searchicon

کپی شد

داستان فطرس ملک

روایاتی که دربارۀ تخلف بعضی از ملائکه از فرمان الاهی و احیاناً تنبیه و مجازات آنها وارد شده است، نظیر روایت “فطرس”، چندان قطعی نیست و همۀ علمای اسلام چنین روایاتی را نپذیرفته اند. برخی از آنان معتقدند: جریان فطرس به اثبات نیاز دارد؛ زیرا فطرس واژه ای یونانی است و در دعای سوم شعبان هم فرشته خوانده نشده است. بلکه به این صورت آمده “و عاذ فطرس بمهده”؛ فطرس به گهوارۀ امام حسین (ع) پناه برد. از سوی دیگر سند این دعا هم باید تحقیق شود و میزان اعتبارش به دست آید… .[1]

عده ای دیگر منکر معصیت فرشتگان و تنبیه آنها هستند و می گویند: روایت عصیان فطرس، با آیۀ شریفۀ: “عِبادٌ مُکْرَمُونَ”[2] و آیۀ: “آنها دستورات الاهی را معصیت نمی کنند و آنچه را که امر شده اند انجام می دهند”،[3] منافات دارد.

بنابراین، در نگاه این گروه عصیان فرشتگان پذیرفته نیست.

از سوی دیگر علمای شیعه با فرض صحت چنین روایاتی، احتمالاتی را مطرح کرده اند:

1. بعضی از مفسران گفته اند: مجازات و تنبیه ملائکه در اثر “ترک اَولی” بوده است، نه گناه و معصیت. منظور از ترک اولی، این است که آنها در اجرای دستورات الاهی عملی را که دارای اولویت بیشتری بوده رها کرده اند و به سوی عمل کم اولویت رفته اند، یا انجام عمل را در وقتی و شرایطی که اولویت بیشتری داشته است، رها کرده و در شرایط و وقت دیگری به جا آورده اند و به همین جهت مجازات و تنبیه شده اند.[4]

2. عده ای برای حل مشکل عصیان و تنبیه فرشتگان، احتمال داده اند که این قبیل روایات مربوط به دسته ای از ملائکه باشد که شبیه به انسان هستند. می گوید: بعضی از ملائکه را در اخبار و احادیث “ملائکۀ زمینی” می گویند، آنها موجوداتی هستند نامرئی، اما شاید خیلی به انسان شبیه اند؛ یعنی تکلیف می پذیرند و احیاناً تمرّد می کنند. حقیقت اینها بر ما روشن نیست، حتی در بعضی از اخبار آمده است که بعضی از ملائکه از عنصرهای این عالم آفریده شده اند.[5]

3. بعضی هم معتقدند چنانچه درستی سند و فرشته بودن فطرس، هر دو اثبات شود، این امر با آیۀ “لا یَعْصُونَ اللّهَ”،[6] منافاتی ندارد؛ زیرا فرشتگان یکسان نیستند. فرشتگان حامل عرش، حامل وحی مقامی والا دارند: “وَ ما مِنّا إِلاّ لَهُ مَقامٌ مَعْلُومٌ”.[7] فرشتگان حامل وحی معصوم اند و تکامل هم ندارند. دلیلی نداریم که تمام فرشته ها از یک سنخ باشند و فرشته ای همانند انسان که دارای نفس مستکمله باشد، نداشته باشیم!. پس امکان دارد که فطرس از فرشتگان زمینی به شمار آید و با فرشتگان آسمانی یا اخروی تفاوت داشته باشد.[8]

با توجه به آنچه در کلام حضرت علی (ع) در توصیف و ویژگی های فرشتگان بیان شد، اگر این کلام را وصف -فرشته بما هو فرشته- گرفتیم و گفتیم حضرت در مقام بیان توصیف تمام فرشته ها هستند، در این صورت باید نازل ترین درجۀ فرشتگان هم دارای آن ویژگی ها باشند؛ لذا معصیت در حق آنها تصور ندارد، مگر به نحو ترک اولی و گناه منزلتی.[9]اما اگر گفتیم که حضرت در مقام بیان توصیف فرشتگان خاصی بوده است و شاهد ما روایات دیگر این باب است، باید به یکی از دو توجیهی که در بالا بدان اشاره شد، روی بیاوریم.

به هر حال چون فرشتگان موجوداتی غیر مادی هستند، شناخت و آگاهی دقیق از آنها، تنها از راه آیات و روایات ممکن است و به هر روایتی نیز نمی توان تمسک کرد. بلکه باید روایات از نظر سند و دلالت کاملاً مورد اعتماد باشند و تا به چنین روایتی دست نیافتیم، مرجع ما تنها آیات قرآن است.



[1]. پرسش و پاسخ ها در محضر آیت الله جوادی آملی، ج 2، ص 88.

[2]. “وَ قالُوا اتَّخَذَ الرَّحْمنُ وَلَدًا سُبْحانَهُ بَلْ عِبادٌ مُکْرَمُونَ”، انبیاء، 26.

 آنها گفتند: “خداوند رحمان فرزندی برای خود انتخاب کرده است”! او منزه است (از این عیب و نقص)؛ آنها [= فرشتگان‏] بندگان شایسته اویند.

[3]. “یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَکُمْ وَ أَهْلیکُمْ نارًا وَقُودُهَا النّاسُ وَ الْحِجارَةُ عَلَیْها مَلائِکَةٌ غِلاظٌ شِدادٌ لا یَعْصُونَ اللّهَ ما أَمَرَهُمْ وَ یَفْعَلُونَ ما یُؤْمَرُونَ”؛ ای کسانی که ایمان آورده اید خود و خانواده خویش را از آتشی که هیزم آن انسان ها و سنگ ها است نگه دارید؛ آتشی که فرشتگانی بر آن گمارده شده که خشن و سخت گیر هستند و هرگز فرمان خدا را مخالفت نمی کنند و آنچه را فرمان داده شده اند (به طور کامل) اجرا می‏نمایند! ،تحریم، 6.

[4]. مکارم شیرازی، در پرسش و پاسخ های حضوری.

[5]. مطهری، مرتضی، توحید، ص 342.

[6]. تحریم، 6.

[7]. صافات، 164.

[8]. پرسش ها و پاسخ ها در محضر آیت الله جوادی آملی، ج 2، ص 88-87.

[9]. در این بارۀ مقاله “پژوهشی در روایات فطرس ملک” اثر محمد احسانی فر، ص 68 تا 80  از مجله علوم حدیث شماره 34 (سال نهم، شماره چهارم، زمستان 1383) را ببینید. ایشان در این مقاله سند روایات فطرس را معتبر می داند و آن را به معنای گناه منزلتی می داند و گناه منزلتی هم منافاتی با عصمت ندارد.