searchicon

کپی شد

علت وجوب نماز

خداوند متعال بی نیاز مطلق است و هیچ گونه نقص، ضعف و نیازی در وجود او راه ندارد و همۀ موجودات به او نیازمندند. از طرف دیگر خداوند رؤف و مهربان است، همۀ بندگان خود را دوست دارد و جهان و نعمت ها و زیبایی های آن را برای آنان آفریده است. بر این اساس همۀ کارهایش بر اساس حکمت است. از جمله اگر فرمانی برای انجام نماز یا اعمال دیگر صادر کند تنها بر اساس حکمت و مصالح و منافعی است که انجام این گونه اعمال برای بندگان دارد، حکمت هایی؛ مانند: رسیدن به کمال، دوری از پلیدی ها و زشتی ها ، تقرب به ذات پاک الاهی و …[1] و نیز اگر از انجام کاری نهی کرده و بندگان خود را بر حذر داشته است تنها به خاطر ضررها و مفاسدی است که در آن کار برای بندگان وجود دارد و چه بسا هیچ کس جز ذات اقدس الاهی از آن مضرات آگاه نیست. هم چنین عذاب ها و مجازات هایی که وعده داده شده است در حقیقت نتیجه و اثر خود آن عمل حرام یا ترک آن عمل واجب است که با انجام کار حرام و یا ترک واجب به انسان می رسد؛ همانند خوردن غذای مسموم و مضری که پزشک دلسوز و مهربان ما را از خوردن آن نهی کرده است؛ زیرا خوردن چنین غذایی همان و مبتلا شدن به آثار و عوارض سوء آن نیز همان.

قرآن چه زیبا در بارۀ عقوبت های آخرت سخن گفته و علّت کلی عذاب ها را با یک مضمون بیان کرده که: اين به خاطر چيزى است كه دست هاى شما از پيش فرستاده (و نتيجه كار شما است) و به خاطر آن است كه خداوند، به بندگان (خود)، ستم نمى‏كند.[2]

بنا براین حقیقت و واقعیت عذاب الاهی، کارهای ناشایستی است که از آدمی صادر می شود و برای این که بندگان از عواقب کارهای خود آگاه باشند و بر این اهداف تأکید بیشتری صورت گرفته باشد خداوند مطالب را به این نحو برای آنان بیان کرده است؛ زیرا چه بسا افرادی که به امید پاداش راه صلاح در پیش نمی گیرند ولی از ترس عذاب یا راه صلاح پیش می گیرند و یا دست به فساد نمی زنند.

فرض کنید که برای مریضی دارویی مفید و شفابخش است امّا مریض از خوردن آن استنکاف می کند ، ولی این مریض با درخواست پدرش و به احترام او دارو را می خورد و اثرات مفید آن را می یابد، و همین طور اگر به امید پاداش گرفتن از پدر و یا تنبیه نشدن به دست او این دارو را بخورد. پس در اعمال عبادی هدف خداوند خیرخواهی نسبت به بندگان است نه این که به خداوند نفعی می رسد، مخصوصاً با توجه به این که او بی نیاز مطلق است .

از طرف دیگر خداوند نعمت های بیشماری به ما بخشیده است که عقل سلیم حکم می کند از صاحب آن تشکر و قدر دانی کنیم و نماز تشکر از خدا است و کسی که نماز را ترک می کند در حقیقت از یک وظیفۀ بزرگ وجدانی خود سرپیچی کرده است و از نظر عقل مقصر و گناه کار است و استحقاق مجازات دارد. آیا اگر کسی شما را به یک مهمانی دعوت کرد و از شما پذیرایی کرد، او به تشکر شما نیازمند است یا تشکر وظیفۀ اخلاقی و وجدانی شماست؟ و اگر دیگران متوجه شوند که شما در برابر این پذیرایی صاحبخانه هیچ تشکر و قدردانی نکرده اید آیا پیش آنان احترام و ارزشی خواهید داشت ؟ آیا این ذلت و خواری در پیش دیگران بالا ترین عذاب نیست؟


[1] برای آگاهی بیشتر، نک: سؤال 378 (سایت: 389)، نمایه: عبادت برای خود یا خدا؟

[2] آل عمران، 182،ذلِكَ بِما قَدَّمَتْ أَيْديكُمْ وَ أَنَّ اللَّهَ لَيْسَ بِظَلاَّمٍ لِلْعَبيدِ.