searchicon

کپی شد

فقهاى عصر حضور اهل بيت (عليهم السلام)‌

دوره دوم از تاريخ فقه اماميّه، شاهد پرورش فقهايى به دست ائمّۀ اهل بيت (عليهم السلام) است كه نقش ارزشمندى در رشد فقه اسلامى داشتند، و اينها غير از فقهايى از اهل سنّت هستند كه از مكتب اهل بيت (عليهم السلام) بهره‌مند شده‌اند.

در طبقه اول از فقیهان تربیت شده نزد ائمه هدی (عليهم السلام)، باید از افرادی؛ نظیر سلمان، ابوذر، مقداد، ابو رافع، قثم بن عباس و … یاد کرد. امير مؤمنان على (عليه السلام) به قُثّم بن عبّاس فرماندار آن حضرت در مكّه، فرمود: «صبح و عصر براى رسيدگى به امور مردم، مجلسى فراهم ساز! به آنان كه فتوا خواهند، فتوا ده، جاهلان را بياموز و با دانشمندان به بحث و گفت‌وگو بپرداز».[1] این دستور، نشان دهندۀ تشويق و ترغيب ‌ائمّۀ اهل بيت (عليهم السلام) به اجتهاد، توسط برخى از شاگردان برجسته خود است كه از قدرت استنباط و اجتهاد برخوردار بودند.[2]

از شاگردان امام على (عليه السلام) که در دوره دوم فقه شیعه، دست به تدوين کتاب زده‌اند، مى‌توان از اين افراد نام برد:

1. ابو رافع صحابى‌:

ابو رافع که غلام آزادشدۀ رسول خدا (صلى الله عليه و آله) و از خاصّان امير مؤمنان (عليه السلام) به شمار مى‌رود، کتابى را به نام «السنن و الأحکام و القضايا» تدوين کرده است.[3] از اظهارات نجاشى[4] استفاده مى‌شود که اين کتاب مشتمل بر ابواب نماز، روزه، حج، زکات، و قضاوت­ بوده‌است.

2. على ابن ابو رافع‌:

على ابن ابو رافع، کاتب امير مؤمنان (عليه السلام) و از بهترين پيروان آن حضرت بود. وى کتابى را در موضوعات مختلف فقهى؛ مانند وضو، نماز و ساير ابواب فقه تأليف کرد.[5]

3. عبيد الله بن ابو رافع‌:

به گفتۀ شيخ طوسى، وى کتابى را دربارۀ قضاوت‌­هاى امير مؤمنان (عليه السلام) تأليف کرد.[6]

4. ربيعة بن سميع‌:

نجاشى به هنگام ذکر نخستين طبقه از مؤلّفان حديث، آورده است که ربيعة بن سميع، کتابى را از امير مؤمنان (عليه السلام) دربارۀ زکات گاو و شتر و گوسفند، جمع‌آورى کرده است. [7]

از معروف­ترین فقیهان و محدثان شیعه، «اصحاب اجماع» هستند. اصحاب اجماع، گروهى ويژه از راويان احاديث در سده‌هاى دوم و سوم هجرى قمرى هستند كه از بزرگان پرورش يافته مكتب امام باقر، امام صادق، امام كاظم و امام رضا (عليهم السّلام) به شمار مى‌روند و بر تصديق رواياتشان و نيز مقام علمى و فقاهتشان اجماع شده است. بنابر گزارش مشهور، شمار اصحاب اجماع هيجده نفر است: «زرارة بن اعين، معروف بن خرّبوذ، بريد بن معاويه، ابو بصير اسدى (و به قولى مرادى)، فضيل بن يسار و محمد بن مسلم» از اصحاب امام باقر و امام صادق (عليهما السّلام)، «جميل بن درّاج، عبد اللّه بن مسكان، عبد اللّه بن بكير، حمّاد بن عيسى، حمّاد بن عثمان و ابان بن عثمان» از ياران امام صادق (عليه السّلام)، «يونس بن عبد الرّحمان، صفوان بن يحيى، محمّد بن ابى عمير، عبد اللّه بن مغيره، حسن بن محبوب و احمد بن محمّد بن ابى نصر» از شاگردان امام كاظم و امام رضا (عليهما السّلام).[8]

از شاگردان ارزندۀ ائمّۀ اهل بيت (عليهم السلام) در اين دوره، ‌»فضل بن شاذان نيشابورى» است. وى از ياران امام جواد و امام هادى (عليهما السلام) است و از امام رضا (عليه السلام) نيز روايت دارد و در ميان علماى شيعه بسيار معروف است.[9] مرحوم كشّى مى‌گويد: وى 160 كتاب تأليف كرد.[10] ‌برخى از اين كتاب­ها در فقه است؛ مانند: كتاب الفرائض الكبير، كتاب الفرائض الأوسط، كتاب الفرائض الصغير، كتاب الطلاق، كتاب المُتْعتيْن: متعة النساء و متعة الحجّ و … .[11]

مباحث فقهی مطرح شده در برخی از کتاب­های فضل بن شاذان، نشان می دهد که فقه شیعی در عصر امامان، محدود به نقل اخبار نبوده و از حد فتوا دادنِ به نصّ احادیث و حذف سند­ها نیز فراتر رفته و در مواردی به مرحلۀ تجزیه کامل فقه از حدیث رسیده است.[12]

‌همچنين در ميان اصحاب امام رضا و امام جواد (عليهما السلام) چهره‌هاى معروف علمى و فقهى وجود دارند، كه از جملۀ آنها احمد بن محمّد بن عيسى اشعرى، احمد بن محمّد ابى نصر بزنطى، زكريا بن آدم، محمّد بن اسماعيل بن بزيع، حسين بن سعيد اهوازى و على بن مهزيار هستند. برخى از اين بزرگان داراى تأليفات متعدد فقهى نيز بوده‌اند.[13] در بین اصحاب امام رضا (علیه السلام)، یونس بن عبدالرحمان و زکریا بن آدم، از شخصیت هایی هستند که از سوی آن حضرت، رسماً اجازه اجتهاد دریافت کردند و کسانی برای فراگیری معالم دین به آنها ارجاع داده شدند.[14]

از شاگردان برجسته امام هادى (عليه السلام) نيز مى‌توان از ايّوب بن نوح، عثمان بن سعيد اهوازى و عبد العظيم حسنى (مدفون در شهر رى) نام برد كه برخى از آنان داراى آثار ارزشمند علمى و فقهى هستند.[15] از شاگردان برجسته و چهره­‌هاى روشن مكتب امام حسن عسكرى (عليه السلام) نيز مى‌توان به احمد بن اسحاق اشعرى قمى، أبو هاشم داود بن قاسم جعفرى، عبد اللّٰه بن جعفر حميرى، أبو عمرو عثمان بن سعيد عمرى، على بن جعفر و محمّد بن حسن صفار اشاره كرد.[16]

نائبان خاص حضرت مهدی (علیه السلام) در دوران غیبت صغری؛ یعنی ابو عمرو عثمان بن سعید عمری، ابو جعفر محمد بن عثمان بن سعید، ابوالقاسم حسین بن روح نوبختی و ابوالحسن علی بن محمد سمری و همچنین وکلای آن حضرت در مناطق مختلف، از عالمان پارسا و بزرگان شیعه بودند. ‌

یکی از حوزه­های فعاليت نواب اربعه، پاسخ گويى به سؤالات فقهى و شرعى شیعیان بود. آنان سؤالات فقهى و شرعى شيعيان را به عرض امام رسانده، پاسخ آنها را مى گرفتند و به مردم ابلاغ مى كردند.[17]

نقل شده است كه محمّد بن عثمان بن سعيد، چند جلد كتاب در فقه تصنيف كرده بود كه تمام آنها را از امام حسن عسكرى و صاحب الأمر (عليهما السّلام) و از پدر خود اخذ نموده بود و آنها را هنگام وفات خود به حسين بن روح تسليم نمود.[18]

حسين بن روح، که بیست و یک سال نیابت امام را بر عهده داشت، از مقام علمی والایی برخوردار بود. او کتابی در فقه به نام «التأدیب» نوشت که آن را جهت اظهار نظر، نزد فقهای آن روز حوزه علمیه قم، فرستاد. آنان پس از بررسی، در پاسخ نوشتند: جز در یک مسئله، همگی مطابق فتاوای فقهای شیعه است.[19]

 


[1]. سید رضی، نهج البلاغه، نامه 67، ص 457، «و اجلس لهم العصْريْن فأفتِ المستفتي و علِّم الجاهل و ذاكر العالم».

[2]. مکارم شيرازى، ناصر، دائرة المعارف فقه مقارن، ص 105.

[3]. نجاشى، احمد بن على‌، رجال النجاشي (فهرست أسماء مصنفي الشيعة)‌، شرح حال شماره 1، ص 6.

[4]. ابوالحسين احمد بن على نجاشى از اساتيد و بنيان گذاران علم رجال است كه در اواخر قرن چهارم و نيمه اول قرن پنجم مى زيست. کتاب «رجال نجاشى»  از گرانبهاترين آثار شيعى در فن علم رجال است كه در بين كتاب های علم رجال درخشندگى خاصى دارد، ر.ک: سایت تربیت.

[5]. رجال النجاشي (فهرست أسماء مصنفي الشيعة)‌، شرح حال شماره 2، ص 6.

[6]. شیخ طوسى، محمد بن حسن‌، الفهرست،‌ محقق: آل بحر العلوم‌، سيد محمد صادق، شرح حال شماره 456، ص 107.

[7]. رجال النجاشي (فهرست أسماء مصنفي الشيعة)‌، شرح حال شماره 3، ص 7 و 8.

[8]. هاشمى شاهرودى، سيد محمود، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بيت (عليهم السلام)، ج ‌1، ص 510 و 511.

[9]. دائرة المعارف فقه مقارن، ص 106 و 107.

[10]. كشّى، محمد بن عمر، رجال الكشي- اختيار معرفة الرجال‌ (شرح حال فضل بن شاذان)، محقق: مصطفوى‌، حسن، ص 544 و 545.‌

[11]. خويى، سيد ابو القاسم، ‌معجم رجال الحديث، ج ‌14، شرح حال شماره 9374، ص 309.

[12]. اسلامی، رضا، مدخل علم فقه، ص 275.

[13]. دائرة المعارف فقه مقارن، ص 107.

[14]. مدخل علم فقه، ص 275 و 276.

[15]. همان.

[16]. براى آگاهى از شخصيّت برجسته و آثار اين بزرگان، ر.ک: رجال كشى، رجال نجاشى، فهرست و رجال شيخ طوسى و معجم رجال الحديث آية اللّٰه خويى.

[17]. سیره پیشوایان، ص 687.

[18]. قمی، شیخ عباس، منتهى الآمال، ج ‏3، ص 2142.

[19]. سیره پیشوایان، ص 680؛ در مورد این که هدف او از چنین کاری چه بود و چرا این کتاب را به امام زمان (علیه السلام) عرضه نکرد؟ ر.ک: سایت اسلام کوئست، سؤال 3564.