searchicon

کپی شد

زهد سلمان فارسی

آیات و روایات نشان می دهد که «زهد» به معنای حرام ساختن نعمت های الهی بر خود نیست. زهد به معنای عدم دلبستگی به امور مادی است. یکی از مواردی که در تمام زوایای زندگی سلمان، از آغاز تا پایان عمر، دیده می شود زهد، پارسایی و بی رغبتی او به دنیاست.

سلمان، که پیرو راستین پیامبر (ص) و حضرت علی (ع) بود، راه آنان را پیش گرفت و حتی وقتی فرماندار مدائن بود، ساده زیستی را رها نکرد. زهد و وارستگی سلمان از ایمان عمیق او سرچشمه می گرفت؛ زیرا هر کس ایمان قوی تر داشته باشد، از جاذبه های دنیوی آزادتر است. سلمان پارسا، حتی حقوق سالانۀ خود را هم به نیازمندان می داد و بسیار اندک برای خود بر می داشت.

سلمان، خانه نداشت و هرگز دل به خانه سازی نمی داد. شخصی از او خواست تا برایش خانه ای بسازد ولی سلمان راضی نشد. سرانجام به سبب اصرار شخص نیکوکار اجازه داد برایش خانه بسازد، ولی سفارش کرد خانه چنان باشد که هنگام ایستادن سر به سقف آن بخورد و هنگام خوابیدن پا به دیوار برسد.[1]

 


[1]. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه،ج 18، ص 36، چاپ اول، کتابخانۀ آیة الله مرعشی، قم، 1337ش.