searchicon

کپی شد

علت تفاوت ارث زن و شوهر

این که زن و مرد دارای تفاوت های متعدد در زمینه های جسمی و روحی و عاطفی اند مورد قبول همگان است. پروفسور «ریک» که سالیان دراز به تفحص و جستجو در احوال زن و مرد پرداخته و کتاب بزرگی درباره تفاوت های زن و مرد نگاشته است می گوید:” زن و مرد جسم های متفاوت و از نظر ترکیب به کلی با هم فرق دارند.احساس این دو گروه هیچ وقت مثل هم نخواهد بود. وی چندین تفاوت غیر از این دو مورد کلی را از تفاوت های زن و مرد به ترتیب بر می شمارد.”[1]

از نظر اسلام زن و مرد دو انسان مکمل یک دیگر و محتاج به هم دیگر و هر یک جدای از دیگری ناقص است. بنا بر این هیچ گاه از همه جهات مساوی و مشابه نیستند و تفاوت ها و اختلافات انکار ناپذیری از نظر جسمی و روحی دارند که لازمه نقش و وظیفه هر یک در جهان خلقت است؛ زیرا اگر هر دو از هر نظر با هم مساوی بودند نمی توانستند نیاز های هم دیگر را بر آورده کنند.

با وجود تمام این اختلافات اسلام می گوید باید بین آنان عدالت برقرار باشد و لازمه برقراری عدالت بین زن و مرد این است که حقوق دو طرف متفاوت و بر اساس توانایی و وظائف و تکالیف آنان باشد؛ زیرا اگر توانایی و وظائف و تکالیف زن و مرد متفاوت ولی حقوق شان مساوی باشد قطعاً به یک طرف ظلم خواهد شد.

یکی از حقوق زن و مرد حق ارث بردن آنان از یک دیگر است. با نگاهی به تاریخ ملل گذشته و اقوام نزدیک به زمان صدر اسلام می توان پی برد که در میان رومیان، یونان قدیم، هند و مصر و چین و بالاخره در میان اعراب زنان هیچ حقی در ارث نداشتند[2] اسلام در چنین جوی سنن نادرست اجتماعی را شکست و براساس عدالت قوانین ارث را پایه گذاری کرد و آیات ارث را در جامعه جهانی نازل کرد.

آنچه در اسلام در باب ارث بيان شده، در واقع انقلابى به نفع زنان است. در جاهليت، زن و دختران ميت از ارث محروم بودند و تمامى ميراث ميت به پسران او انتقال مى‏يافت، لكن اسلام قوانين جاهلى را باطل نمود[3] و زن را در زمرۀ وراث ميت قرار داده و به زن از همان ابتدا، در تملك و تصرف در اموال، استقلال اعطا نمود، امرى كه به تازگى و در دو قرن اخير به تدريج وارد قوانين كشورهاى اروپايى شد.

از نظر اسلام؛ پسر دو برابر دختر ، برادر دو برابر خواهر و شوهر دو برابر زن[4] ارث می برد. تنها در مورد پدر و مادر است که اگر میت فرزندانی داشته باشد و پدر و مادرش نیز زنده باشند هر یک از پدر و مادر یک ششم از مال میت را به طور مساوی ارث می برند.

روایات علت این تفاوت در ارث را مربوط به تکالیف و هزینه های مالی دانسته که تنها بر عهده مرد گذاشته شده است و زن نسبت به آنها هیچ تکلیفی ندارد. هزینه هایی از قبیل:

الف. «مهر» :در احکام اسلام یکی از حقوق مالی که مرد باید به زن بپردازد، مهریه است. در بعضی از روایات[5] یکی از علل کمتر بودن ارث زن، گرفتن مهریه از مرد برشمرده شده است.

ب. «نفقه»:یکی دیگر از حقوق مالی که در طول زندگی زناشویی بر عهده مرد است نفقه یا همان خرج روزانه زن و فرزندان و تأمین خوراک، پوشاک و مسکن و … آنان است. این مقدار از هزینه مالی سهم بسیار زیادی در دارائی های مرد دارد، به طوری که اگر بخواهد در طول زندگی مشترک این هزینه را جمع کند شاید ده ها برابر ما زاد ارث او از ارث زن شود. این هزینه فقط بر عهده مرد است و در صورت عدم دارایی یا عدم پرداخت مرد، زن مجبور به پرداخت این گونه از هزینه ها نیست. در روایات یکی دیگر از علل نصف بودن ارث زن از شوهرش، پرداخت این هزینه بر شمرده شده است.[6]

ج. «پرداخت دیة قتل خطاء»: اگر شخصی قتل خطائی انجام دهد دیه او بر عاقله اش است، و دیه عاقله بر عهده مردان است و در این مورد بر زنان چیزی واجب نیست.

د. «جهاد»: علت دیگری که در روایت برای بیشتر بودن ارث مرد بیان شده است واجب بودن جهاد بر مردان (با پرداخت تمام هزینه های مالی آن) است.

هـ. وظايفى كه بر عهدۀ مردان گذارده شده، موجب مى‏شود در عمل، نيمى از در آمد آنان صرف زنان گردد. مرد بايد هزينۀ زندگى همسر خود را طبق نيازمندى او از مسكن و پوشاك و خوراك و ساير لوازم بپردازد و هزينۀ زندگى خود و فرزندان نيز بر عهدۀ اوست. حتى اگر شأن زن و موقعيت او اقتضا كند تا خدمتكارى را استخدام نمايد و خودش هم توان مالى پرداخت مزد او را داشته باشد، باز هم پرداخت حقوق و مزد خدمتكار  برعهدۀ مرد است.[7]

با اين توضيحات، مشخص مى‏شود كه زياد بودن ارث زن، لازمۀ توازن و تعادل ميان ثروت زن و مرد است و در اين ميان اگر اعتراضى هست بايد از سوى مردان باشد نه زنان.[8]

در مقابل وظايفى كه مرد برعهده دارد، زن از پرداخت هرگونه هزينه‏اى معاف است و حتى نسبت به تأمين مخارج خود از قبيل پوشاك و خوراك و… هيچ‏گونه مسئوليتى ندارد، لذا در عمل، اين زن است كه سهم بيشترى از اموال را در اختيار مى‏گيرد. در تفسير نمونه، مثالى بيان شده كه براى روشن شدن موضوع مفيد است و آن اين كه اگر فرض كنيم مجموع ثروت‏هاى موجود در دنيا 30 ميليارد تومان باشد كه از طريق ارث، تدريجاً در ميان زنان و مردان جهان (دختران و پسران) تقسيم گردد، از اين مبلغ 20 ميليارد تومان سهم مردان و 10 ميليارد تومان سهم زنان است. زنان مطابق معمول ازدواج مى‏كنند و هزينۀ زندگى آنان بر دوش مردان خواهد بود و به همين دليل، زنان مى‏توانند ده ميليارد تومان خود را پس انداز كنند و در بيست ميليارد سهم مردان عملاً شريك خواهند شد؛ زيرا سهم مرد، خرج زن و فرزندان مى‏شود، پس در واقع، نيمى از سهم مردان كه ده ميليارد تومان مى‏شود، مصرف زنان خواهد شد. با اضافه كردن اين مبلغ به ده ميلياردى كه زنان پس انداز كرده بودند، در مجموع صاحب اختيار بیست ميليارد خواهند بود.[9]

این چند مورد باعث شده است که ارث زن کمتر از مرد باشد.

وقتی این سؤال از امام صادق (ع) پرسیده شد حضرت علت این اختلاف در ارث را چنین فرمود: «…این برای این است که اسلام سربازی(جهاد) را از عهده زن برداشته و به علاوه مهر و نفقه را (به نفع او بر مرد لازم شمرده است،و در بعضی جنایات خطایی (اشتباهی) که خویشاوندان جانی باید بپردازند (دیه عاقله) ، زن از شرکت در پرداخت دیه معاف است و هیچ کدام از این هزینه ها بر عهده زن نیست پس ارث او کمتر از مرد است».[10]

ملاحظه مى‏شود كه اسلام نخواسته است به نفع زن و عليه مرد يا به نفع مرد و عليه زن قانونى وضع كند. اسلام نه جانبدار مرد است و نه جانبدار زن، اسلام در قوانين خود سعادت مرد و زن و فرزندانى كه بايد در دامن آنها پرورش يابند و نيز سعادت جامعۀ بشريت را در نظر گرفته است.[11] به هر حال، اسلام بر اساس وظايف و تعهدات اقتصادى و مالى كه براى مرد در نظر گرفته است، اقدام به تقسيم ثروت در مواضع مختلف و از جمله ارث نموده و هيچ تبعيضى در اين مقوله قابل ادعا نيست. از طرفى، مجموعۀ قواعد و مقرراتى كه در مورد زن و مرد در اسلام وجود دارد، ايجاب مى‏كند كه قوانين آن در باب ارث و… به شكل خاصى باشد و اين امر نمى‏تواند محل اشكال به قوانين مدنى اسلام باشد.

در نهايت ممكن است گفته شود كه اگر چنين است كه مخارج زن برعهدۀ مرد است، پس زن را چه حاجتى است به داشتن ثروت و اندوخته؟

در جواب مى‏توان گفت: مهريه و ارث زن به عنوان پس اندازى است براى آينده‏اش كه اگر احياناً از همسر خود جدا شد و يا همسرش فوت كرد، براى ادارۀ زندگى خود پس اندازى داشته باشد[12] و در كمال آرامش و عزت نفس ادامۀ زندگى دهد.

برای اطلاع بیشتر نک نمایه: موارد تساوی ارث زن و مرد، سؤال 536 (سایت: 585)؛ نمايه ی تفاوت ارث زن و مرد در فقه اسلامى سؤال 116 (سایت: 2207) از سایت اسلام کوئست.

 


[1]. نظام حقوق زن در اسلام، مرتضی مطهری، ص 166.

[2]. ترجمه تفسیر المیزان، ج 4، ص 57 – 354.

[3] ابوالفتح رازى، تفسير روض الجنان، ج 10، ص 268، بنياد پژوهش‏هاى اسلامى آستان قدس رضوى .

[4]. نساء،12

[5] .علل الشرانع، ج 2، ص 293، چاپ اعلمی.

[6]. کنزالعرفان، فاضل مقداد، ص 645.

[7] مريم ساوجى، حقوق زن در اسلام و خانواده، ص 113، چاپ دوم، مجرد، 1371.

[8] محمد حسين، فضل الله، نقش و جايگاه زن در حقوق اسلامى، ترجمه، عبدالهادى، فقهى زاده، نشر دادگستر، ص 23.

[9] مکارم شیرازی، ناصر، تفسير نمونه، ج 3، ص 288، دار الكتب الاسلامية.

[10]. کلینی، كافي، ج 7، ص 85، عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ مُحَمَّدٍ النَّخَعِيِّ قَالَ سَأَلَ الْفَهْفَكِيُّ أَبَا مُحَمَّدٍ (ع) مَا بَالُ الْمَرْأَةِ الْمِسْكِينَةِ الضَّعِيفَةِ تَأْخُذُ سَهْماً وَاحِداً وَ يَأْخُذُ الرَّجُلُ سَهْمَيْنِ فَقَالَ أَبُو مُحَمَّدٍ (ع) إِنَّ الْمَرْأَةَ لَيْسَ عَلَيْهَا جِهَادٌ وَ لَا نَفَقَةٌ وَ لَا عَلَيْهَا مَعْقُلَةٌ إِنَّمَا ذَلِكَ عَلَى الرِّجَالِ.

[11] مطهرى مرتضى ، نظام حقوقى زن در اسلام، ص 253، نشر فرهنگ اسلامى، چاپ اول، 1353.

[12] طالقانى سيد محمود، پرتويى از قرآن، ج 6، ص 90، نشر تهران، شركت سهامى انتشار.