searchicon

کپی شد

شجاعت حضرت عباس (علیه السّلام)

آنچه بیشتر از چهره حضرت عباس (علیه السلام) در ذهن ها به تصویر کشیده شده و زبان ها توانایی بیان آن را ندارند، شجاعت او است و حال آن که قبل از هر چیز آن حضرت یک بنده سراپا تسلیم الهی است و تمام عظمت ها و ارزش های او زیر سایه همین بندگی و اطاعت محض الهی او قرار دارد، ولی در عین حال آن چه مسلم است، یکی از بارزترین و برجسته‌ترین صفات حضرت عباس (علیه السلام) که حتی غیرمسلمانان با آن آشنایی دارند، شجاعت و دلیری ایشان است. امیرالمؤمنین (علیه السلام) از همان ابتدا برای این موضوع سرمایه گذاری نموده بود؛ برای همین منظور به برادرش عقیل که اطلاعات وسیعی از نسب قبایل عرب و تاریخ گذشته آن روز داشت، سفارش فرمود که از اقوام اصیل و شجاع عرب، همسری برای من انتخاب کن که زاده شجاعان و وارث دلاوری و شهامت باشد تا فرزندان شجاع و دلیر به دنیا آوَرَد.[1]

استاد شهید مطهری می‌گوید: «آرزوی علی (علیه السلام) در ازدواج با ام البنین در وجود مقدس حضرت ابوالفضل (علیه السلام) تحقق یافت».[2]

در اینجا به نمونه هایی از عباراتی که شجاعت آن حضرت را می‌رساند، اشاره می‌شود:

  1. درباره ویژگی های حضرت عباس (علیه السلام) آمده است: «[عباس] مانند کوهی بزرگ و قلبش بسان کوهی خشن [و استوار] بود؛ چرا که او جنگ آوری بلند همت و سلحشوری شیرگون بود و در [وارد کردن] نیزه و ضربات [بر دشمن] در میدان نبرد با کفار جسور [و بی باک] بود».[3]
  2. در کتاب معالی السبطین آمده است: «و لا یقاس بشجاعته الا شجاعة ابیه و اخیه»؛ «شجاعت عباس با کسی به جز شجاعت پدر [علی (علیه السلام)] و برادرش [امام حسین (علیه السلام)] مقایسه نمی شود».

در ادامه می‌گوید: «در شجاعت عباس (علیه السلام) همین بس که وقتی دشمنان صدای او را می‌شنیدند، از ترس صولت و قدرت او، قلب هایشان از وحشت می‌تپید و پوست بدنشان جمع می‌شد. با توجه به این شجاعت و شهامت بود که ابن زیاد برای او امان نامه فرستاد و به خیال خام خود می‌خواست او را از امام حسین (علیه السلام) بگیرد».

این شجاعت و قدرت او پشتوانه محکمی برای امام حسین (علیه السلام) بود؛ هرچند تکیه امام حسین (علیه السلام) بر خداوند بود، اما وجود حضرت عباس که یک بنده خالص، شجاع و توانمند خداوند بود در واقع یاری خدا از طریق اسباب طبیعی بود؛ لذا شهادت حضرت عباس (علیه السلام) برای امام حسین (علیه السلام) بسیار سخت و اثر گذار بود، تا جایی که آن حضرت آن‌گاه که کنار بدن برادر آمد، فرمود: «الآن انکسر ظهری وقلت حیلتی»؛ «اکنون کمرم شکست و راه چاره ام کم شد».[4]

  1. هنگامی که عباس اجازه میدان خواست، امام به او فرمود: «اذا مضیت تفرق عسکری»[5]؛ «اگر تو [از دستم] بروی، سپاهم از هم می‌باشد».

برای همین بعد از شهادت حضرت عباس (علیه السلام)، دشمنان سخت از مرگ عباس شاد شده و جرأت و جسارت پیدا کردند و بر خیمه های امام حسین (علیه السلام) حمله ور شدند.

  1. نکته آخر در باب شجاعت او این که، مورخان نوشته اند: «سماه امیرالمومنین (علیه السلام) بالعباس، لعلمه بشجاعته و سطوته و صولته و عبوسته فی قتال الاعداء و فی مقابلة الخصماء»؛ « امیرالمومنین علی (علیه السلام) او را به این دلیل عباس نامید؛ چون که به شجاعت، قدرت، صلابت و شهامت او در جنگ با دشمنان و در رویارویی با جنگجویان آگاهی داشت».[6]

مواردی که ذکر شد، نشان از شجاعت وصف ناپذیر و دلیر مردی آن حضرت دارد.

[1]. ابن عنبه حسنى‏، احمد بن علی، عمدة الطالب في أنساب آل أبى طالب‏، ص 327.‏

[2].  مطهری، مرتضی، مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى، ج 17، ص 98؛ ‏نرم افزار مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى.

[3]. بيضون،‏ لبيب، ‏موسوعة كربلاء، ج 2، ص 135.

[4]. گروهی از نویسندگان، موسوعه الامام الحسین (علیه السلام) (تاریخ امام حسین (علیه السلام))، ج 9ف ص 115؛ سایت کتابخانه دیجیتالی نور.

[5] . مجلسى، محمد باقر، بحار الأنوار، محقق / مصحح: جمعى از محققان، ج 45، ص 41.

[6]. فؤادیان، محمد رضا، کرانه کرامت (بازکاوی پیوند امام مهدی (علیه السلام) با حضرت عباس (علیه السلام))، ص 12، ناشر دیجیتالی: مرکز تحقیقات رایانه ای قائمیه اصفهان.