searchicon

کپی شد

سحر و ساحری در ارتباط با جن

ارتباط و استفاده علمی و عملی از ارواح و اجنه و شیاطین در اصطلاح لغوی و فقهی، سحر نام[1] دارد. طبق دلایل قرآنی، روایی و فقهی ساحری، در زندگی دنیوی و اخروی، به صلاح آدمی نیست.

قرآن کریم؛ ساحری را کفر، بی ایمانی، بی تقوایی، معامله ای بد با خود، بی بهرگی از آخرت،[2]افزایش گناه و خواری دانسته است.[3]

روایات دینی؛ ساحری را کفر[4]، کفر به قرآن[5]، شرک[6]، دوری از رحمت الاهی[7] و دین اسلام[8]، بی نیازی از بندگی الاهی[9] و مایۀ ورود به جهنم[10]،[11] و ساحر را ملعون[12] دانسته اند.

فقها؛ هم به دلیل آیات و روایات و ضررهای جسمانی و روانی و دینی و اجتماعی که ساحری دارد آن را حرام دانسته اند.[13] [14]

گر چه در تعریف و تعیین موارد سحر در کتب لغوی و فقهی تعاریف زیادی بیان شده است، اما در این که ارتباط با ارواح، اجنه و شیاطین، سحر نامیده می شود، از مسلمات شمرده شده است.[15]

ساحری سابقۀ دیرینه در تاریخ بشر دارد که بیشترین زمان گسترش آن، زمانی بود که انبیای الاهی یا در جامعه حضور نداشتند و یا حاکمیت آنها کم بود. لذا بیشترین زمان حضور آنها بعد از حضرت نوح[16]و سلیمان[17]، بوده است. اما همان طور که تاریخ ساحری گواه است و علم ناقصی که ارواح و اجنه و شیاطین[18] دارند و مدعیان دروغ گویی که ادعای ارتباط با اینها را داشته اند، ساحران ضررهای زیای به جامعۀ بشری زدند، اعم از ضررهای دینی و معنوی. لذا به عقیدۀ ما، هم راه های دسترسی به اجنه و شیاطین و ارواح خلاف دین[19] است و هم اطلاعات و تاثیراتی که شیاطین و اجنه و ارواح می دهند یا می گذارند خلاف دین است و چه بسا شده است که ساحران ادعای نبوت یا مهدو یت کرده اند.[20]

سعادت آدمی در این است که دوستی ها و دشمنی ها و خوشی ها و نگرانی ها، خوابیدن ها و بیداری ها، سفرها و حضرها بر اساس مصالح دنیوی و اخروی باشد، اما در تاریخ ساحری خلاف آن است.[21]

از طرفی در احضار روح و تسخیر اجنه و شیاطین نوعی سلب اراده و اختیار و اجبار و اکراه بر آنها و یا بر روح زن یا بچه ای است که آنها (ارواح یا اجنه) از طریق اینها احضار می شوند وجود دارد که این تحصیل نوعی ضرر و اذیت است.[22]

نتیجه این که چون هم اطلاعات ارواح و اجنه و شیاطین محدود است[23] و هم تأثیرات آنها محدود است[24] و از طرفی اگر اطلاعات و تأثیرات از شیاطین باشد، کار شیطان گمراه کردن و تزیین باطل است، بنابر این،[25] هیچ اعتمادی به این ارتباطات نیست.

برای آگاهی بیشتر رجوع شود به نمایه ها ی:

1. ارتباط انسان با جن، سؤال 556.

2. ارتباط با موجودات عوالم دیگر، سؤال 293.

3. توانایی شیطان و جن، سؤال 138.

4. تعلیم سحر و زیان رساندن با اذن خداوند، سؤال شماره 6481.


[1] ثم الظاهر أن السخیرات بأقسامها داخلة فی السحر علی جمیع تعاریفه، شرح تکاسب محرمه مزجی، سید محمد علی جزائری، ج2،ص 112 ؛ ثم ان الشهدین عدا من السحر، استخدام الملائکة و الجن و الستنزال الشیاطین، همان، ص 68 ؛ او علی سبیل الاستعانة بالارواح الساذجة،  همان، ص 71.

[2]« و اتبعوا ما نتلوا الشیاطین علی ملک سلیمان و ما کفر سلیمان و لکن الشیاطین کفروا …» بقره، 103 – 102؛ تفسیر المیزان، ج 1، ص 234.

[3] «و انه کان رجال من الانس یعوذون برجال من الجن فزادهم رهقا»، جن، 6.

[4] الوسائل، ج 12، ص 107.

[5] همان، ص 109.

[6] همان، ص 106.

[7] همان، ص 107.

[8] همان، ص 108.

[9] همان، ص 108.

[10] بحار، ج 58، ص 223.

[11] وسائل، ج 12، ص 107.

[12] همان، ص 103.

[13] مکاسب محرمه، مسئله ی دهم.

[14] امام خمینی (ره)، گر چه این ارتباطات را سحر را نداشته اند، اما آنها را حرام دانسته اند.« و یلحق بذالک استخدام الملائکة و احضار الجن و تسخیرهم  و احضار الارواح و تسخیرها و امثال ذالک …» تحریر الوسیلة، ج 1؛ المکاسب المحرمه، مسئله ی، 16.

[15] شرح مکاسب محرمه مزجی، ج 2، ص 112.

[16] امام حسن عسکری (ع):« … کان بعد نوح قد کثرت السحرة»، وسائل، ج 12، ص 106.

[17] تفسیر المیزان، ج 1، ص 237.

[18] همان، ج 15، ص 330.

[19] شرح مکاسب محرمه مزجی، ج 2، ص 67.

[20] همان.

[21] همان، ص 69.

[22] همان، ص 69.

[23] الاحتجاج، ج 2، ص 81.

[24] همان.

[25] نساء، 60؛ انعام،6؛ و آیات بی شمار قرآن در خصوص شیطان.