searchicon

کپی شد

حضور حضرت علی (علیه السلام) در کربلا

زمانی که اهل بیت پیامبر (ص) در جریان دعوت کوفیان از امام حسین (ع)، وارد کربلا شدند، ام کلثوم عرض کرد: ای برادر! این بادیه هولناکی است که از آن ترس بزرگی بر دلم جا گرفته است!

امام حسین (ع( فرمود: من در وقت برگشت از جنگ صفین با پدرم امیرالمومنین (ع) وارد این زمین شدیم. پدرم از مرکب پیاده شد، سرش را کنار برادرم گذاشت و ساعتی خوابید و من بر بالین او نشسته بودم. ناگهان با حالتی پریشان در حالی که زار زار می گریست از خواب بیدار شد،. برادرم سبب آن را پرسید، فرمود: ‌در خواب دیدم که این صحرا دریایی پر از خون بود و حسینِ من در میان آن دریا افتاده، دست و پا می زد و کسی به فریاد او نمی رسید.

سپس رو به من کرده فرمود: ‌«ای حسین! چگونه خواهی بود زمانی که برای تو در این زمین چنین واقعه ای پیش آید»؟ گفتم: صبر می کنم و به جز صبر چاره ای ندارم.[1]


[1]. حائری، محمدمهدی، معالی السبطین، ج 1، ص 175.