searchicon

کپی شد

عوامل درمان تکبر

در مورد راه‌های عملی درمان تکبر باید گفت: انجام چند امر در تکبر زدایی نقش بسزایی دارد:

1. کارهای روزانه را خود انجام دادن:

گاهی امور ساده‌ای؛ مانند سر یک سفره نشستن با زیردستان، کارهای خانه را انجام دادن، در سلام پیشی گرفتن و در راه رفتن بر کسی مقدم نشدن، می‌تواند در از بین بردن تکبر نقش مهمی ایفا کند.

از امام صادق (عليه السّلام) روايت شده كه فرمود: هر كس كه نعلين (كفش) خود را پينه زند، و جامه‏اش را وصله كند، و متاعش را (كه از بازار می‌خرد)، خودش به‌خانه بَرَد از تكبر بركنار است (اين‌ها نشانه آن است كه مرد متواضعى است و تكبر ندارد)».[1]

در جای دیگری پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود: «حَمْل بار (ما یحتاج منزل) برای خانواده تکبر را از انسان دفع می‌کند».[2]

2. انجام عبادت:

انجام عبادت، مخصوصاً نماز که همراه با سجده و رکوع است، اگر با معرفت همراه باشد، باعث از بین رفتن تکبر می‌شود. علی (علیه السّلام) فرمود: «خدا ایمان را برای تطهیر از شرک لازم شمرده و نماز را برای پاکی از تکبر واجب کرد».[3]

3. امتحان‌ها و شداید:

عامل دیگر برای تکبر زدایی، امتحان های الهی و شداید و گرفتاری‌های روزگار است. در این‌باره علی (علیه السّلام) فرمود: «خداوند بندگانش را با انواع گرفتاری‌ها آزمایش می‌کند و به انواع تلاش‌ها (همچون جهاد و حج و…) متعبد و پای بندشان می‌کند و به سختی‌های مختلف گرفتارشان می‌سازد تا تکبر را از دلشان بیرون آورد و رام شدن (تواضع) را در روحشان جای دهد».[4]

4. اجتناب از عوامل تکبرزا:

برخی از امور در انسان ایجاد تکبر می‌کند، مثل: عادت به صدر نشینی، عد‌ه‌ای را همراه و دور خود راه انداختن، استقبال‌ها و بدرقه های سنگین راه انداختن و… .

برای این‌که انسان گرفتار تکبر نشود، باید سعی کند از این امور اجتناب نماید. ابوامامه نقل کرده است که نبی اکرم (صلی الله علیه و آله) روزی به سوی بقیع می‌رفت و اصحاب هم به دنبال او راه افتادند. پس حضرت توقف فرمود و دستور داد آن‌ها جلوتر از حضرت حرکت کنند. از راز این قضیه سؤال شد، فرمود: «به‌راستی صدای کفش‌های شما را شنیدم، ترسیدم که (در نفس و روحم) چیزی از تکبر واقع شود؛ (لذا گفتم جلوتر حرکت کنید)».[5]

نکته برجسته در این سخن پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) این است که وقتی ایشان از صداهای کفش‌ها بر خود بترسد، دیگران لازم است به‌شدت مواظب خود باشند.[6]


[1]. كلينى‏، محمد بن یعقوب، كافی‏، ج 8، ص 231.‏

[2]. طبرسى، حسن بن فضل‏، مكارم الأخلاق‏، ص 124.

[3]. نهج البلاغه (للصبحی صالح)، گردآورنده: سيد رضى‏، محقق و مصحح: فیض الاسلام، علی نقی، ص 512.‏

[4]. همان، ص 294.

[5]. ابن منظور، محمد بن مكرم، لسان العرب، محقق و مصحح: مير دامادى، جمال الدين‏، ج 7، ص 425.‏

[6]. برگرفته از سایت حوزه نت.