searchicon

کپی شد

صحیفه سجادیهٔ امام سجاد (زین العابدین) (علیه السلام)

از آثار به یادگار مانده از امام سجاد (علیه السلام)، کتاب ارزشمند صحيفهٔ سجاديه است. این کتاب مجموعه ای از دعاهاى امام زين العابدين (عليه السلام) است که انشا فرموده‏ و فرزند بزرگوارشان امام محمد باقر (عليه السلام) و نیز برادرش زید بن علی آن‏ها را نوشته‏ اند. امام جعفر صادق (عليه السلام) نيز در مجلس حاضر بوده و آنها را مى شنيده است. از صحیفه سجادیه که سند آن به امام سجاد (علیه السلام) منتهی می شود، به «اخت القرآن» و «انجیل اهل البیت (علیهم السلام)» و «زبور آل محمد (صلی الله علیه و آله)» و «صحیفه کامله» تعبیر شده است.[1]

صحیفه سجادیه، مجموعه ای از 75 دعا و نیایش بوده که امام سجاد (علیه السلام) املا کرده و امام باقر (علیه السلام) و برادرش زید بن علی آن را در دو نسخه نوشته اند. نسخه زید بن علی به فرزندش یحیی بن زید می رسد و او آن را برای حفاظت از تصاحب بنی امیه به متوکل بن هارون می دهد. متوکل بن هارون که از اصحاب امام صادق (علیه السلام) بوده، مجموعه ای را که در اختیار داشته به امام صادق (علیه السلام) عرضه کرده و با نوشته امام محمد باقر (علیه السلام) مقابله می کند و هیچ اختلافی در آن ها نمی یابد. آنگاه مطابق با وصیت یحیی بن زید آن را در حضور امام صادق (علیه السلام) به محمد و ابراهیم دو فرزند عبدالله بن حسن تحویل می دهد. پس از آن امام صادق (علیه السلام) آن را بر متوکل املا می نماید. متوکل در این مورد می گوید: «امام صادق (علیه السلام) هفتاد و پنج دعا به من املا فرمود. یازده باب آن از دستم رفت و شصت و چند باب آن را حفظ کردم…».[2]

سند صحیفه ای که اکنون موجود است، به «بهاء الشرف» می رسد. وی در سال 516 قمری در ماه ربیع الاول این دعاها را به سندی که در اول صحیفه نقل شده، دریافت کرده است. البته صحیفه سال ها قبل از «بهاء الشرف» معروف بود. چنان که نجاشی در ذیل ترجمه «متوکل بن عمیر بن متوکل» نوشته است: «دعای صحیفه از یحیی پسر زید روایت شده است. سپس ادامه می دهد: روى عن يحيى بن زيد دعاء الصحيفة. أخبرنا الحسين بن عبيد الله، عن ابن أخی طاهر، عن محمد بن مطهر، عن أبيه، عن عمير بن المتوكل، عن أبيه متوكل، عن يحيى بن زيد بالدعاء».[3] بی تردید نجاشی قبل از «بهاء الشرف» می زیسته و در سال 450 قمری وفات یافته است.

علامه مجلسی نیز از نسخه ای از صحیفه یاد می کند که مربوط به سال 333 قمری است: «قد وجدت فی نسخة قدیمة من الصحیفة الکاملة… و کان تاریخ کتابتها سنه ثلاث و ثلاثین و ثلاثماه…».[4] شایان ذکر است که صحیفه سجادیه به بررسی سندی نیاز ندارد، چون بسیاری از علما ادعای تواتر آن را کرده اند. از مطالعه اجازاتی که برای نقل صحیفه سجادیه به ثبت رسیده است، چنان برمی آید که این کتاب به بررسی سندی نیاز ندارد و متواتر است.

علامه مجلسی می نویسد: «…و یرتقی الاسانید المذکوره هنا الی سته و خمسین الف اسنادا و مائة اسناد». یکی از شارحان صحیفه نیز چنین نوشته است: «و لما کانت نسبه الصحیفه الشریفه الی صاحبها علیه السلام ثابتة بالاستفاضة التی کادت تبلغ حدالتواتر…».[5]

ناگفته نماند به دلیل نداشتن حجیت و اتقان، از چند جهت نمی توان به سندی که در مقدمه صحیفه ذکر شده، اکتفا شود. آن جهات عبارتند از:

  1. از سید نجم الدین بهاء الشرف، که در اول سند آمده، در کتاب های رجالی ذکری به میان نیامده است. همچنین از «عکبری» و «عبدالله بن عمر بن الخطاب» نیز در کتاب های رجالی یاد نشده است.
  2. اگر چه در کتب رجالی از «ابوالمفضل» یاد شده، اما بیشتر او را تضعیف کرده اند. نجاشی در مورد وی می گوید: «کان سافر فی طلب الحدیث عمره و کان فی اول امره ثبتا ثم خلط و رایت جل اصحابنا یغمزونه و یضعفونه».[6]
  3. در رجال نجاشی آمده است: «متوکل بن عمیر بن متوکل» صحیفه را از «یحیی بن زید» نقل کرده، در حالی که در مقدمه صحیفه می خوانیم: عمیر از پدرش «متوکل» نقل کرده و این متوکل توثیق نشده است.
  4. اخبار شیخ سعید ابو عبد الله … در سال 516 قمری بوده و عبدالله بن عمر، که در سند آمده، صحیفه را در سال 265 قمری نقل کرده است. تنها سه راوی «ابو منصور عکبری و ابو المفضل و شریف ابو عبد الله» واسطه این دو نفر شمرده می شوند. بعید به نظر می رسد که در فاصله زمانی بین شیخ سعید و عبدالله بن عمر (251 سال) فقط سه راوی واسطه قرار گیرند، مگر این که گفته شود این سه راوی یکدیگر را ملاقات کرده باشند.

با همه اینها صحیفه سجادیه به چند دلیل نیاز به بررسی سندی ندارد:

  1. علمای امامیه بر استفاضه و بلکه تواتر آن اتفاق نظر دارند. چنان که عالم بزرگوار الهی قمشه ای می گوید: «… علمای بزرگ امامیه می گویند: صدور صحیفه سجادیه از امام سجاد (علیه السلام) به روایات مستفیضه بلکه قریب به تواتر است. هیچ شک و تردیدی در این که کلام امام است، وجود ندارد».

آیت الله العظمی مرعشی نجفی نزد زیدیه و اسماعیلیه نیز ادعای تواتر کرده است. در همین مورد، کلام علامه مجلسی قبلا نقل گردید.

  1. فصاحت و بلاغت صحیفه حاکی از آن است که نمی تواند کلام غیرمعصوم باشد. چنان که «طنطاوی»، مفسر قرآن، وقتی آیت الله العظمی مرعشی نجفی، صحیفه سجادیه را به عنوان هدیه برایش ارسال می کند، می گوید: «این کتاب را فوق کلام مخلوق و دون کلام خالق دیدم».
  2. نکته دیگری که بر صدور صحیفه از امام دلالت می کند، سندهای متعدد و اجازه های گوناگون است. علامه مجلسی درباره طرق روایی صحیفه، می گوید: «و اعلم انها کثیره جدا بحیث یعسر الضبط والاحاطه والاحصاء…» در صورت اجازه ای که «امیر ماجد بن امیر جمال الدین محمد الحسینی الدشتکی» به «مولی محمد شفیع» داده است، سند متصل دیگری وجود دارد که قابل توجه می نماید: «انی ارویها عن والدی السید السند العلامه الثقه… جمال الدین محمدبن عبدالحسین الحسینی الدشتکی عن عمه السید معزالدین محمد ابن السید الفاضل… نظام الدین احمد… عن ابیه السید نظام الدین احمد المذکور عن ابیه معزالدین ابراهیم، عن ابیه سلام الله عن ابیه عمادالدین مسعود، عن ابیه صدرالدین محمد، عن ابیه غیاث الدین منصور عن ابیه صدرالدین محمد عن ابیه ابراهیم عن ابیه محمد عن ابیه اسحاق عن ابیه علی عن ابیه عربشاه عن ابیه امیرانبه، عن ابیه امیری،عن ابیه الحسن، عن ابیه الحسین، عن ابیه علی، عن ابیه زید، عن ابیه علی، عن ابیه محمد، عن ابیه علی، عن ابیه جعفر، عن ابیه احمد، عن ابیه جعفر، عن ابیه محمد، عن ابیه زید، عن ابیه الامام علی بن الحسین زین العابدین علیه و علی آبائه التحیه والسلام…».[7]

ظاهرا «امیر ماجد» با بیست و نه واسطه سند خود را به امام زین العابدین (علیه السلام) رسانده است. همچنین علامه مجلسی اجازه های متعددی در مورد صحیفه در جلد 107 بحار صفحه 43 به بعد نقل کرده است. یک مورد از این اجازه ها که قابل توجه است، اجازه روایتی است که پدر علامه مجلسی در عالم رؤیا از امام زمان «عجل الله تعالی فرجه شریف» دریافت کرده است:

«ایشان می گوید: در بين خواب ‌و‌ بيداری ديدم ‌كه‌ گويا ‌در‌ مسجد جامع عتيق اصفهان ايستاده ‌ام‌ ‌و‌ حضرت مهدی (عليه السلام) نيز ايستاده بود. ‌من‌ چند مسئله ‌را‌ ‌كه‌ برايم مشكل شده بود، ‌از‌ محضر ‌آن‌ حضرت پرسيدم، ‌پس‌ جواب ‌آن‌ ‌را‌ برايم بيان فرمود. آنگاه ‌از‌ كتابی ‌كه‌ ‌به‌ ‌آن‌ عمل كنم، سؤال كردم ‌و‌ ‌آن‌ حضرت مرا ‌به‌ مولانا محمد التاج حواله داد.‌ ‌من‌ نزد ‌او‌ رفتم ‌و‌ ‌از‌ ‌او‌ كتابی گرفتم. ‌به‌ نظرم آمد ‌كه‌ ‌آن‌ كتاب دعا بود. ‌پس‌ ‌آن‌ ‌را‌ بوسيدم ‌و‌ ‌بر‌ چشم نهادم، ولی وقتی ‌به‌ خويش آمدم و ‌از‌ خواب بيدار شدم، ‌آن‌ كتاب ‌را‌ ‌در‌ دست خود نيافتم. ‌پس‌ ‌تا‌ صبح گريه كردم، فردای ‌آن‌ روز ‌به‌ دنبال «محمد تاج» راه افتادم ‌تا‌ رسيدم ‌به «دارالبطيخ»، مرد صالحی ‌را‌ ‌كه‌ آقا حسن نام ‌و‌ «تاجا» لقب داشت، ديدم. ‌به‌ ‌او‌ سلام كردم، ‌او‌ مرا فراخواند ‌و‌ ‌به‌ كتابخانه خود برد. اولين كتابی ‌كه‌ ‌به دست ‌من‌ داد، همان كتابی بود ‌كه‌ ‌در‌ خواب ديده بودم. آنگاه شروع نمودم ‌به‌ گريه ‌و‌ گفتم همين كتاب مرا بس است ‌و‌ ‌از‌ آنجا نزد شيخ محمد مدرس رفتم ‌و‌ ‌به‌ مقابله ‌آن‌ نسخه ‌با‌ نسخه ای ‌كه‌ جد پدر محمد مدرس ‌از‌ روی نسخه شهيد نوشته بود، پرداختم. ديدم نسخه ای ‌كه‌ حضرت صاحب الزمان ‌(علیه السلام) به‌ ‌من‌ مرحمت فرموده بود، درست مطابق نسخه صحيفه شهيد می باشد».

با توجه به مجموع مطالبی که گذشت، می توان اطمینان پیدا کرد که صحیفه از ناحیه امام سجاد (علیه السلام) صادر گردیده و تاکنون هیچ کس در این امر تشکیک نکرده است.[8] 

[1]. آقا بزرگ تهرانى‏، محمد محسن، الذريعة إلى تصانيف الشيعة، ج 15، ص 18.‏

[2]. امام زین العابدین، علی بن الحسین، صحیفه کامله سجادیه، ص 17.

[3]. نجاشي، احمد بن على‏، رجال النجاشی، ص 426.

[4]. مجلسى، محمد باقر، بحار الأنوار، محقق / مصحح: جمعى از محققان‏، ج 104، ص 46.‏

[5]. همان، ج 107، ص 61.

[6]. رجال النجاشی، ص 396.

[7]. بحار الأنوار، ج 5، ص 130.

[8]. برگرفته از سایت دانشنامه اسلامی؛ موسسه تحقیقات و نشر معارف اهل بیت (علیهم السلام).