searchicon

کپی شد

شیطان پرستی قرون وسطی

دوره شیطان‌پرستی قرون وسطی مربوط به قرن ۴ میلادی تا ۱۵ میلادی است. اتفاق مهمی که در این دوره رخ داد، سنگ بنای ایدئولوژی شیطان پرستی را تا دوره «شیطان پرستی مدرن» مستحکم کرد. آن اتفاق این بود که عهد عتیق (تورات کتاب مقدس یهودیان)، شیطان را راهنمای آدم به سوی درخت دانش معرفی کرده بود[1] و بعدها با تدوین کتاب مقدس مسیحیان و جا دادن عهد عتیق در آن، شیطان مظهر دانش و خرد معرفی شد. در قرون وسطی، افسانه های پوچی درباره دانش آموزی شیاطین به انسان، ساخته شد که در حکاکی های شناسایی شده از قرون وسطی روایت شده است. نخستین شیطان، «بعل» (نام خدای خورشید در بابل) بود که کارشناس حقوق است و تفریحش شمشیر بازی است. «فوراس یا فورکاس»، شیطانی که از سرپرستان ارشد جهنم است، گیاهان دارویی و خواص سنگ‌ها را می‌شناسد و می‌تواند انسان را نامرئی کند و قادر است علوم معانی، بیان، منطق و ریاضی را به او بیاموزد. «بوثر» هم یکی دیگر از سرپرستان جهنم است. او در منطق و طب استاد بوده و پنجاه خانواده از شیاطین در اختیار او هستند. اینها فرشتگان شریری هستند که از بهشت رانده شده‌اند؛ زیرا در نگرش یهودی – مسیحی، فرشتگان مجبور به اطاعت از خداوند بوده و شیاطین، آن دسته از فرشتگان هستند که برای آزادی، سر به عصیان گذاشته‌اند. جایگاه این فرشتگان گنهکار جهنم است، ولی تبعیت انسان از آنها موجب آزادی از فرمانبری پروردگار است.[2]

این نگرش؛ که شیطان آزادی خود را در مخالفتش با خدا ظهور داد، به مرور در آثار ادبی غرب، انعکاس تام یافت و به شکل یک مکتب و آیین، خود را نشان داد.[3]

عملکرد و دیدگاه شیطان پرستان قرون وسطایی را می توان در چند محور زیر خلاصه کرد:

1. آنان شیطان را موجودی با هویت خارجی و قدرتمندترین پدیده روی زمین می‌پنداشتند.

2. مسیحیت و کلیسا را عامل بدبختی مردم می‌دانستند.

3. معتقد بودند که جهنم، همین دنیایی است که در آن زندگی می‌کنیم.

4. قربانی کردن انسان را امری ضروری برای آرامش و احترام به شیطان می‌دانستند.

5. برآوردن نیاز جنسی، اصل جدایی ناپذیر مراسم شیطان پرستانِ قرون وسطایی بود. آنان معمولاً دست به اعمالی مانند؛ خوردن نوزادان و قربانی کردن دختران باکره می‌زدند.

6. ترویج جادوگری نقش عمده ای در گسترش شیطان پرستی در قرون وسطی داشت. بنا بر اسناد، جادوگران در قرون وسطی و در دوره رنسانس برای پرستش شیطان، گرد هم می آمدند و اجتماع خود را سابات (sabat) می‌نامیدند. سابات، گردهمایی جادوگران بود که در آن اعتقادات و باورهای خود را جشن می‌گرفتند. این نشست ها زاییده ذهن مسموم کسانی بود که تحت تأثیر مواد مخدر قرار داشتند. آنها شراب قوی می‌نوشیدند و گوشت خام می خوردند تا آماده شهوت رانی گردند.[4]

 


[1]. کتاب مقدس، سفر پیدایش، 3: 1- 23.

[2]. مظاهری سیف، حمید رضا و شریفی دوست، حمزه، نگاهی متفاوت به شیطان گرایی، ص 73 – 75.

[3]. همان، ص 12.

[4]. نگارش، حمید، کژراهه شیطان پرستی، تهیه کننده: پژوهشکده تحقیقات اسلامی، ص 79 و 80.