searchicon

کپی شد

طبقات شانزدهم، هفدهم و هجدهم فیلسوفان مسلمان

طبقه شانزدهم

  1. سعدالدین مسعود بن عمر بن عبد اللَّه تفتازانى، معروف به ملاسعد تفتازانى (712 یا 722 – 791 یا 793 ق):

شهرت او بیشتر به كلام و علوم بلاغت است، اما عالمی جامع بوده و از علوم عقلی بهره‌مند بوده است. تفتازانى بعد از ویرانی دوره مغول با بیانی شیوا، بار دیگر به قسمتى از معارف اسلامى جان داد. او متنى در منطق، بسیار مختصر و شیرین به نام «تهذیب المنطق» تألیف كرده كه از زمان خودش تاكنون در حوزه‏هاى علمیه تدریس مى‏شده. همچنین شرح المقاصد، مطول و … از او است.[1]

  1. سید على بن محمد بن على جرجانى، معروف به شریف جرجانى و میر سید شریف (740 – 816 ق):

او را محقق شریف نیز خوانده‏اند. هرچند که شهرت او به ادبیات و كلام است، اما دارای حوزه درس فلسفه‏ بود و در فلسفه شاگردان بسیاری تربیت كرد. وی در نگهدارى و انتقال علوم عقلى به نسل هاى بعد نقش مؤثرى داشته است. آثار و تألیفات فلسفی، کلامی و منطقی محقق شریف، عبارت است از: حاشیه بر شرح حكمة العین در فلسفه، حاشیه شرح مطالع در منطق، حاشیه شمسیه در منطق، تعریفات جرجانى، كبرى در منطق و شرح المواقف در کلام‏.

میر سیدشریف از شاگردان قطب الدین رازى بود. او گرچه اهل جرجان (گرگان) بود، ولى در شیراز رحل اقامت افكند. میر سیدشریف از بیست سالگى به كار تدریس و تحقیق مشغول بود، مخصوصاً به تدریس فلسفه و حكمت، اهتمام زیاد داشت.[2]

طبقه هفدهم‏

در این طبقه بیشتر شاگردان محقق شریف وجود دارند كه بعد از او ناشر افكارش بوده‏اند:

  1. محی الدین گوشكنارى:

او شاگرد میر سیدشریف جرجانى و استاد محقق دوانى بوده است.[3]

  1. خواجه حسن شاه، معروف به بقال:

ایشان نیز شاگرد میر سیدشریف و استاد دوانى بوده است. نقل شده محی الدین گوشكنارى و خواجه حسن شاه بقال، در زمان میرزا محمد بایسنقر در شیراز به تعلیم و تدریس اشتغال داشته‏اند.[4]

  1. سعدالدین اسعد دوانى:

وی پدر محقق جلال الدین دوانى و نیز از شاگردان محقق شریف بوده است.[5]

  1. قوام الدین كربالى:

وی استاد سید صدرالدین دشتكى، جلال الدین دوانى و شاگرد شریف جرجانى بوده است.[6]

طبقه هجدهم‏

  1. سید الحكما محمد بن ابراهیم حسینى دشتكى شیرازى، معروف به صدرالدین دشتكى و سید سند (828 – 903 ق):

او از اعاظم حكماى دوره اسلامى و از افراد صاحب نظر بود. افكار، آراء و آثار او، تا زمان میرداماد در میان فضلا و طالبان حكمت مطرح بود. بعضى از آراء و افكار او هنوز در میان فلاسفه اسلامى مطرح است و برخى افكار وی اكنون مورد قبول فلاسفه بعد از ملا صدرا است. وی علوم عقلی را نزد شخصی به نام سید فاضل فارسى و قوام الدین كربالى (شاگرد سیدشریف) تحصیل كرد.[7]

  1. علامه جلال الدین محمد بن اسعدالدین دوانى صدیقى، معروف به علامه دوانى و محقق دوانى (830 – 903 یا 908 ق):

وی در منطق و فلسفه و ریاضیات صاحب نظر بوده است. برخى از آراء و افكار او نیز هنوز در كتب فلسفه مطرح است. شاگرد قوام الدین كربالی، محی الدین گوشكنارى، حسن شاه (معروف به بقال) و پدرش اسعدالدین دوانى (كه همه از شاگردان سیدشریف بوده‏اند) بوده است. علامه دوانى از كسانى است كه در حیات و ممات خود جنجال علمى برانگیخته است. در زمان حیاتش با سید صدرالدین دشتكى مشاجرات زبانى و قلمى فراوان داشته كه معروف است. بعد از خودش كتاب هایش مورد توجه، رد، دفاع، نقض و ابرام بوده است. صدرالمتألهین در جلد سوم اسفار[8] نظریه‏اى از علامه دوانى نقل و رد مى‏كند و در آخر مى‏گوید: «بحث را از آن نظر طولانى كردیم كه اكنون اكثر اهل نظر را گمان بر آن است كه نظریه این علامه نحریر آخرین سخن در باب توحید است. ما ناچار بودیم خلل هاى سخن او را آشكار سازیم».

در زمان علامه دوانى؛ به‌ علت آوازه شهرت وى، شیراز مركز ثقل علوم فلسفى شد؛ از خراسان، آذربایجان، كرمان، بغداد، روم و تركستان، تشنگان علم به شیراز رهسپار می شدند.[9]

  1. على بن محمد سمرقندى قوشجى، معروف به ملا على قوشجى (م 879 ق):

قوشجى متكلّم، ریاضى‌دان و صاحب شرح معروف بر کتاب تجرید خواجه نصیرالدین طوسى است. شرح قوشجى در تاریخ فلسفه الهى نقش فعالى داشته است.[10]

[1]. ر.ک: مطهری، مرتضی، مجموعه آثار استاد شهید مطهری (خدمات متقابل اسلام و ایران)، ج 14، ص 501.

[2]. ر.ک: همان، ص 501 – 503.

[3]. همان، ص 503.

[4]. همان.

[5]. همان.

[6]. همان.

[7]. همان، ص 504.

[8]. در حدود سه صفحه از چاپ سنگى، صفحات 14- 16.

[9]. مجموعه آثار استاد شهید مطهری، همان، ص 504 و 505.

[10]. همان، ص 505.