searchicon

کپی شد

رؤيت هلال در ایران

فقهای شیعه خود را مطیع قرآن، پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) می‌دانند و در زمان غیبت امام زمان (عج) با دقت در روایات و آیات، آنچه در توان دارند به کار می‌گیرند تا بتوانند احکام فقهی را از منابع موجود استخراج کنند. طبیعی است گاهی به دلیل عدم صراحت آیات و روایاتی، نتایجی که در این مسیر دشوار، حاصل شده با هم متفاوت باشد. علاوه بر این فقهای شیعه در ایران بر خلاف بسیاری از کشور های اسلامی، مستقل از حکومت به ابراز نظر فقهی خود می‌پردازند و خود را در مقابل خدا ملزم به رعایت آن می‌دانند و مقلدان آنها هم به تبع هر فقیهی، خود را ملزم به رعایت آنچه او از منابع به دست آورده است می‌دانند. بنابراین در مواردی ممکن است بین فتاوای فقها اختلاف پیش آید که احادیث و آیات ما صراحتاً در آن مسئله اظهار نظر نکرده‌اند یا شرایط آن مسئله در روزگار حاضر عوض شده است. از جملۀ این موارد حکم رؤیت هلال اول ماه است که البته این تفاوت فتوا مختص به علمای شیعه نیست و در بین فقهای اهل سنت نیز اختلافاتی وجود دارد.[1]

با توجه به این که گفته شده، اول ماه از چند راه ثابت می‌شود:

1. این که انسان خود ماه را ببیند.

2. به هر واسطه‌ای برای او یقین حاصل شود.

3. دو مرد عادل بگویند که ماه را دیده اند.

4. سی روز از اول ماه قبلی بگذرد.

5. حاکم شرع حکم به اول ماه بودن کند.[2]

اما تفاوت‌هایی که گاهی در فتوای فقها در رؤیت هلال دیده می‌شود ناشی از این است که:

1. آیا دیدن ماه باید حتماً با چشم غیر مسلح باشد یا دیدن با چشم مسلح مثلاً با تلسکوپ و دوربین هم کفایت می کند؟ بعضی از فقهاء مقید هستند که رؤیت حتماً باید با چشم غیر مسلح باشد، اما بعضی دیگر رؤیت با دوربین و تلسکوپ و دیگر وسائل را نیز کافی می‌دانند.

2. در چه صورت به گزارش‌های رسیده دربارۀ رؤیت هلال می توان اعتماد کرد؟

3. اگر در شهر یا منطقه ای ماه دیده شد برای چه شهر ها و مناطقی اول ماه ثابت می شود؟

بعضی از مراجع تقلید بر این عقیده اند که اگر ماه در شهری دیده شود تنها در آن شهر و شهرهایی که هم افق با آن باشند اول ماه ثابت می شود.[3]

بعضی دیگر بر آنند که اگر در شهری ماه دیده شود در تمام شهرهایی که در شب با این شهر مشترک هستند (یعنی اول شب یکی آخر شب دیگری است) اول ماه ثابت می‌شود.[4]

اما گاهی اختلاف در رؤیت یا عدم رؤیت هلال ناشی از اختلاف در فتوی و نظرات فقهی نیست بلکه به تشخیص رؤیت یا عدم آن در خارج بر می‌گردد، به این معنا در بسیاری از موارد که مراجع تقلید شخصاً موفق به رؤیت هلال نشده‌اند با اعتماد به شهادت افراد عادل مورد اطمینان خود به اثبات اول ماه می‌رسند ولی این شهود از نظر سایر مراجع قابل اعتماد نیستند و همین باعث اختلاف نظر در رؤیت می‌شود.

همۀ این موارد باعث می‌شود که اگر مراجع و مقلدان آنها بخواهند به تکلیف شرعی خود عمل نمایند مجبور هستند به آنچه که برای آن حجت شرعی دارند عمل نمایند که همین باعث تفاوت‌هایی در عمل آنها می‌شود. از طرفی چون رؤیت هلال مسأله‌ای است که مورد ابتلاء همۀ مسلمان (که اکثریت مردم ایران را تشکیل می‌دهند) است اختلاف نظر در آن بسیار برجسته می‌شود و در اذهان عمومی انعکاس وسیع می‌یابد.

تفاوت فتواها مختص به علمای شیعه نیست و در بین فقهای اهل سنت نیز اختلافاتی وجود دارد.[5] اما علمای اهل سنت در مورد تشخیص اول ماه اهمیت بسیار زیادی به حکم حاکم می‌دهند. به طوری که عده‌ای از آنها به حكم حاكم اصالت داده و حجيّت را تنها از آنِ حكم حاكم دانسته‌اند و ديگر راه‌های اثبات هلال را در صورتى حجّت دانسته‌اند كه حاكم آن را تأييد نمايد.[6] حکام آنها نیز که اغلب پادشاهان کشورهای اسلامی هستند معمولاً روزی را به عنوان اول ماه مشخص می‌کنند. به همین دلیل با وجود اختلاف نظرهای موجود در بارۀ رؤیت هلال ماه هر روزی را که حاکم طبق هر معیاری به عنوان عید اعلام کند مورد قبول اکثر علما و مردم قرار می‌گیرد.

در بین علمای شیعه بعضی حکم حاکم را برای اثبات اول ماه کافی می‌دانند و بعضی آن را کافی نمی‌دانند.[7] البته مقصود علمای شیعه از حاکم، مجتهد جامع الشرایط است نه سلطان کشور اسلامی. با این وجود در زمان کنونی که حکومت ایران زیر نظر مجتهد جامع الشرایط اداره می‌شود کمتر اتفاق می‌افتد که ولی فقیه به اول ماه بودن روزی حکم کند. و این به دلیل تمام نشدن حجت شرعی بر ایشان است. بله در صورتی که از راه دلیل شرعی بر ایشان مسلم شود که باید حکم کنند حتماً حکم خواهند کرد.

البته باید توجه داشت که رؤیت هلال یک فعل خارجی است و از قبیل تشخیص موضوع احکام است که هر فرد مکلفی (حتی اگر در مسائل فقهی مجتهد هم نباشد) می‌تواند شخصاً به تشخیص آن اقدام کند و به علم خود عمل نماید و نیازی به تقلید در این مسئله نیست، اما چون غالب مردم خود موفق به رؤیت هلال نمی‌شوند، از آن‌جا که به مرجع تقلید خود اطمینان کامل دارند در این مسأله بنا بر نظر ایشان عمل می‌کنند و همین باعث شده است که تصور شود که در این مسأله نیز حتماً باید از مرجع تقلید خود اطاعت کنند، در حالی که در چنین مسائلی نیاز به تقلید نیست و  اگر از هر یک از راه‌های بیان شده برای انسان یقین حاصل شود که ماه رؤیت شده است، کافی است.[8] [9]


[1]. نگاه کنید: اتحاد و اختلاف افقها، مجلۀ فقه، شمارۀ 2، سال 1373، ماه دی موجود در این آدرس:

http://www.shareh.com/persian/magazine/figh/02/02_08.htm

[2]. رجوع کنید: امام خمینی، توضیح المسائل (المحشی) ، ج 1، ص 959.

[3]. مثل آیت الله بهجت و سیستانی. رجوع کنید به: امام خمینی، توضیح المسائل (المحشی) ، ج 1، ص 962.

[4]. مثل آیت الله تبریزی و آیت الله خویی. رجوع کنید به همان.

[5]. نگاه کنید: اتحاد و اختلاف افقها، مجلۀ فقه، شمارۀ 2، سال 1373، ماه دی موجود در این آدرس:

http://www.shareh.com/persian/magazine/figh/02/02_08.htm

[6]. نک: مقالۀ حکم حاکم به ثبوت هلال، مجلۀ فقه، شمارۀ 2. موجود در آدرس:

http://www.shareh.net/persian/magazine/figh/10/index_10.htm

[7]. رک: امام خمینی، توضیح المسائل (المحشی) ، ج 1، ص 961.

[8]. برای اطلاعات بیشتر رجوع کنید: به مجلۀ فقه، شمارۀ 2، سال 1373، ماه دی موجود در این آدرس:

http://www.shareh.com/persian/magazine/figh/02/index_02.htm

غفوریان، محمد رضا، آغاز و انجام ماه های قمری، مجلۀ فقه، شمارۀ 10 موجود در این آدرس:

http://www.shareh.net/persian/magazine/figh/10/index_10.htm

[9]. برگرفته از سایت اسلام کوئست.