشتر از نظریات علما دربارۀ خلقت موجودات مادی به بحرانی، ابن میثم، شرح نهج البلاغه، ج 1، ص 138-155 رجوع شود.

[4] همان.

[5] برای اطلاع بیشتر رجوع شود به: رضایی اصفهانی، محمد علی، پژوهشی در اعجاز علمی قرآن، ، ج 1، ص 93- 105.