searchicon

کپی شد

حضرت زهرا (علیها السّلام) همسر امام علی (علیه السّلام)

حضرت فاطمه زهرا (علیها السلام) نخستین همسر امام علی (علیه السلام) بوده‌است. ازدواج آن حضرت با امیرالمؤمنین (علیه السلام)، دارای ویژگی هایی است که در ادامه به بعضی از آنها اشاره می شود:

  1. ازدواج به امر خدای متعال

پیوند مبارک امام علی (علیه السّلام) و حضرت زهرا (علیها السّلام)، به امر پروردگار عالم صورت گرفت. از ابن مسعود نقل شده که پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: «خداوند تبارک و تعالی به من امر فرمود که فاطمه (علیها السّلام) را به ازدواج علی (علیه السّلام) در آورم».[1]

  1. امام علی (علیه السلام)، کفو و همتای فاطمه (علیها السلام)

در بین اشراف عرب رسم بود، دخترانشان را به افرادى مى‏دادند که از نظر قبیله، قدرت، زر و زور مثل آنها باشند و در غیر این صورت دست رد بر سینه خواستگاران مى‏زدند. روى این عادت دیرینه، اشراف و بزرگانى اصرار داشتند با دختر گرامى پیامبر (صلی الله علیه و آله)، فاطمه (علیها السّلام) ازدواج کنند؛ زیرا تصور مى‏کردند که پیامبر در کار خود سخت‏گیرى نخواهد کرد. آنان چنین مى‏پنداشتند که براى جلب رضایت عروس و پدر امکانات لازم را در اختیار دارند؛ اما اشتباه می‌کردند؛ زیرا نمى‏دانستند که هم‌شأن فاطمه، کسى باید باشد که از نظر فضیلت، تقوا، ایمان و اخلاص مانند او باشد. اگر فاطمه (علیها السلام) به موجب آیه تطهیر،[2] معصوم از گناه شمرده شده، شوهرش نیز باید مثل او معصوم از گناه باشد.

مفضّل از امام صادق (علیه السّلام) نقل می‌کند: «اگر خداوند متعال امیرالمؤمنین (علیه السّلام) را خلق نمی‌فرمود، برای فاطمه (علیها السلام) بر روی زمین از حضرت آدم (علیه السلام) تا دیگران، کفو و همتایی نبود».[3]

دارایى و مظاهر مادى، ملاک هم‌شأنى نیست. اسلام با این که مى‏گوید: دختران خود را به هم شأن آنها بدهید، ولى هم شأن بودن را به ایمان و اسلام تفسیر مى‏فرماید.

پیامبر (صلی الله علیه و آله) از طرف خداوند مأمور بود که در پاسخ خواستگاران بگوید ازدواج فاطمه باید به فرمان خدا صورت بگیرد و او تا حدى در این پاسخ، پرده از چهره حقیقت برمى‏داشت. اصحاب پیامبر (صلی الله علیه و آله) فهمیدند که جریان ازدواج فاطمه (سلام الله علیها) سهل و آسان نیست و هر فردى هر چه هم شخصیت مادى داشته باشد، نمى‏تواند با وى ازدواج کند. شوهر فاطمه باید شخصیتى باشد که از نظر صدق، صفا، ایمان، اخلاص، فضایل معنوى و سجایاى اخلاقى پشت سر پیامبر (صلی الله علیه و آله) باشد و این اوصاف در شخصیتى جز على (علیه السّلام) جمع نبود. براى امتحان، على (علیه السلام) را تشویق کردند که از دختر پیامبر خواستگارى کند.[4]

على (علیه السلام) هم از صمیم قلب با این مطلب موافق بود، فقط در پى فرصتى مى‏گشت تا شرایط براى خواستگارى فراهم گردد.[5]

  1. مراسم خواستگاری

امیر مؤمنان (علیه السلام) خود به محضر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) شرف‏یاب شد. حجب و حیا، سراسر بدنش را فراگرفته بود. سر به زیر افکنده بود گویا مى‏خواست مطلبى بگوید، ولى شرم مانع از گفتن آن مى‏شد. پیامبر گرامى او را وادار به سخن گفتن کرد. او با اداى چند جمله توانست مقصود خود را بفهماند. این نوع خواستگارى نشانه اخلاص و صمیمیت است؛ هنوز مکتب‏هاى تربیتى نتوانسته است چنین آزادى توأم باتقوا، ایمان و اخلاص را به جوانان خواستگار بیاموزد.

پیامبر (صلى اللّه علیه و آله) با تقاضاى على (علیه السّلام) موافقت کرد و فرمود: شما مقدارى صبر کنید تا من این موضوع را با دخترم در میان بگذارم. وقتى مطلب را به دختر خود گفت. سکوت، سراپاى زهرا (علیها السلام) را فرا گرفت. پیامبر (صلی الله علیه و آله) برخاست و فرمود: «اللّه اکبر سکوتها إقرارها»؛[6] «سکوت فاطمه (علیها السلام)  نشانه رضایت او به این ازدواج است»، و بدین ترتیب آن حضرت با دختر گرامی خود در این مسئله مهم مشورت نمود.

  1. مقدمات عروسی

دارایى امام على (علیه السلام) در آن روز جز یک شمشیر و زره چیز دیگرى نبود. آن حضرت از طرف پیامبر (صلی الله علیه و آله) مأمور شد که زره خود را بفروشد و مقدمات و مخارج عروسى را فراهم کند. وى با کمال صمیمیت، زره خود را فروخت و پول آن را خدمت رسول خدا (صلی الله علیه و آله) آورد. پیامبر (صلی الله علیه و آله) مشتى از آن را بدون آن‏ که بشمارد به بلال داد که براى زهرا، مقدارى عطر بخرد و باقى مانده را در اختیار ابى‌بکر و عمار گذاشت تا از بازار مدینه براى داماد و عروس لوازم زندگى تهیه کنند. آنان به دستور پیامبر (صلی الله علیه و آله) برخاستند و اشیایى را که در حقیقت جهیزیه زهرا (علیها السلام) بود، خریدارى کرده و به محضر پیامبر آوردند.[7]

  1. صورت جهیزیه دختر پیامبر

جهیزیه حضرت زهرا (علیها السلام) عبارت بود از: 1. پیراهنى که به هفت درهم خریدارى شده بود. 2. روسرى (مقنعه) که قیمت آن یک درهم بود. 3. یک قطیفه مشکى که تمام بدن را کفایت نمى‏کرد. 4. یک سریر عربى (تخت) که از چوب و لیف خرما مى‏ساختند. 5. دو تشک از کتان مصرى. 6. چهار بالش که دوتاى آن از پشم و دوتاى دیگر از لیف خرما بود. 7. پرده. 8. حصیر هجرى. 9. دست آس. 10. مشکى از پوست. 11. کاسه چوبى براى شیر. 12. ظرف پوستى براى آب. 13. سبوى سبز رنگ. 14. کوزه‏هاى متعدد. 15. دو بازو بند نقره‏اى. 16. یک ظرف مسى.

وقتى چشم پیامبر (صلی الله علیه و آله) به آنها افتاد فرمود: خداوندا، زندگى را بر گروهى که بیشتر ظروف آنها سفال است، مبارک گردان.[8]

  1. مهریه حضرت زهرا (علیها السلام)

سید محسن امین می‌نویسد: درباره میزان مهریه فاطمه (سلام الله علیها) و جنس آن، روایات گوناگونى نقل شده است. قول صواب آن است که مهریه آن حضرت، 500 درهم یا 5/ 12 اوقیه بوده است و هر اوقیه معادل 40 درهم است و چنان که از طریق روایات اهل بیت (علیهم السلام) ثابت شده میزان مهر السنه همین مقدار است. و پیامبر (صلی الله علیه و آله) در تزویج فاطمه به على (علیه السلام) از این مقدار فراتر نرفت و روایات بسیارى بر این نکته دلالت مى‏کنند. مانند روایاتى که ابن سعد در طبقات الکبیر نقل کرده،[9] و یا خطبه امیرالمؤمنین (علیه السلام) در هنگام عقد.[10]

اما روایتى که مى‏گوید مهر 400 مثقال[11] بوده؛ همچون خطبه‏ رسول خدا (صلی الله علیه و آله) هنگام عقد،[12] مستلزم آن است که مهر بیش از 500 درهم باشد؛ زیرا هر 7 مثقال 10 درهم است، بنابراین 500 درهم، معادل 350 مثقال مى‏شود نه 400 مثقال، مگر آن که مثقال یا درهم، وزنى غیر از آن چه که مشهور است داشته باشند.

همچنین گفته شده که مهر فاطمه (علیها السلام) 480 درهم بوده است. این قول در کتاب استیعاب آمده است[13] و قول ]امام[ حسین (علیه السلام) در خبر خطبه‏اى که مروان، ام کلثوم دختر عبدالله بن جعفر را براى یزید بن معاویه خواستگارى کرد بر آن دلالت مى‏کند؛ زیرا آن حضرت فرمود: «اگر ما این را مى‏خواستیم، از سنت رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در دختران و زنان و اهل بیتش که همان 12 اوقیه برابر با 480 درهم است تجاوز نمى‏کردیم».[14] همچنین آن حضرت فرمود: «من این دختر را با مهر 480 درهم به ازدواج پسر عمویش قاسم فرزند محمد بن جعفر در آوردم».[15]

در روایتى آمده است: «على (علیه السلام) شترى به همین مبلغ براى او (حضرت زهرا علیها السلام) فروخت» و در روایتى دیگر آمده است:

 «مهر، زرهى آهنین بود که بدان «حطمیه» گفته مى‏شد.[16] على (علیه السلام) این زره را بدین مبلغ فروخت و در روایتى است که مهر، زرهى آهنى و بردى کهنه بود.[17] برخى از اخبار حاکى از آن هستند که زره و برد، مهر فاطمه نبوده‏اند بلکه براى آن فروخته شده‏اند.[18]

  1. سن امام علی و حضرت زهرا (علیهما السّلام) هنگام ازدواج

در سن شریف حضرت علی و فاطمه (علیهما السلام) هنگام ازدواج، بین عالمان شیعه و اهل سنت اختلاف نظر وجود دارد:

سید محسن امین می‌گوید: «بنا بر نظر اکثر عالمان شیعه که حضرت زهرا (علیها السلام) در سال پنجم بعثت به دنیا آمده است، سن حضرت در زمان ازدواج، 9 یا 10 یا حداکثر 11 سال بوده است؛ زیرا آن حضرت با امام علی (علیه السّلام)، یک سال (یا دو سال یا سه سال) بعد از هجرت ازدواج کرده است».[19]

در استیعاب نقل شده است: «حضرت فاطمه (علیها السلام) در سن چهل و یک سالگی پیامبر (صلی الله علیه و آله) به دنیا آمد و حضرت رسول (صلی الله علیه و آله) بعد از جنگ احد، فاطمه (علیها السّلام) را به ازدواج علی (علیه السّلام) در آورد… و سن حضرت زهرا (علیها السلام) هنگام ازدواج، 15 سال و 5 ماه و نیم بوده است و سن امیر مؤمنان (علیه السّلام) 21 سال و 5 ماه بوده است».[20]

ابوالفرج اصفهانی گفته است: حضرت فاطمه (علیها السّلام) به هنگام ازدواج هجده سال داشته است.[21] ابن حجر در الإصابة [22] و ابن سعد در الطبقات الکبری[23] نیز همین قول را روایت کرده‏اند.

  1. تاریخ ازدواج امام علی و حضرت زهرا (علیهما السلام)

درباره تاریخ ازدواج حضرت علی و فاطمه (علیهما السّلام) چند قول وجود دارد:

  1. روز اول ذى الحجه (و به قولی روز ششم)، عقد فاطمه (علیها السّلام) و روز سه شنبه ششم همان ماه، بعد از جنگ بدر، ازدواج صورت گرفته است.[24]
  2. در ماه شوّال پس از بازگشت حضرت علی (علیه السّلام) از جنگ بدر بوده است.[25]
  3. بنابر روایت امام صادق (علیه السّلام): عقد على و فاطمه (علیهما السلام) در ماه رمضان سال دوم هجرى و ازدواج آنها در ذى الحجّه همان سال بوده است.[26]
  4. سید بن طاووس به نقل از شیخ مفید می نویسد: زفاف فاطمه (علیها السّلام) در شب پنج شنبه، بیست و یکم ماه محرم سال سوم هجرت بوده است. سید بن طاووس این نقل را می پذیرد.[27]
  5. برخی بر این عقیده‌اند که عقد حضرت فاطمه (علیها السّلام) در اواخر ماه صفر و ازدواج در ماه ذی الحجه بوده است.[28]
  6. عده‌ای نیز گفته‌اند: عقد در ماه ربیع الأول سال دوم هجری بوده و در همان ماه نیز ازدواج صورت پذیرفته است.[29]
  7. ابن سعد روایت کرده است که عقد فاطمه (علیها السّلام) با على (علیه السّلام)، پنج ماه پس از ورود پیامبر (صلی الله علیه و آله) به مدینه در ماه رجب بوده و ازدواج پس از بازگشت از بدر صورت پذیرفته است.[30]

آن چه که بین این اقوال مشترک است، این است که ازدواج حضرت علی و فاطمه (علیهما السلام) بعد از جنگ بدر بوده است، ولی در سال و ماه آن، اتفاق نظر وجود ندارد.

  1. خانه امام علی (علیه السلام) هنگام ازدواج

مرحوم طبرسی می نویسد: (بعد از عقد)، پیغمبر (صلی الله علیه و آله) به امام علی (علیه السلام) فرمود:

اینک منزلى تهیه کن تا فاطمه را آن جا بیاورند، علی (علیه السّلام) عرض کرد: یا رسول اللَّه ما جز منزل حارثة بن نعمان جاى دیگرى نداریم. روزى که حضرت زهرا را به منزل علی بن ابى طالب بردند، نه سال بیشتر نداشت. پیغمبر (صلی الله علیه و آله) می فرمود: ما از حارثة بن نعمان شرم داشتیم؛ زیرا که همه منزل او را گرفته بودیم، حارثه از این گفتار حضرت رسول اطلاع پیدا کرد و خدمت آن جناب رسید و عرض کرد: یا رسول اللَّه! جان و مالم در راه خدا و پیغمبرش ارزشى ندارد، من آن را دوست دارم که تو از من گرفته باشى.

حضرت خاتم النبیین (صلی الله علیه و آله) درباره وى دعا فرمود و براى او جزاى خیر طلبید، پس از این، حضرت فاطمه (علیها السلام) را نزد علی بن ابى طالب (علیه السّلام) در منزل حارثه بردند، و بستر آنها در شب زفاف عبارت بود از یک پوست گوسفندى که روى آن خوابیدند.[31]

 [1]. قندوزى‏، سليمان بن ابراهيم، ينابيع المودة لذوی القربى، ج ‏2، ص 399.

[2]. احزاب، 33.

[3]. طوسى، محمد بن الحسن‏، تهذیب الأحکام، ج 7، ص 470‏، ح 1882.

[4]. مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار (علیهم السلام)، محقق: جمعى از محققان، ج 43، ص 93.

[5]. سبحانى، جعفر، فروغ ابديت (تجزیه و تحلیل كاملى از زندگى پیامبر اكرم صلّى الله علیه و آله)، ص 507 و 508.

[6]. بحار الأنوار، همان.

[7]. فروغ ابديت، ص 509.

[8]. همان؛ امين عاملى، سيد محسن، أعيان الشيعة، ج ‏1، ص 379.

[9]. كاتب واقدى، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، محقق: عطا، محمد عبدالقادر، ج ‏8، ص 128.

[10]. أعيان الشيعة، ج ‏1، ص 311 و 378.

[11]. خوارزمی، موفق بن احمد، المناقب، ص 336 و 337؛ ديلمى، حسن، غرر الأخبار و درر الآثار في مناقب أبى الأئمة الأطهار (عليهم السلام)، ص 210.

[12]. أعيان الشيعة، همان.

[13]. ابن عبد‌البر، الاستيعاب في معرفة الاصحاب، محقق: البجاوى، على محمد، ج ‏4، ص 1894.

[14]. أعيان الشيعة، همان.

[15]. همان، ص 311.

[16]. عسقلانى، ابن حجر، الإصابة فى تمييز الصحابة، محقق: عبد الموجود، عادل احمد/ معوض، على محمد، ج 8، ص 263.

[17]. بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار (علیهم السلام)، ج ‏43، ص 113.

[18]. أعيان الشيعة، همان، ص 311 و 378 و 379.

.[19] همان، ص 313.

.[20] ر.ک: الاستيعاب في معرفة الاصحاب، ج 4، ص 1893.

[21]. ر.ک: اصفهانی، ابوالفرج، مقاتل الطالبيين،‏ ص 59.

.[22] ر.ک: الإصابة فى تمييز الصحابة، ج 8، ص 264.

[23]. ر.ک: الطبقات الکبری، ج 8، ص 18.

[24]. ر.ک: ابن شهر آشوب‏، محمد بن علی، مناقب آل ابی طالب، ج 3، ص 357.‏

.[25] طوسى، محمد بن حسن، الأمالي، ص 43.

[26]. ر.ک: اربلى، على بن عيسى‏، كشف الغمة في معرفة الأئمة، ج 1، ص 353.

.[27]ر.ک: سید بن طاووس، سید رضی الدین، الإقبال بالأعمال الحسنة فيما يعمل مرة في السنة، ج ‏2، ص 584 – 586.

.[28] بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار (علیهم السلام)، ج 19، ص 192 و 193.

.[29] همان، ص 193.

.[30] ر.ک: الطبقات الكبرى، ج 8، ص 18.

[31]. طبرسی، فضل بن حسن، إعلام الوری بأعلام الهدى، ج ‏1، ص 161؛ الإصابة فى تمييز الصحابة، ج ‏8، ص 264.