searchicon

کپی شد

فلسفۀ حرمت زنا

زنا و عمل منافى عفت یکی از گناهان کبیره است که آيه[1] قرآن بدان اشاره مى‏كند علت این حرمت عبارت است:

1- پيدايش هرج و مرج در نظام خانواده، و از ميان رفتن رابطه فرزندان و پدران، رابطه‏اى كه وجودش نه تنها سبب شناخت اجتماعى است، بلكه موجب حمايت كامل از فرزندان مى‏گردد، و پايه‏هاى محبتى را كه در تمام طول عمر سبب ادامه اين حمايت است مى‏گذارد.

خلاصه، در جامعه‏اى كه فرزندان نامشروع و بى پدر فراوان گردند روابط اجتماعى كه بر پايه روابط خانوادگى بنيان شده سخت دچار تزلزل مى‏گردد.

براى پى بردن به اهميت اين موضوع كافى است يك لحظه چنين فكر شود كه چنانچه زنا در كل جامعه انسانى مجاز گردد و ازدواج برچيده شود، فرزندان بى هويتى كه در چنين شرائطى متولد شوند تحت پوشش حمايت كسى نيستند، نه در آغاز تولد و نه به هنگام بزرگ شدن.

از اين گذشته از عنصر محبت كه نقش تعيين كننده‏اى در مبارزه با جنايت ها و خشونت ها دارد محروم مى‏شوند، و جامعه انسانى به يك جامعه كاملا حيوانى توأم با خشونت در همه ابعاد، تبديل مى‏گردد.                         2- اين عمل ننگين سبب انواع برخوردها و كشمكش هاى فردى و اجتماعى در ميان هوس بازان است، داستان هايى را كه بعضى از چگونگى وضع داخل محله‏هاى بدنام و مراكز فساد نقل كرده و نوشته‏اند به خوبى بيانگر اين واقعيت است كه در كنار انحرافات جنسى بدترين جنايات رخ مى‏دهد.

3- تجربه نشان داده و علم ثابت كرده است كه اين عمل باعث اشاعۀ انواع بيماری ها است و با تمام تشكيلاتى كه براى مبارزه با عواقب و آثار آن امروز فراهم كرده‏اند باز آمار نشان مى‏دهد كه تا چه اندازه افراد از اين راه سلامت خود را از دست داده و مى‏دهند.

4- اين عمل غالبا سبب سقط جنين و كشتن فرزندان و قطع نسل مى‏گردد، چرا كه چنين زنانى هرگز حاضر به نگهدارى اين گونه فرزندان نيستند، و اصولا وجود فرزند مانع بزرگى بر سر راه ادامه اعمال شوم آنان مى‏باشد، لذا هميشه سعى مى‏كنند آنها را از ميان ببرند.

و اين فرضيه كاملا موهوم كه مى‏توان اين گونه فرزندان را در مؤسساتى زير نظر دولت ها جمع‏آورى كرد شكستش در عمل روشن شده، و ثابت گرديده كه پرورش فرزندان بى پدر و مادر به اين صورت چقدر مشكلات دارد، و تازه محصول بسيار نامرغوبى است، فرزندانى سنگدل: جنايتكار بى شخصيت و فاقد همه چيز!

5- نبايد فراموش كرد كه هدف از ازدواج تنها مسئله اشباع غريزه جنسى نيست، بلكه اشتراک در تشكيل زندگى و انس روحى و آرامش فكرى، و تربيت فرزندان و همكارى در همه شئون حيات از آثار ازدواج است كه بدون اختصاص زن و مرد به يک ديگر و تحريم زنان هيچ يک از اينها امكان پذير نيست.[2]



[1]. اسراء 23.

[2]. مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، ج‏12، ص104، ناشر، دار الكتب الإسلامية، چاپ اول، تهران 1374 ش.