searchicon

کپی شد

سازگاری جهاد با آزادی انسان ها

اسلام آخرین دین زنده و جهان شمول است که داعیۀ رهبری، هدایت و نجات تمام انسان ها در سراسر جهان و در تمام زمان ها را دارد. به همین دلیل از روز اول مورد خشم و غضب و کینۀ دشمنان متعدّدی بوده است. کسانی که هیچ گونه سازگاری با اسلام ندارند و هیچ گاه وجود اسلام را به عنوان یک آئین زنده و پویا تحمّل نمی کنند؛ زیرا منافع خود را در تضاد با آن می دانند و مترصد فرصتی هستند تا اسلام را برای همیشه از صحنه بیرون کنند. حال اسلام چه واکنشی باید در مقابل دشمنان از خود نشان دهد؟ قطعاً باید برای دفع خطر چنین دشمنانی برنامه مناسب داشته باشد تا بتواند به حیات خود ادامه داده و به اهداف عالی خود که همان نجات و هدایت بشریت است نائل گردد؛ همانند درختی که برای رشد علاوه بر در اختیار داشتن آب و مواد غذایی لازم است از آفات نیز به دور باشد و گرنه نه تنها رشدی نخواهد داشت که ممکن است حیاتش هم به خطر بیفتد. براین اساس است که موضع اسلام در مقابل دشمنان خود به ویژه در مقابل سران و عوامل اصلی آنان یک موضع حساب شده است که صادقانه این موضع را اعلام نموده تا دوست و دشمن تکلیف خود را بدانند. براین اساس همواره پیروان خود را به تحصیل آمادگی کامل برای نبرد و برتری جوانمردانه بر آنان دعوت کرده است. اسلام دین هدایت است و ارشاد همه انسان ها حتی مشرکان و کفار را وظیفه و تکلیف خود می داند و در برخورد با همۀ دشمنان ابتدا از راه ارشاد و نصیحت و دعوت به سوی عدل و ایمان وارد می شود اگر دعوت را پذیرفتند و ایمان آوردند هیچ جنگی با آنان ندارد. حتی اگر ایمان نیاوردند و بر دین خود باقی ماندند، اما شرایط اسلام را پذیرفتند که مانع تبلیغ اسلام نشوند، علیه مسلمانان توطئه نکنند و …باز اسلام با آنان نبردی ندارد؛ مانند همه غیر مسلمانانی که سالیان دراز در کنار پیامبر اسلام و خلفا با آرامش کامل تحت ذمّۀ اسلام زندگی می کردند و از خدمات اسلام بهرمند بودند. جنگ اسلام با دشمنانی است که آشکار و نهان با اسلام اعلان جنگ داده اند. اسلام نبرد بین کفر و ایمان و حق و باطل را یک نبرد طولانی بلکه دائمی می داند، تا زمانى كه کفر، نفاق، بت‏پرستى، ظلم، فتنه و … بر صفحه جهان باقى نماند.

در حقيقت” اسلام” با كفر دو نوع پيكار دارد: يكى پيكارهاى مقطعى است مانند غزواتى كه پيامبر (ص) با دشمنان داشت كه بعد از پايان هر جنگ شمشيرها به غلاف مى‏رفت، و ديگر پيكار مستمرى است كه با” شرك و كفر و ظلم و فساد” دارد، و اين امرى است مستمر تا زمان گسترش حكومت عدل جهانى به وسيله حضرت مهدى (ع).[1]

در یک تقسیم بندی می توان گفت گروه هایی که با اسلام مخالفت کرده اند از سه گروه بوده اند:

1.اهل کتاب

2.مشرکان (بت پرستان)

3. منافقان

اسلام با آگاهی کامل از ماهیت هر سه گروه و با توجه به تفاوت هایی که با هم دارند برای مقابله با هرکدام برنامۀ خاصی را اعلام کرده است و مبارزه با هر کدام از آنها به تناسب دارای شدت و ضعف هایی است.

1. اهل کتاب: در آیه 29 سورۀ توبه برنامه اسلام در برخورد با کافران اهل کتاب بیان شده است. در حقيقت اسلام براى آنها يك سلسله احكام حد وسط ميان” مسلمانان” و” مشركان” قائل شده است؛ زيرا اهل كتاب از نظر پيروى از يك دين آسمانى شباهتى با مسلمانان دارند، ولى از جهتى نيز شبيه به مشركان هستند، به همين دليل اجازۀ كشتن آنها را نمى‏دهد در حالى كه اين اجازه را در بارۀ بت پرستانى كه مقاومت به خرج مى‏دادند، مى‏دهد؛ زيرا برنامه، برنامه ريشه كن ساختن بت پرستى از روى كرۀ زمين بوده است؛ ولى در صورتى اجازه كنار آمدن با اهل كتاب را مى‏دهد كه آنها حاضر شوند به صورت يك اقليت سالم مذهبى با مسلمانان زندگى مسالمت‏آميز داشته باشند، اسلام را محترم بشمارند و دست به تحريكات بر ضد مسلمانان و تبليغات مخالف اسلام نزنند، و يكى ديگر از نشانه‏هاى تسليم آنها در برابر اين نوع همزيستى مسالمت‏آميز آن است كه” جزيه” را كه يك نوع ماليات سرانه است، بپذيرند و هر ساله مبلغى مختصر ( حدود و شرايط آن در جای خود بیان شده است) تحت اين عنوان به حكومت اسلامى بپردازند. در غير اين صورت اجازه مبارزه و پيكار با آنها را صادر مى‏كند.[2]

2. مشرکان (بت پرستان): آیه 5 سورۀ توبه در بارۀ مشرکانی است که توبه نکرده اند.

اين شدت و خشونت نه به مفهوم اين است كه راه بازگشت به روى آنها بسته شده باشد، بلكه در هر حال و در هر لحظه بخواهند مى‏توانند جهت خود را تغيير دهند، لذا بلافاصله اضافه مى‏كند:” اگر آنها توبه كنند و به سوى حق‏ باز گردند و نماز را بر پا دارند و زكات را ادا كنند، آنها را رها سازيد”[3] و مزاحمشان نشويد. و در اين صورت با ساير مسلمانان كمترين تفاوتى را ندارند و در همۀ احكام و حقوق با آنها شريكند.

” زيرا خداوند آمرزنده و مهربان است”، و كسى را كه به سوى او باز گردد، از در خود نمى‏راند (إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ).

سپس اين موضوع را در آيه بعد با دستور ديگرى تكميل مى‏كند تا ترديدى باقى نماند كه هدف اسلام از اين دستور تعميم توحيد و آئين حق و عدالت است، نه استعمار و استثمار و قبضه كردن اموال يا سرزمين‏هاى ديگران.[4]

3. منافقان: آیات 89-91 سوره نسا در بارۀ منافقین نازل شده است و اين شدت عمل كه در آيۀ فوق نسبت به اين دسته از منافقان نشان داده شده به دلیل آن است كه نجات يك جامعه زنده كه در مسير يك انقلاب اصلاحى گام بر مى‏دارد، از چنگال دشمنان دوست‏نما ، راهى جز اين ندارد.

برای آگاهی بیشتر نک:

1. سؤال 196 (سایت اسلام کوئست: 1161)، نمايه: ايمان و امر به معروف و… و جهاد ابتدايى.

2. سؤال 113 (سایت اسلام کوئست: 1347)، نمايه: مسئولیت پیامبر (ص) در قبال ایمان مردم.

3. سؤال 130 (سایت اسلام کوئست: 1237)، نمايه: جبر و اختیار.

4. سؤال 57 (سایت اسلام کوئست: 293)، نمايه: دین و اکراه.


[1]. مکارم شیرازی ، ناصر، تفسير نمونه، ج‏21، ص402، دار الكتب الإسلامية، ، تهران‏، 1374 ش.‏

[2]. تفسير نمونه، ج ‏7، ص 351.

[3]. توبه، 5 “فَإِنْ تابُوا وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّكاةَ فَخَلُّوا سَبِيلَهُمْ”.

[4]. تفسير نمونه، ج ‏7، ص 293.