Warning: filemtime(): stat failed for /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/assets/js/front.min.js in /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/easy-table-of-contents.php on line 236
searchicon

کپی شد

خرافۀ چلّه بریدن برای بخت گشایی

یکی از خرافاتی که در بین مردم رواج دارد چلّه بریدن برای بخت گشایی در امور مختلف است؛ به عنوان نمونه گفته شده: «اگر بچه ای در چلّه باشد، استخوان های آن بچه خوب رشد نمی كند و بچه ضعيف الجثّه بار می آيد و قد او كوتاه می ماند. برای بريدن چلّه كودک، مقداری نخ ابريشم سرخ و سفيد را از نوک انگشتان پا تا سر بچه، با آن نخ اندازه گرفته و اين دعا را (اعوذ بالله من الشيطان الرجيم سبحان الله الملكُ الجبّار سُبحان الله العَزيز الغفّار سُبحان الله الكبير المتعال؛ بريدم چله فلان بن فلانه را (و اگر دختر بود به جای بن، بنت بگويد) از ديو و پری و آدمی و بنات حوا بحق محمّد و اله)، چهار بار بر آن نخ می خوانند و فوت می كنند. سپس آن نخ را به چهار قسمت تقسيم نموده و در چهار گوشه اتاق دفن می نمايند و معتقدند آن مرض رفع خواهد شد».[i]

همچنین گفته شده: «اگر زنی در چلّه افتاده باشد هرگز فرزند دار نمی شود و اطبا هم از آن سر در نخواهند آورد. اگر زنی كه فرزنددار نمی شود و در چلّه است اين دعا را بنويسند و آن زن همراه خود داشته باشد، حامله خواهد شد: «بسم الله الرّحمن الرّحيم لا اله الا الله الملكُ الحَقُ المبين قُل جاءالحق و زَهَق الباطل انّ الباطِلَ كانَ زهوقا وَ نُنَزّلُ من القران ما هُوَ شفاءٌ وَ رَحمَة للمؤمنين برحمتك يا ارحم الراحمين شرّ الربيعَ وَ هُوَ اللهُ العليم وَ قُل جاءَ الشرّ الربيعة باطِل وَ هُوَ السّميع العليم وَ قُل جاءَ الشرّالربيعه باطِل وَ هُوَ اللهُ العليم وَ قُل جاءَ الشَرّ كُلِّ اشياء باطل وَ هُوَ اللهُ العزيز الحميد يَوم يَنظَرون نضرَة النعيم م م ا م ء 9 م 2 م 4».[ii]

یکی از مواردی که از خرافۀ چلّه بریدن نقل شده، این مورد است که مثلاً «خانمی با باز كردن قرآن به دختری 40 ساله كه ازدواج نكرده، گفته چلّه افتاده؛ يعنی برای كسی ديگر كاری كرده اند و چلّه بر تو افتاده بايد دعا بگيری!».[iii]

در باره این موارد باید گفت: یکی از بزرگ ترین آفات هر دینی گرایش مردم به خرافات است. بحث چلّه بریدن در زنان برای حامله شدن یا برای تسریع در امر ازدواج و یا برای رشد استخوان های بچه، همه از خرافاتی است که هیچ اثر و نشانه ای از آن در متون روایی نیست. همان طور که فهمیدن این طور مطالب از قرآن بیشتر شبیه به دروغ و کذب است. بسیاری با همین شگردها مردم را به دور خود جمع می کنند و از آنان سوء استفاده های مادی و یا احیاناً غیر مادی می کنند. بهتر است انسان به جای مراجعه به این امور به خداوند توکل کند و از او کمک بطلبد و مطمئن باشد که خداوند خیر و مصلحت او را می خواهد.

دعاهایی برای گشایش بخت در روایات وارد شده که با توجه به این که معصومان (ع)، واسطۀ فیض الاهی بوده و نسبت به سایرین از دانش بیشتری برخوردارند؛ از این رو در مواردی که دعاهای ویژه ای را معرفی نموده اند، حتماً تأثیرگذارتر از سایر دعاها است، پس در این گونه موارد پسندیده است از این دعاها استفاده شود.[iv]

البته باید توجه داشت که دعا و ارتباط با خدا محدود به زبان و الفاظ خاصی نیست، بلکه به هر نحوی که بنده بتواند با خدایش صحبت کند، همان مطلوب و شایسته است که آن را انجام دهد، بنابر این اگر بر فرض در موردی دعای خاصی به دست ما نرسیده، معنایش این نیست که پس ما می توانیم به خرافات پناه ببریم، بلکه به طور طبیعی و عادی می توانیم با خدا سخن بگوییم و از او حاجاتمان را بخواهیم.[v]


[ii]. همان.

[iv]. کلینی، محمد بن یعقوب، كافی، ج ‏3، ص 482، دار الكتب الإسلامية، تهران، 1365 هـ ش، امام محمد باقر (ع) فرمود: «اگر کسی بخواهد همسرش حامله شود، در روز جمعه دو رکعت نماز با رکوع و سجود طولانی بگزارد و پس از آن بگوید: «اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِمَا سَأَلَكَ بِهِ زَكَرِيَّا إِذْ قَالَ رَبِّ لا تَذَرْنِي فَرْداً وَ أَنْتَ خَيْرُ الْوارِثِينَ اللَّهُمَّ هَبْ لِي ذُرِّيَّةً طَيِّبَةً إِنَّكَ سَمِيعُ الدُّعاءِ اللَّهُمَّ بِاسْمِكَ اسْتَحْلَلْتُهَا وَ فِي أَمَانَتِكَ أَخَذْتُهَا فَإِنْ قَضَيْتَ فِي رَحِمِهَا وَلَداً فَاجْعَلْهُ غُلَاماً وَ لَا تَجْعَلْ لِلشَّيْطَانِ فِيهِ نَصِيباً وَ لَا شِرْكاَ»؛ عطاردى، عزيز الله، مسند الإمام الرضا (ع)، ج ‏2، ص 366، آستان قدس( كنگره)، چاپ اول، مشهد، 1406 ق؛ حر عاملی، وسائل‏الشيعة، ج 5، ص 95، مؤسسه آل البيت عليهم‏السلام، قم، 1409 هـ ق، على بن محمد نصيرى می گويد: با دختر جعفر بن محمود ازدواج كردم و او را بسيار دوست داشتم، ولی مدّتى گذشت از وى صاحب فرزندى نشدم، خدمت حضرت رضا (ع) رسيدم و موضوع را به ایشان عرض كردم، حضرت تبسّم كرد و فرمود: «در انگشترى كه نگين آن فيروزه است بنويس «رَبِّ لا تَذَرْنِي فَرْداً وَ أَنْتَ خَيْرُ الْوارِثِينَ». راوی می گويد من اين كار را كردم و يک سال از اين قضيه گذشت، خداوند به من پسرى عنايت فرمود.