searchicon

کپی شد

قرآن و معاد جسمانی

آیات قرآن به روشنی گواهی می دهد که معاد انسان ها در رستاخیز تنها روحانی نبوده، بلکه این بازگشت روحانی و جسمانی است، همچنین جسمی که روح به آن تعلق خواهد گرفت همان جسم عنصری دنیوی است. آیات فراوانی بر این مطلب دلالت دارد که در این جا به جهت اختصار تنها به نقل چند نمونه اکتفا می کنیم:

1. برخی از آیات در پاسخ کسانی است که زنده شدن استخوان ها را محال می پنداشتند:

الف. “قُلْ يُحْييهَا الَّذي أَنْشَأَها أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ هُوَ بِكُلِّ خَلْقٍ عَليم”‏؛[1] بگو استخوان ها را آن کس که آنها را بار نخست آفرید زنده می کند.

ب. “أَ يَحْسَبُ الْإِنْسانُ أَلَّنْ نَجْمَعَ عِظامَهُ * بَلى‏ قادِرينَ عَلى‏ أَنْ نُسَوِّيَ بَنانَه‏”؛[2] آيا انسان مى پندارد كه هرگز استخوان هاى او را جمع نخواهيم كرد؟ آرى قادريم كه (حتّى خطوط سر) انگشتان او را موزون و مرتّب كنيم!

2. تعدادی از آیات گواهی می دهند که انسان روز قیامت از قبر برخاسته و پای محاسبه می آید، آن جا که می فرماید:

الف. “أَفَلا يَعْلَمُ إِذا بُعْثِرَ ما فِي الْقُبُور”؛[3] آيا نمى داند در آن روز كه تمام كسانى كه در قبرها هستند برانگيخته مى شوند.

ب. “وَ نُفِخَ فِي الصُّورِ فَإِذا هُمْ مِنَ الْأَجْداثِ إِلى‏ رَبِّهِمْ يَنْسِلُون‏”؛[4] … (بار ديگر) در «صور» دميده مى شود، ناگهان آنها از قبرها، شتابان به سوى (دادگاه) پروردگارشان مى روند.

3. گاه قرآن امکان معاد جسمانی را از طریق وقوع آن در دنیا روشن می کند؛

الف. “أَوْ كَالَّذي مَرَّ عَلى‏ قَرْيَةٍ وَ هِيَ خاوِيَةٌ عَلى‏ عُرُوشِها قالَ أَنَّى يُحْيي‏ هذِهِ اللَّهُ بَعْدَ مَوْتِها فَأَماتَهُ اللَّهُ مِائَةَ عامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ قالَ كَمْ لَبِثْتَ قالَ لَبِثْتُ يَوْماً أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ قالَ بَلْ لَبِثْتَ مِائَةَ عامٍ فَانْظُرْ إِلى‏ طَعامِكَ وَ شَرابِكَ لَمْ يَتَسَنَّهْ وَ انْظُرْ إِلى‏ حِمارِكَ وَ لِنَجْعَلَكَ آيَةً لِلنَّاسِ وَ انْظُرْ إِلَى الْعِظامِ كَيْفَ نُنْشِزُها ثُمَّ نَكْسُوها لَحْماً فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُ قالَ أَعْلَمُ أَنَّ اللَّهَ عَلى‏ كُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدير”[5]؛ يا [احوال‏] مانند آن كس [عزير] كه بر شهرى گذر كرد كه سقف ها و ديوارهايش فرو ريخته بود، [با خود] گفت: «خداوند چگونه [مردم‏] اين [قريه‏] را بعد از مرگشان زنده مى كند؟» آن گاه خداوند او را صد سال ميراند سپس او را برانگيخت. [آن ملك‏] گفت: «چقدر درنگ كرده اى؟» گفت: «يك روز يا بخشى از روز را درنگ كرده ام.» گفت: «بلكه صد سال درنگ كرده اى، به خوردنى و نوشيدنى خود بنگر كه تغيير نكرده است و به دراز گوش خود بنگر [كه استخوان هايش متلاشى شده است!] و ما تو را نشانه [عبرتى‏] براى مردم قرار مى دهيم و به استخوان ها بنگر كه چگونه آن ها را پيوند مى دهيم، سپس بر آن ها گوشت مى پوشانيم.» پس آن‏گاه كه [قدرت الاهى‏] براى او آشكار شد، گفت: «مى دانم كه خداوند بر هر چيزى توانا است».

ب. “وَ إِذْ قالَ إِبْراهيمُ رَبِّ أَرِني‏ كَيْفَ تُحْيِ الْمَوْتى‏ قالَ أَ وَ لَمْ تُؤْمِنْ قالَ بَلى‏ وَ لكِنْ لِيَطْمَئِنَّ قَلْبي‏ قالَ فَخُذْ أَرْبَعَةً مِنَ الطَّيْرِ فَصُرْهُنَّ إِلَيْكَ ثُمَّ اجْعَلْ عَلى‏ كُلِّ جَبَلٍ مِنْهُنَّ جُزْءاً ثُمَّ ادْعُهُنَّ يَأْتينَكَ سَعْياً وَ اعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ عَزيزٌ حَكيم‏”؛[6] [و ياد آريد] زمانى را كه ابراهيم گفت: «اى پروردگار من، به من نشان بده كه چگونه مردگان را زنده مى كنى؟» خداوند فرمود: «مگر ايمان نياورده اى؟» ابراهيم گفت: «چرا، ولى براى اين كه دلم آرامش يابد». خداوند فرمود: «پس چهار پرنده بگير و آنها را نزد خود پاره پاره كن، سپس بر هر كوهى پاره اى از آنها را بگذار، آن گاه آنها را [به سوى خود] بخوان، شتابان به سوى تو مى آيند و بدان كه خداوند تواناى حكيم است».

از این که قرآن کریم گاهی از طریق ارجاع به زندگی نخست و گاهی با ارائه نمونه هایی از احیای مردگان؛ مانند داستان عزیر یا داستان اصحاب کهف و… سخن به میان می آورد، می توان نتیجه گرفت که حیات مجدد انسان با همین بدن مادی همراه خواهد بود.

4. نعمت های فراوانی که مژدۀ استفاده از آنها در بهشت به افراد نیکوکار داده شده؛ نظیر استفاده از میوه های رنگارنگ[7] و گوشت پرندگان،[8] ازدواج با حور العین[9] و …، از مواردی هستند که تصور آنها بدون جسمانی بودن معاد، دشوار به نظر می رسد.

برای آگاهی بیشتر در این زمینه می توانید از پاسخ 125 (سایت اسلام کوئست: 2404) استفاده نمایید.



[1]. یس، 79.

[2]. قیامت، 3- 4.

[3]. عادیات، 9.

[4]. یس، 51.

[5]. بقره، 259.

[6]. بقره، 260.

.[7] مرسلات، 42؛ مؤمنون، 19؛ صافات 42؛ دخان، 55 و …

.[8] واقعه، 21، طور، 22 و…

.[9] الرحمن، 72، واقعه، 22 و …