searchicon

کپی شد

دوستی برای خدا

فضیل بن یسار یکی از یاران امام صادق (ع) نقل می کند: از امام صادق (ع) پرسیدم: آیا دوستی و دشمنی از ایمان است؟ فرمود: آیا ایمان جز دوستی و دشمنی است؟ در روایت دیگری، امام صادق(ع) می فرماید: آن کس که برای خدا دوستی بورزد، برای خدا دشمنی کند و برای خدا ببخشد، از کسانی است که ایمان او کامل شده است.[1]

هيچ قومى نخواهى يافت كه ايمان به خدا و روز جزاء داشته باشد و در عين حال با كسانى كه با خدا و رسولش دشمنى مى‏كنند دوستى كند هر چند دشمن خدا و رسول پدران و يا فرزندان و يا برادرانشان و يا قوم و قبيله‏شان باشد، براى اين­كه خداوند در دل­هايشان ايمان را نوشته و به روحى از خودش تأييدشان كرده و در جناتى كه نهرها در زير درختانش جارى است داخلشان مى‏كند تا جاودانه در آن باشند خدا از ايشان راضى شد و ايشان از خدا راضى شدند اينان حزب خدا هستند، آگاه باشید! كه تنها حزب خدا رستگارند.[2]

پیامبر اکرم (ص) نخست، افکار مخاطبان را در این مسئله سرنوشت ساز به جنب و جوش در آورد – و این کاری بود که پیامبر (ص) گاه قبل از القاء مسایل مهم انجام می داد – گروهی اظهار بی اطلاعی کردند، و گروهی با شمردن یکی از ارکان مهم اسلام پاسخ گفتند: ولی پیامبر (ص) درعین تأکید براهمیت آن برنامه های مهم اسلامی، سخنان آنها را نفی کرد، سپس افزود: مطمئن ترین دستگیره ایمان، حب فی الله و بعض فی الله است!

تعبیر به «دستگیره » در این­جا گویا اشاره به این است که مردم برای وصول به مقام قرب الی الله، باید به وسیله ای چنگ بزنند و بالا بروند، که از همه مهمتر و مطمئن تر، دستگیره حب فی الله و بغض فی الله است.

امام صادق (ع) فرمود: از محكم­ترين حلقه‏هاى ايمان اين است كه: دوست بدارى براى خدا و دشمن بدارى براى خدا و عطا كنى در راه خدا و دريغ کنی در راه خدا.

از امام باقر (ع) روایتی نقل شده است كه رسول خدا (ص) فرمود: دوست داشتن مؤمن را در راه خدا از بزرگترين شعبه‏هاى ايمان است،  هر كه دوست بدارد در راه خدا و دشمن بدارد در راه خدا و عطا كند در راه خدا و دريغ کند در راه خدا او از برگزيده‏هاى خدا است.[3]

 ابن فضيل می­گويد: از امام (ع) پرسيدم بهترين وسيله تقرب بندگان به خداى عزوجل چيست؟ فرمود بهترين وسيله تقرب بندگان به سوى خداى عزوجل اطاعت خدا و اطاعت رسول و اطاعت واليان امر است، امام باقر (ع) فرمود: دوستى ما ايمان و دشمنى ما كفر است.[4]



[1]. کلینی الكافي، ج 2، ص 125،‏ ناشر، اسلاميه‏، تهران، ‏چاپ دوم، 1362 ش‏.‏

[2]. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه موسوی همدانی، محمد باقر، ج‏19، ص331، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ پنجم، 1374 ش.

[3]. کلینی، الكافي، ترجمه كمره‏اى، ج‏4، ص 377،‏ ناشر، اسلاميه‏، تهران، ‏چاپ دوم، 1362 ش‏.‏

[4]. همان.