searchicon

کپی شد

دروغ مرد به همسرش

دروغ یکی از گناهان و حرام های[1] بزرگی است که دین مبین اسلام به شدت با آن برخورد کرده است.[2] ولی با توجه به حرمت آن، گاهی اوقات جهت برخی از مصالح مهم؛ مانند حفظ جان، ناموس، مال و سرمایۀ قابل توجه، دروغ جایز شمرده شده است.[3]

در موضوع دروغ مرد به همسرش باید به چند نکته توجه کنیم:

الف: اگرچه دروغ و کذب جنبه خبری دارد و به خبری گفته می شود که مطابق واقع نباشد، اما طبق نظر برخی و یا شاید بتوان گفت در عرف، به وعده ای که شخص می دهد و آن را انجام نمی دهد، اگر چه از مقوله انشاء است، نیز دروغ اطلاق می شود. البته در این صورت بین دروغ و وعده، عموم و خصوص من وجه است؛ یعنی گاهی دروغ تحقق می گیرد ولی هیچ خلف وعده ای نیست و گاهی خلف وعده است و دروغ نیست و گاهی مانند آن که مرد به همسرش بگوید: فردا فلان کار را انجام می دهم و قصد انجام دادن نداشته باشد، هم دروغ است و هم خلف وعده.[4]

ب: مرحوم شیخ حر عاملی دو روایت در باب دروغ مرد به همسرش دربارۀ وعده هایی که می دهد، آورده است. در این دو روایت و در کنار دروغ به همسر به مواردی اشاره می کند که نوعی اصلاح ذات البین یا حفظ جان در کار است.[5] پس بنابراین شاید بتوان دروغ گفتن به همسر را در چنین فضایی تبیین کرد، به این بیان که هر گاه به خاطر موضوع و خواسته ای روابط زن و شوهر به مرحله ای برسد که نیاز به اصلاح داشته باشد، مرد می تواند جهت اصلاح رابطۀ خود با همسرش، دست به چنین عملی بزند. پس[6] اگر کلام خلاف واقع مرد به همسرش،موجب از بین رفتن اعتماد و به هم خوردن رابطۀ او با همسرش(هرچند در آینده) می شود،دادن چنین وعده هایی و دروغ گفتن نیز حرام می شود. به همین سبب برخی گفته اند: دروغ گفتن حرمت ذاتی ندارد، بلکه حرمت، حلیت و کراهت آن وابسته به متعلقش است، و چه بسا بتوان برخی روایات[7] را جهت تأیید آن بیان نمود.[8]

ج: اما فقهای بزرگ شیعه با توجه به روایات فراوان و ادلۀ محکمی که در باب حرمت کذب وجود دارد، روایات وعدۀ دروغ به همسر را دارای مشکلات اساسی می دانند که بیان می شود:

1 . ضعف سند روایت[9]: روایت اول را شیخ حر عاملی از کتاب «من لا یحضره الفقیه» شیخ صدوق آورده است که جهت بررسی سندی آن، ناگزیر باید سندش ذکر شود: مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عَمْرٍو وَ أَنَسِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ جَمِيعاً عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ (ع)عَنْ آبَائِهِ (ع).[10]

حماد بن عمرو: در هیچ کدام از کتاب های رجالی مطلبی در توثیق یا تضعیفش وارد نشده است.

انس بن محمد: ایشان نیز از اشخاص مجهولی است که مطلبی برای روشن شدن وضعیتش بیان نشده است.

پدر انس بن محمد: ایشان نیز از مجاهیل این روایت اند.

روایت دوم را شیخ حر عاملی از کتاب خصال شیخ صدوق نقل می کند که سندش از این قرار است: «فِي الْخِصَالِ عَنْ أَبِيهِ عَنْ سَعْدٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ أَبِي الْحُسَيْنِ الْحَضْرَمِيِّ عَنْ مُوسَى بْنِ الْقَاسِمِ عَنْ جَمِيلِ بْنِ دَرَّاجٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سَعِيدٍ عَنِ الْمُحَارِبِيِّ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ آبَائِه‏..».[11]

احمد بن حسین بن سعید: وی را ضعیف و جزء غالیان شمرده اند.[12]

ابوالحسن حضرمی: این شخص از مجاهیل است و مطلبی برای او بیان نشده است.

محمد بن سعید: ایشان نیز شناخته شده نیست.

المحاربی: ایشان نیز از مجاهیل این روایت است.

در نتیجه روایت از نظر سند مورد قبول نیست.

2. اجمال در مقصود از روایت[13]: آیا منظور جواز تخلف از وعده است که در این صورت حرف جدیدی نیست؛ زیرا خلف وعده نسبت به همسر یا غیر همسر حرام نمی باشد،[14] آیا منظور از وعده به همسر خبر از خلاف واقع است، یا منظور همان ظاهرش یعنی وعده است که انشاء است نه خبر؟ آیا جواز دروغ در همه حالات است یا وقتی که موجب اصلاح ذات البین شود؟ همۀ این سؤالات و دیگر سؤالاتی که شما در سؤالتان مطرح کرده اید باعث شده است که فقهاء عظام دلالت این روایات را مجمل بدانند.

نتیجه: با توجه به مشکلات سندی و دلالی این روایات، فقهاء بزرگ شیعه دروغ گفتن به همسر را جایز نمی دانند،[15] مگر این که مصلحت مهمی در کار باشد که البته این اختصاصی به دروغ مرد نسبت به همسرش ندارد و شامل همه می شود و جز مجوزات کلی دروغ است.


[1] امام خمینی، روح الله، المكاسب المحرمة ، ج‏2، ص 60، باب (حرمة الكذب في الجملة ضرورية)، مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خمينى‏، قم، 1415.

[2] برای آگاهی از برخی روایات به سؤال 2194 (سایت: 2498) (موارد جواز دروغ گفتن) همین سایت مراجعه کنید.

[3] تبريزى، ابو طالب تجليل‏،التعليقة الاستدلالية على تحرير الوسيلة، ص 424،موسسه عروج.

[4] : خويى، سيد ابو القاسم موسوى‏،مصباح الفقاهة (المكاسب)، ج‏1، ص 391، بی تا، بی جا.

[5] روایت می گوید: «ازعلى(ع) نقل شده كه رسول خدا (ص) فرمود: در سه مورد دروغ گفتن نيكوست: نيرنگ در جنگ، وعده به همسر و اصلاح ميان مردم.»،نک: حر عاملی،محمد بن حسن، وسائل‏الشيعة، ج 12، ص 252، مؤسسه آل البيت عليهم السلام‏،قم، 1409.

[6] با توجه به دلیل فحوا می توان چنین استنباطی را به دست آورد.

[7] “يا عليّ، إنّ اللّه أحبّ الكذب في الصلاح، و أبغض الصدق في الفساد”، نک:  وسائل‏الشيعة، ج 12، ص 252.

[8] نک: المكاسب المحرمة (للإمام الخميني)، ج‏2، ص140.

[9] المكاسب المحرمة (للإمام الخميني)، ج‏2، ص 140؛ صدر، شهيد سيد محمد، ما وراء الفقه، ج‏10، ص 323، دار الأضواء للطباعة و النشر و التوزيع‏،بیروت، 1420.

[10] وسائل‏الشيعة، ج  12 ص 252.

[11] همان.

[12] نجاشى، ابو الحسن احمد بن على بن احمد، رجال‏النجاشي ص  77، دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه‏ قم، 1407.

[13] المكاسب المحرمة (للإمام الخميني)، ج ‏2، ص 140.

[14] ما وراء الفقه، ج‏10، ص 324.

[15] “و كيف كان الأحوط لو لم يكن الأقوى عدم جوازه”، نک: المكاسب المحرمة (للإمام الخميني)، ج ‏2، ص140؛ طباطبائى حكيم، سيد محسن، ‏منهاج الصالحين (المحشى للحكيم)، ج‏2، ص 15، دار التعارف للمطبوعات‏، بیروت،1410؛ خويى، سيد ابو القاسم‏، منهاج الصالحين (للخوئي)، ج‏2، ص 10، نشر مدينة العلم‏، قم،1410.