searchicon

کپی شد

زکات

معنای لغوی و اصطلاحی زکات

معناى لغوى زكات اعم است از معناى مصطلح آن، و صدقه را هم شامل مى‏شود. در حقيقت زكات در لغت مخصوصا اگر در مقابل نماز قرار گيرد، به معناى انفاق مال در راه خدا و مرادف آنست، كما اينكه همين مطلب از آياتى كه احوال انبياى سلف را حكايت مى‏كنند بخوبى استفاده مى‏شود…». [1]

در قرآن مجيد در موارد زیادی به صدقات مستحبی هم زکات گفته شده است مثلا در بسيارى از سوره‏هاى مكى كلمه” زكات” آمده كه منظور از آن همان زكات مستحبّی است[2]، زيرا وجوب زكات مسلما بعد از هجرت پيامبر (ص) به مدينه، بوده است.[3]

علامه طباطبائی در المیزان می فرمایند:

اگر مى‏بينيد امروز وقتى زكات گفته مى‏شود ذهن منصرف به زكات واجب شده و صدقه به ذهن نمى‏آيد، نه از اين جهت است كه بر حسب لغت عرب صدقه زكات نباشد بلكه از اين جهت است كه در مدت هزار و چند سال گذشته از عمر اسلام، متشرعه و مسلمين زكات را در واجب بكار برده‏اند، و گرنه در صدر اسلام زكات به همان معناى لغوى خود بوده و

آیه 55 سوره ی مائده که به نقل اکثر مفسرین[4] درباره ی جریان انفاق حضرت علی (ع) است، که در حال رکوع اتفاق افتاده و انگشترشان را به فقیر داده اند،نیز ممکن است از همین قبیل باشد.

پس بر فرض این که زکات واجب به حضرت علی(ع)  تعلق نمی گرفته، انفاق انگشتری می تواند صدقه به فقیر و یکی از انفاق های مستحبی ایشان باشد.

شیوۀ دریافت زکات در ایران

با همت دولت جمهوری اسلامی ایران و مسئولین و صاحب نظران فرهنگی کشور، چند سالی است که طرح زکات با هدف احیا و ترویج فرهنگ زکات به عنوان یکی از دستورات مهم اسلام که در جای جای قرآن در کنار نماز ذکر شده و از فروع دین مبین اسلام است و به منظور سهولت در جمع آوری زکات از بین کشاورزان و دامداران در سراسر ایران راه اندازی و اجرا می شود، این طرح در مراکز استان ها، به صورت یک حرکت خود جوش مردمی، البته با همکاری برخی مؤسسات و مراکز فرهنگی از قبیل کمیته امداد امام خمینی (ره)، ائمه جمعه و جماعات و … جمع آوری و پس از ساماندهی وجوه تحت نظارت مستقیم استانداری ها که مسئولیت ستاد احیای زکات شاخه استان را دارند طبق مصلحت و نظر اهالی همان روستا در امور خیر، به مصرف می رسد.

علل اجتماعی پرداخت زکات

در شرع مقدس اسلام تکالیف مادی از قبیل خمس و زکات در شرایط خاصی واجب شده است، زکات برای خودش نصاب خاصی دارد که اگر موادی که پرداخت زکاتش واجب است به آن مقدار معین نرسد زکات ندارد؛ به عنوان مثال: نصاب پرداخت زکات گوسفند در ابتدای امر چهل گوسفند است؛ یعنی کسی که 39 گوسفند دارد زکاتش بر او واجب نیست و در صورتی که چهل گوسفند هم داشته باشد زکاتش تنها یک گوسفند است.[5] در زکات گندم، جو، کشمش و خرما وزن 270/847 کیلو گرم است، یعنی تا قبل از رسیدن به این مقدار، زکات واجب نیست و در صورت رسیدن به این وزن معمولاً[6] یک بیستم آن را باید بدهد به طوری که اگر 900 کیلوگرم خرما داشته باشد تنها 45 کیلوگرم آن به عنوان زکات داده می شود.

از طرفی باید توجه داشت که عده ای بر خلاف کسانی که مثلاً چهل گوسفند دارند، یا هر سال حداقل در حدود 900 کیلو گرم از این گونه غلات برداشت می کنند و زندگی و موقعیتی در حد متوسط دارند، در وضعیت فقیرانه ای زندگی می کنند که توانایی تملّک بسیار کمتر از این موارد را ندارند و در هزینۀ خوراک و پوشاک خود مشکل دارند. فطرت و وجدان هر انسان منصفی در این گونه موارد پرداخت بخشی از دارائی افراد متمکن برای رفع فقر در جامعه را ضروری می داند، اسلام در پاسخ به همین ندای فطرت و در جهت قانونمند کردن پرداخت ها و دریافت ها، احکامی مالی از قبیل خمس و زکات را تشریع کرده است.

و بالاخره پرداخت زکات نوعی معامله با خداوند است که قطعاً اجر اخروی دارد چرا که زندگی محدود به این دنیا نیست.

بله! نباید تصور کنیم تکالیف مالی وقتی بر ما واجب است که حتماً خانه و ماشین و .. داشته باشیم ، خیر! اصلا چنین قانونی اجرایی نیست، هستند کسانی که درآمدهای ملیونی دارند، ولی منزل مسکونی ملکی ندارند، هستند کسانی که به خاطر بخل و خساست، خود و خانواده را از یک زندگی در شأن، محروم می کنند، ولی در آمد سالانۀ بالایی دارند.

بنابراین؛ برای پرداخت زکات از طرف مسلمانان،حداقل هایی بلکه بیشتر از آن، توسط اسلام رعایت شده است.

زکات فطر

كسى كه موقع غروب شب عيد فطر بالغ و عاقل و هشيار است و فقير و بنده كس ديگر نيست، بايد براى خودش و كسانى كه نان‏ خور او هستند، هر نفرى يك صاع كه تقريباً سه كيلو است، گندم يا جو يا خرما يا كشمش يا برنج يا ذرّت و مانند اينها به مستحقّ بدهد، و اگر پول يكى از اينها را هم بدهد كافى است.[7]‏و تفاوتی بین انسان روزه دار و غیر روزه دار نیست. به عنوان مثال اگر سرپرست خانواده ای روزه نمی گیرد، بر او واجب است هم فطریه خود و هم فطریه زن و بچه اش را بپردازد.

نمایۀ مرتبط: سؤال 6221 (سایت اسلام کوئست: 6609) (موارد مصرف زکات).

زکات مستحبی

زکات در چند چیز مستحب است، که به دو مورد از آن اشاره می شود:

1. اسب مادیان (ماده) که پرداخت  زکات آن این گونه است:

زكات هر اسب مادیان در سال  دو دینار طلا است و اگر پدر و مادرش هر دو اصيل نباشند يك دینار است.

این موضوع در کتب روایی و فقهی بیان شده است[8]، زکات اسب مادیان مستحب است؛ همان طور که در حدیثی امام علی (ع) برای زکات هر اسب مادیان نصاب دو دینار قرار داد.[9]

این که امام علی (ع) برای اسب زکات قرار داده اند می تواند از باب حکم حکومتی باشد که مخصوص زمان ایشان است[10]، این احتمال با عدم بیان وجوب زکات بر اسب توسط امامان متأخر می تواند تأیید شود.

2. برخی دیگر از اشیاء:

الف: هر چيزی كه از زمين برويد و به كيل و وزن در آيد؛ مثل برنج، نخود، عدس، ماش و مانند آن و نصاب آن به طريق نصاب گندم و جو و خرما و مويز است، امّا زکات سبزی ها و خربزه و خيار و مانند آن، مستحب نيست.

ب: املاكی مانند باغ و كاروانسرا و دكان و مانند آنها كه غرض از آن طلب نماء و كرايه دادن آن باشد.[11] و هم چنین زکات مال التجارة که برخی از فقهاء قائل به استحباب آن هستند.[12]

درباره این موارد، روایاتی هم وجود دارد که مثلاً بر استحباب زکات در هر چیزی که از زمین بروید و قابل کیل و وزن باشد، دلالت دارد، مگر در سبزیجات و مانند آن.[13]

موارد تعلّق زکات

برای بیان موارد تعلق زکات توجه به نکاتی لازم به نظر می رسد:

1. بنابر فتوای مراجع عظام تقلید «زكات در 9 چيز واجب است: اوّل: گندم. دوم: جو. سوم: خرما. چهارم: كشمش. پنجم: طلا. ششم: نقره. هفتم: شتر. هشتم: گاو. نهم: گوسفند».[14]

پس، زکات واجب عبارت از این نه چیز است و اگر كسى مالك يكى از اين نُه چيز  باشد، طبق شرایط، بايد مقدارى كه معيّن شده به يكى از مصرف هايى كه دستور داده‏اند برساند.[15]

اما برخی از فقهاء علاوه بر نه چیز معروف، در مال التجاره (سرمایه کسب و کار و تجارت) هم به احتیاط لازم زکات را واجب می دانند.[16] و برخی هم در سرمایه کسب و کار و تجارت، زکات را مستحب می دانند.[17]

2. طلا و نقره

در گذشته های دور، سکّه هایی از فلزات ارزشمند از جمله مس، نقره و طلا ضرب شده و از آنها به عنوان وسیله ای برای مبادله، واحد ارزش گذاری و محاسبه استفاده می شد و در حقیقت این سکه ها، با عنوان «دینار طلایی» و «درهم نقره ای»، پول رایج آن موقع بوده است.[18]

در روایات و کتب فقهی، سخن از طلا و نقره مسکوک به عنوان «دینار» و «درهم»،  و «مثقال»[19]برای تعیین مقدار نصاب برای زکات آمده است.[20] و زکاتشان طبق شرایطی (مانند رایج بودن)  که در رساله های عملیه[21] آمده، واجب است.

اما نقود حقیقی متداول در زمان تشریع دین اسلام اعم از دینار طلایی و درهم نقره ای رفته رفته جای خود را در عصر حاضر به نقود اعتباری محض داده است. امروزه پول اعتباری و یا همان «اسکناس» به عنوان پول رایج، جایگزین سکه های طلا و نقره؛ یعنی همان دینار و درهم، برای مبادله، واحد ارزش گذاری و محاسبه شده است.

3. زکات اسکناس

در این که زکات اسکناس واجب است یا خیر، به فتوای برخی از مراجع تقلید اشاره می شود:

حضرات آیات:

امام خمینی:«به اوراق نقدی (مانند اسکناس[22])، زکات تعلّق نمی گیرد».[23]

گلپایگانی:«به اسکناس زکات تعلّق نمی گیرد».[24]

مکارم شیرازی:« احتياط مستحبّ آن است كه از ساير پول هاى رايج مانند اسكناس، اگر شرايط ديگر در آن جمع باشد زكات بدهند».[25]

 

موارد مصرف زکات

پیش از پرداختن به موضوع لازم است به معنای لغوی و اصطلاحی فقیر بپردازیم.

در تعریف لغوی فقیر آمده است: شخصی که ستون فقراتش شکسته است. مسکین نیز به معنای فقیر است جز آن که در واقع، اوضاع او از فقیر بدتر است.[26]

در اصطلاح شرعی نیز به کسی فقیر گفته می شود که خرج یک سالش را نداشته باشد. کسی که زمین یا سرمایه ای دارد که می تواند خرج سالش را از آن بدهد، فقیر محسوب نمی شود.[27]

موارد مصرف:

قرآن کریم در مورد پرداخت زکات می فرماید: “زكات ها مخصوص فقرا و مساكين و كاركنانى است كه براى (جمع آورى) آن زحمت مى‏كشند، و كسانى كه براى جلب محبّتشان اقدام مى‏شود، و براى (آزادى) بردگان، و (اداى دين) بدهكاران، و در راه (تقويت آيين) خدا، و واماندگان در راه دین، يك فريضه (مهم) الاهى است و خداوند دانا و حكيم است‏”.[28]

مراجع محترم تقلید در بارۀ مصارف زکات می گویند:

“انسان مى تواند زكات را در هشت مورد مصرف كند: اوّل: فقير و آن كسى است كه مخارج سال خود و عيالاتش را  ندارد و كسى كه صنعت يا ملك يا سرمايه‏اى دارد كه مى‏تواند مخارج سال خود را بگذراند  فقير نيست.

دوم: مسكين و آن كسى است كه از فقير سخت‏تر مى‏گذراند.

سوم: كسى كه از طرف امام (ع) يا نايب امام مأمور است كه زكات را جمع و نگهدارى نمايد و به حساب آن رسيدگى كند و آن را به امام (ع) يا نايب امام يا فقرا برساند.

چهارم: كافرهايى كه اگر زكات به آنان بدهد به دين اسلام مايل مى‏شوند، يا در جنگ به مسلمانان كمك مى‏كنند. فقهاء دربارۀ پرداخت زکات به غیر مسلمان می گویند:” پرداخت زکات به غیر مسلمانان در صورتی که موجب گرایش آنان به اسلام شود یا در روابط و جنگ های احتمالی، مسلمانان را یاری کنند، جایز است.[29]

پنجم: خريدارى بنده‏ها و آزاد كردن آنان.

ششم: بدهكارى كه نمى‏تواند قرض خود را بدهد.

هفتم: سبيل اللَّه؛ يعنى كارى كه مانند ساختن مسجد منفعت عمومى دينى دارد، يا مثل‏ ساختن پل و اصلاح راه كه نفعش به عموم مسلمانان مى‏رسد و آن چه براى اسلام نفع داشته باشد به هر نحو كه باشد.

هشتم: ابن السبيل، يعنى مسافرى كه در سفر درمانده شده است.”[30]

فرق مالیات با زکات و خمس

بین خمس و زکات با مالیات تفاوت های اساسی وجود دارد، اصولاً مالیات در نظام های دینی یا غیر دینی برای هزینه های جاری دولت ها اخذ می شود که در هر کشور تابع مقررات خاص خود است، در برخی از کشورها برای در آمدهای پایین یا متوسط نیز مالیات وضع شده است. رعایت حداقل های زندگی در پرداخت مالیات در خیلی از کشورها رعایت نمی شود و شاید علت آن عدم امکان رعایت چنین امری باشد، اگر ابتدای مالیات بر حقوق کارمندان دولت؛ مثلا تا سقف 400 هزار تومان باشد، شخصی که این مقدار حقوق دارد باید مالیات بدهد حال چنین شخصی اگر در شهرهای بزرگ زندگی کند وضع زندگی اش با کسی که در شهرهای کوچک تر زندگی می کند فرق دارد، اگر صاحب چند فرزند باشد باز موقعیت دشوار تری دارد و …، ولی از همه به یک اندازه مالیات کسر می شود.  زکات برای فقر زدایی در جامعه وضع شده است[31] و خمس در قسمی از آن برای فقر زدایی از عدۀ خاصی که بر طبق قوانین شرع، زکات دریافت نمی کنند، می باشد[32] و در قسم دیگرش برای رفع مخارج شخص امام و رهبر که مخارج خاص خودش را دارد، است. مسلمانان به خصوص شیعیان که در طول تاریخ به جز در برخی از اعصار محدود، حکومتی نداشته اند، خمس و زکات مال خودشان را پرداخت می کرده اند، در زمان امامان معصوم (ع) با توجه به عدم وجود یک حکومت شیعی، خمس و زکات شیعیان پرداخت می شده است. امروزه نیز حکومت اسلامی به عنوان دریافت کننده خمس و زکات مؤمنین شناخته نمی شود بلکه حاصل انجام این گونه از تکالیف مادی به دست مراجع عظام تقلید می رسد. بله احیاناً دولت جمهوری اسلامی در امر تشویق مردم به دادن زکات، برخی از تسهیلات را در نظر گرفته است.[33]


[1] .ترجمه تفسر المیزان، ج 6، ص 11.

[2]. آيه 3 سوره نمل و آيه 39 سوره روم و 4 سوره لقمان و 7 سوره فصلت و غير اينها.

[3]. تفسير نمونه، ج‏4، ص: 430

[4] .تفسیر نمونه، ج 4، ص 424.

[5]. امام خمینی، نجاة العباد، ص 176، مؤسسه نشر و تنظیم آثار امام خمینی، قم، 1422.

[6]. از جایی که در ایران معمولاً آبیاری به وسیلۀ غیر باران است و یا اگر آبیاری توسط باران باشد، آبیاری انسانی نیز در کنار آن  می شود، زکات این گونه غلات یک بیستم است، ولی اگر همه یا غالب آبیاری توسط باران انجام شده باشد و شخص زحمتی برای آبیاری نکشیده باشد و یا هزینه ای خرج نکرده باشد، زکات به یک دهم افزایش می یابد. نک: توضيح المسائل (المحشى للإمام الخميني)، ج‏2، ص 119، دفتر انتشارات اسلامی ، قم، 1382.

[7]. توضیح المسائل مراجع، ج 2، ص 169؛ امام خمینی، تحریرالوسیلة، ج 1، ص 315.

[8]. حلّى، حسن بن يوسف، تذکرة الفقهاء، ج 5، ص 231 و 232، چاپ اول، مؤسسه آل البيت (ع)، قم. مانند این روایت:«زرارة قال للصادق (ع): هل في البغال شي‏ء؟ قال: «لا» فقلت: فكيف صار على الخيل و لم يصر على البغال؟ فقال: «لأنّ البغال لا تلقح، و الخيل الإناث ينتجن، و ليس على الخيل الذكور شي‏ء» قال، قلت: هل على الفرس و البعير يكون للرجل يركبها شي‏ء؟ فقال: «لا، ليس على ما يعلف شي‏ء، إنّما الصدقة على السائمة المرسلة في مرجها عامها الذي يقتنيها فيه الرجل، فأمّا ما سوى ذلك فليس فيه شي‏ء» كلينى، ابو جعفر محمد بن يعقوب، الکافی، ج3، ص 530، چاپ چهارم، دار الكتب الإسلامية، تهران، 1407،ق.

[9]. کلینی، کافی، ج3، ص 530:«عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى عَنْ حَرِيزٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ وَ زُرَارَةَ عَنْهُمَا جَمِيعاً (ع) قَالا وَضَعَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ (ع) عَلَى الْخَيْلِ الْعِتَاقِ الرَّاعِيَةِ فِي كُلِّ فَرَسٍ فِي كُلِّ عَامٍ دِينَارَيْنِ وَ جَعَلَ عَلَى الْبَرَاذِينِ دِينَاراً».

[10]. مطهری، مرتضی، اسلام و مقتضیات زمان،

[11]. همان؛ محقق حلّي، نجم الدين جعفر بن حسن،‏ شرائع الإسلام في مسائل الحلال و الحرام، ج 1، ص 130، چاپ دوم، مؤسسه إسماعيليان، قم، ، 1408، ق؛ خوئی، سید ابوالقاسم، منهاج الصالحين، ج‏1، ص 29‏، چاپ 28، نشر مدينة العلم، قم، 1410.

[12]. توضیح المسائل (المحشی للامام الخمینی)، ج 2، ص 107، م 1853؛ الغایة القصوی فی ترجمة العروة الوثقی، ج 2، ص 199؛ شرائع الإسلام في مسائل الحلال و الحرام، ج 1، ص 130.

[13]. ر.ک: حرّ عاملى، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج 9، ص 61 – 64، چاپ اول، مؤسسه آل البيت (ع)، قم، 1409، ق: مانند این روایت:« كُلُّ مَا كِيلَ بِالصَّاعِ فَبَلَغَ الْأَوْسَاقَ فَعَلَيْهِ الزَّكَاةُ وَ قَالَ جَعَلَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) الصَّدَقَةَ فِي كُلِّ شَيْ‏ءٍ أَنْبَتَتِ الْأَرْضُ إِلَّا مَا كَانَ فِي الْخُضَرِ وَ الْبُقُولِ وَ كُلَّ شَيْ‏ءٍ يَفْسُدُ مِنْ يَوْمِه».‏

[14]. توضیح المسائل (المحشی للامام الخمینی)، ج 2، ص 107، م 1853.

[15]. همان.

[16]. همان: سيستانى: «دهم: مال التجارة بنا بر احتياط لازم…».

[17]. همان: فاضل:«… ولى مستحبّ است زكات سرمايه كسب و كار و تجارت را نيز همه ساله بدهند»؛ مکارم: «… ولى مستحبّ است از سرمايه كسب و كار و تجارت نيز همه سال زكات بدهد، هم چنين ساير غلّات (غير از گندم و جو و خرما و كشمش) نيز زكات آن مستحبّ است».

[18]. مصباحی، غلامرضا، مجله پژوهشی دانشگاه امام صادق (ع)، شماره 13و 14؛ حائری، سید کاظم ، فصلنامه فقه اهل بیت فارسی، شماره 19 و 20.

[19]. واعظ زاده خراسانى، محمد، ترجمة الجمل و العقود في العبادات، ص 281.

[20]. ر.ک: کافی، ج 3، ص 515 – 517؛ توضیح المسائل (المحشی للامام الخمینی)، ج 2، ص 128 – 130؛ ترجمة الجمل و العقود في العبادات، ص 270 و 271؛ الغاية القصوى في ترجمة العروة الوثقى، ج‏2، ص 208 و 209؛ خمينى، سيد روح اللَّه، تحریر الوسیله، ج 1، ص 322 و 323، مؤسسه دار العلم، چاپ اول، قم؛ و کتب فقهی دیگر.

[21]. رساله های توضیح المسائل مراجع تقلید، احکام زکات.

[22]. تحریر الوسیله، ج 2، ص 615، م 5.

[23]. همان، ص 614، م 7.

[24]. گلپایگانی، سید محمدرضا، مجمع المسائل، ج 1، ص 410، س 4، چاپ دوم ، دار القرآن الكريم، قم، ، 1409، ق.

[25] توضیح المسائل (المحشی للامام الخمینی)، ج 2، ص 131.

[26]. محمود عبد الرحمان ،معجم المصطلحات و الألفاظ الفقهية، ج‏3، ص، 50 و 51.

[27]. حائری یزدی ، سید محمد کاظم ،العروة الوثقى (المحشى)، ج‏4، ص، 99.

[28]. توبه، 60.

[29]. اراکی، محمد علی، المسائل الواضحة، ج1، ص، 334، مکتب الاعلام الاسلامی، قم، 1414.

[30]. توضيح المسائل (المحشى للإمام الخميني)، ج‏2، ص 141

[31]. امام معصوم (ع) می فرماید: “إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَضَعَ الزَّكَاةَ قُوتاً لِلْفُقَرَاءِ وَ تَوْفِيراً لِأَمْوَالِكُمْ “؛ نک: کلینی، محمد بن یعقوب، كافي، ج  3، ص 498، دار الکتب الاسلامیه، تهران، 1365.

[32]. این عده که از  فرزندان و نسل پیامبر گرامی اسلام (ص) هستند را اصطلاحاً ” سید” می گویند.

[33]. به سؤال 1638 (سایت اسلام کوئست: 1669) (چگونگی دریافت زکات در ایران) مراجعه کنید.