searchicon

کپی شد

فلسفه اسامی، القاب و شهرت شیخ صدوق

شیخ صدوق، بزرگ ترین و داناترین فرزند پدر خویش و وارث مقام او در دانش، فتوا و درستکاری بود. او دارای القاب فراوانی در کلام بزرگان و عالمان دینی شیعه و سنی است که هر کدام از القاب ایشان، برخاسته از خصوصیاتی بوده که در او وجود داشته است؛ به عنوان نمونه یکی از القاب وی حافظ است. در این رابطه شیخ طوسی در كتاب الفهرست خود از او با عنوان «جليل القدر» ياد كرده و پس از ذكر نام و كنيه او می گويد: او حافظ احاديث، بصير و آگاه به رجال، ناقد و صاحب نظر در اخبار است كه در ميان علماء و دانشمندان اهل‏ قم مانند او در فراوانى و سرشارى علم و از حفظ داشتن حديث ديده نشده و داراى حدود سيصد تصنيف است. در این کلام شیخ طوسی دو بار اشاره به حفظ داشتن حديث، شده است.[1]

از جمله القاب وی؛ رئیس المحدثین است. شیخ صدوق با جمع آوری و تنظیم و تبویب احادیث و حفظ آنها، تلاش و کوشش و زحمات توانفرسایی را تحمل نموده و در این رابطه کتاب های ارزنده ای تألیف نموده است. مهم ترین آنها کتاب نفیس «من لا یحضره الفقیه» است که جزء کتب اربعه شیعه می باشد. همچنین شاگردان زیادی تربیت نمود که هر یک از آنها پاسداری بصیر و امین، برای حفظ احادیث و روایات اسلامی و مروج و ناشر آن در بین مردم بوده اند. در مقدمه کتاب معانی الاخبار صدوق به عنوان نمونه نام 27 نفر از مشاهیر شاگردان و کسانی که از صدوق نقل روایت کرده اند، آمده است. بر اساس زحمات زیاد و آثار گرانقدر وی، او به لقب «رئیس المحدثین» عنوان یافت و همه محدثان بعد از ایشان، او را با این عنوان می شناخته و می شناسند. [2] بنابر این، هر یک از القاب وی بر اساس وجود خصوصیتی از معنای همان لقب در او می باشد. به دلیل فراوانی القاب ایشان و از طرفی برای رعایت اختصار در این مقال و محدودیت آن، تنها به همین دو لقب بسنده می شود.

گفتنی است شهرت این عالم بزرگوار، صدوق است و این به آن جهت است که در نقل روایات، جز به راستی سخن نمی گفت؛ لذا به «صدوق» شهرت یافت. البته این لقبی است که در مورد وی و پدرش علی بن بابویه هر دو به کار برده می شود. پدر به عنوان صدوق اول و پسر به عنوان صدوق دوم و هر دو را «صدوقین» می نامند. این لقب نشانه صدق و راستی و دقت نظر و حفظ امانت این دو در نقل حدیث و روایت می باشد،[3] امّا وقتی که این لقب به صورت مطلق بیان شود منظور پسر (محمد بن علی بن بابویه) می باشد.



[1]. صدوق، محمد بن على، من لا يحضره الفقيه، ترجمه: غفارى، على اكبر و غفاری، محمد جواد و بلاغى، صدر، ص 4 مقدمه.

[2]. صدوق، محمد بن علی، معاني الأخبار، ترجمه: محمدى‏ شاهرودی، عبد العلى، ج 1، ص 17 مقدمه.