searchicon

کپی شد

علت مادی

«علّت مادى» به معناى اعم؛ يعنى آن چيزى كه حامل استعداد شئ است. فلاسفه مشّاء چون معتقدند هر حادثى در طبيعت، حدوثش موقوف است به اين‌كه امكان وجودش از قبل وجود داشته باشد، ولى امكان و استعداد شئ، قائم بالذات نيست؛ بلكه در يک چيز ديگرى وجود دارد و آن چيز است كه حامل اين استعداد است، چيزى را كه محلّ استعداد است، اصطلاحا «مادّه» خوانده‏اند كه گاهى به جاى «مادّه» كلمه «عنصر» را به كار مى‏برند.[1]

در جایی دیگر چنین تعریف شده: علّت مادّى يا عنصرى كه زمينه پيدايش معلول است و در ضمن آن، باقى مى ماند: مانند عناصر تشكيل دهنده گياه.[2]

علل مادّى اقسامی دارد که از اين قرار است:

1. يک شئ خودش به تنهايى براى شئ ديگر علّت مادى است.

در این حالت، يا اين است كه براى پيدايش شئ ديگر نيازى به هيچ گونه تغييرى در اين شئ- از زيادت و نقصان جوهرى يا عرضى و حتّى حركتى- نباشد، كه در اين مورد مادّه را «موضوع» نيز مى‏گويند، مثل استعدادى كه در كاغذ براى نوشتن بر روى آن وجود دارد. يا آن‌كه علّت مادى براى پيدايش و ايجاد، احتياج به چيزى دارد كه آن، يا زيادت است يا نقصان. مثلًا كودک استعداد دارد كه مرد شود.

2. شیء به ضميمه شئ ديگر، علّت مادى مى‏شود براى شئ ديگر. [3]



[1]. مطهرى، مرتضی، مجموعه آثار (درس های الهیات «شفا»)، ج ‏7، ص 347 و 348؛ برای مطالعه بیشتر، ر.ک: طباطبایی، محمد حسین، نهایه الحکمه، ص 192 و 193.

[2]. مصباح، محمد تقی، آموزش فلسفه، ج 2، ص20 .

[3]. مطهرى، مرتضی، مجموعه آثار (درس های الهیات «شفا»)، ج ‏7، ص 347 و 348؛ برای مطالعه بیشتر، ر.ک: طباطبایی، محمد حسین، نهایه الحکمه، ص 192 و 193.