searchicon

کپی شد

حجاب زن

مفهوم شناسی حجاب

واژه «حجاب» در لغت؛ به معنای پرده، حاجب و چیزی است که میان دو چیز حایل و فاصله می‌شود.[1] البته همان‌گونه که مفسران و محققان گفته‌اند، واژه حجاب به معنای پوشش زنان، اصطلاحی است که بیشتر در عصر ما پیدا شده و اصطلاحی جدید است. آن­چه در گذشته ها در این مورد به کار می رفته، به ویژه در اصطلاح فقها، واژه “ستر” بود که به معنای پوشش است.[2]

پیشینه حجاب

با نگاه به تاریخ چنین استفاده می شود که حجاب به معنای پوشش زنان، قبل از اسلام در جهان و در ادیان مختلف با شکل های متفاوت وجود داشته و این حکم تأسیسی نیست؛ یعنی اسلام آن را اختراع نکرده، بلکه دین اسلام آن را پذیرفته و چنان که از تاریخ زمان پیامبر (ص) استفاده می شود، اسلام قدری محدوده آن را وسیع تر کرده و به آن شدت بخشیده است.

همچنین با نیم نگاهی به پیشینۀ حجاب می توان به این حقیقت دست یافت که “حجاب زنان از سنن قديمى تمدن هاى بشرى بوده است و در اديان الاهى به خصوص يهود، مسيحيت و زرتشت مسئلۀ حجاب و رعايت آن مطرح بوده است و در بعضى از اديان مثل يهود مسئلۀ حجاب سخت تر از حجابى است كه اسلام مى گويد”.[3] پس آنان اگر بخواهند به دستورات دینی خود هم عمل کنند، ملزم به رعایت حجاب در جامعه هستند.

در ایران قبل از اسلام، در میان قوم یهود، در هند، حجاب های سخت و شدیدی وجود داشت. در ایران باستان حتی پدران و برادران نسبت به زن شوهردار نامحرم شمرده می شدند.[4]

فايده و آثار حجاب

توجه به فوايد و آثار حجاب می تواند ضرورت وجود آن را به عنوان هديه اى الاهى از یک سو و لزوم به کارگيرى آن در قالب قوانين و مقررات جوامع انسانى و اسلامى روشن سازد. در این بخش به چند فائده برای حجاب پرداخته می شود؛

الف. ايجاد آرامش روانى در فرد: از جمله نتايج حجاب در بُعد فردى، عدم تهييج و تحریک جنسى است و در نقطۀ مقابل، فقدان حجاب و آزادى و معاشرت هاى بى قيد و بند ميان زن و مرد است که هيجانات و تحريکات جنسى را فزونى مى بخشد، و غريزۀ جنسى را که غريزه اى نيرومند و سرکش است، بيش از پيش سرکش مى کند و چنان آتشى را ماند که هر چه هيزم آن زيادتر شود، شعله ورتر مى گردد.

ب. استحکام بيشتر کانون خانواده: از ديگر فوايد مهم حجاب در بعد خانوادگى، اختصاص يافتن لذایذ جنسى به محيط خانواده و مسيرهاى مشروع آن است، اختصاص مذکور باعث پيوند و اتصال قوى تر زن و شوهر و در نتيجه استحکام بيشتر کانون خانواده می شود، اما فقدان حجاب باعث انهدام نهاد خانواده به عنوان رکن رکين جامعه مى گردد.

يکى از نويسندگان، در خصوص تأثير برهنگى بر اضمحلال و از هم پاشيدگى درخت تنومند خانواده چنين مى نويسد: در جامعه اى که برهنگى بر آن حاکم است، هر زن و مردى همواره در حال مقايسه است، مقايسۀ آنچه دارد با آنچه ندارد، و آنچه ريشۀ خانواده را مى سوزاند اين است که اين مقايسه آتش هوس را در زن و شوهر و مخصوصاً در وجود شوهر دامن مى زند.[5]

پر واضح است که ميوۀ شوم اين گونه مقايسه ها در جوامعى که از نعمت حجاب محروم اند رويش بيشترى داشته و آنچه امروز تحت عنوان فروپاشى نظام خانواده در بعضی از جوامع شاهديم، از اين مقوله است. در نقطۀ مقابل جوامعى که حجاب را به عنوان موهبتى الاهى پذيرفته و خويش را به رعايت آن ملزم دانسته اند، نه تنها اولين گام را در حفظ کانون گرم خانواده برداشته، بلکه آبرو و شرافت انسانى خويش را فراهم ساخته و از آزار و اذيت ها و نگاه هايى که همچون تيرهايى مسموم به پيکرۀ فرد و اجتماع اثر مى کنند نيز محفوظ مانده اند.

ج. بستر سازی برای تعالی و رشد انسان: از دیدگاه ما حجاب مصونیت است نه محدودیت. در فضایی که حجاب رعایت می گردد، امکان بیشتری برای تعالی و رشد انسان فراهم می شود؛ لذا ما بی حجابی را حتی برای جوامع غربی، همچون سم مهلکی تلقی می کنیم و معتقدیم که هر مقدار برهنگی بیشتر باشد، انسان از رسیدن به مقصدی که برای آن خلق شده، دورتر می شود.

فلسفه حجاب

فلسفه لزوم پوشش برای زنان بنا بر ویژگی های خاصی است که در خانم ها وجود دارد؛ زیرا زن مظهر جمال و مرد مظهر شیفتگی است. قهراً به زن باید بگویند خود را در معرض نمایش قرار نده نه به‏ مرد. لذا با این که دستور پوشیدن برای مردان (مثل زنان) مقرر نشده است عملا مردان پوشیده تر از زنان از منزل بیرون می روند؛ زیرا تمایل مرد به نگاه کردن و چشم چرانی است نه به‏ خودنمایی، و بر عکس تمایل زن بیشتر به خودنمایی است نه به چشم چرانی.

تمایل‏ مرد به چشم چرانی، بیشتر زن را تحریک به خودنمایی می کند و به همین جهت ‏«تبرج‏» (بزک نمودن) از مختصات زنان است».[6]

بدون شک هر اندازه بدن زن پوشیده تر باشد نقش نیرومندترى در دورسازى دیدگان نظاره گر ایفا مى‏کند. اگر نگاه هاى آلوده را همچنان که در روایات آمده است «تیرهاى زهرآلود شیطان»[7] بدانیم، پوشش زن همانند سپرى است که تیر از آن کمانه مى کند و منحرف مى شود و از اصابت و نفوذ در هدف باز مى ماند. بر عکس هر اندازه بدن زن برهنه تر باشد تیرهاى شیطانى را بیشتر متوجه خود ساخته و از آن آسیب خواهد دید؛ از همین رو است که چادر را حجاب برتر شناخته اند؛ زیرا با وجود شرایط دیگر، بیشترین پوشش و مطمئن ترین مصونیت را به همراه مى آورد.

به این ترتیب نگه داشتن حجاب به دلیل بالا رفتن حفظ ارزش زن در برابر مرد می باشد. نگه داشتن حریم توسط زن، میان خود و مرد یکی از وسائل مرموزی بوده است که زن برای حفظ مقام و موقعیت خود در برابر مرد از آن استفاده کرده است. اگر حکم حجاب تأکید کرده که زن متین تر و با وقارتر و عفیف تر حرکت کند و خود را در معرض نمایش برای مردان نگذارد برای آن است که بر احترام زن افزوده ‏شود و همچون کالای بی ارزشی تلقی نگردد که به راحتی در اختیار همگان است.[8]

به عبارت دیگر: حجاب برای کسب کرامت و احترام بیشتر زن وضع شده است؛ زیرا او را از تعرض افراد جلف و فاقد اخلاق مصون می دارد، پس حجاب محدودیت نیست، بلکه مصونیت است به گونه ای که هم مصونیت زن را در پی دارد و هم مصونیت جامعه را در آلوده شدن به گناه به همراه دارد.

اجبار به حجاب در ممالک اسلامی

تشریع و قانون مند شدن حجاب زنان و تعیین محدوده آن بر عهده شارع مقدس اسلام (خداوند متعال و پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) بوده که به خوبی انجام شده است. آنچه بر عهدۀ حکومت ها و نظام های اسلامی است اجرای دقیق دستورات اسلام در همه زمینه ها و از جمله در زمینه حجاب و پوشش زنان (به خاطر تأثیر آن در سلامت اخلاقی جامعه و استحکام بنیان خانواده ها) است.

حجاب تا آن­جا که در حریم زندگی خصوصی افراد است، یک امر فردی و خصوصی است و کسی نمی تواند دخالت کرده و تجسس نماید، ولی آن­گاه که به یک امر اجتماعی تبدیل شد و با حقوق دیگران ارتباط پیدا کرد، حکومت و حاکم می تواند از باب نهی از منکر و صیانت از اخلاق و معنویت جامعه، حجاب را الزامی کند و برای آن رعایت نکردن آن، مجازات تعیین نماید. بی حجابی از محرمات الهی محسوب می شود و طبق قاعده «هر فعل حرامی قابل تعزیر است»[9] و تعزیر نیز با نظرِ حاکم است، یعنی از دیدگاه فقهی حاکم شرع می تواند برای جلوگیری از گسترش محرمات الهی و بالخصوص بی حجابی، مجازات وضع کند.[10]

اسلام آزادی های فردی را به خاطر منافع اجتماعی محدود می کند. ارتکاب گناه در جامعه به صورت علنی، خود گناه دیگری محسوب می گردد؛ مثلا روزه خواری یک گناه است و تظاهر به روزه خواری در ملاء عام گناه دیگر؛ زیرا اثرات نامطلوبی بر جامعۀ اسلامی خواهد گذاشت. اساساً فلسفۀ امر به معروف و نهی از منکر همین است؛ یعنی به منظور صیانت جامعه از فساد، اسلام گفته است که بر هر مسلمان واجب است امر به معروف و نهی از منکر کند.

شما فرض کنید که در درون قایقی نشسته اید و عده ای هم در کنار شما هستند و شما هم شنا بلد نیستید. ناگهان در وسط دریا، کسی می خواهد قایق را سوراخ کند، یا کاری انجام دهد که مردم غرق شوند، در این حالت آیا شما خواهید گفت که او آزادی دارد که هر کاری را بکند، مزاحم او نشوید. یقیناً شما به منظور جلوگیری از غرق شدن قایق و آسیب نرسیدن به سرنشینان آن، در جای خود نمی نشینید، مگر این که کاری از دست شما بر نیاید. آیا انتظار دارید که دیگران به کمک شما بیایند یا به کمک خرابکار؟ البته ممکن است شما در تلقی خود، جامعه را همانند کشتی در دریا ندانید که در این بستر انسان ها باید به ساحل نجات راه یابند، اما این مبانی خاص خودش را دارد که باید در فرصت دیگری بدان پرداخت.

قرآن در سورۀ آل عمران آیۀ 110 می فرماید: “شما بهترین امتی بودید که به سود انسان ها آفریده شدید (چه این که) امر به معروف و نهی از منکر می کنید و به خدا ایمان دارید”. در این آیه امر به معروف و نهی از منکر را یک دستور عام بیان می کند و آن را یکی از ویژگی های امت اسلامی می­شمارد. در آیۀ 104 همان سوره می فرماید: “باید از میان شما جمعی دعوت به نیکی کند، و امر به معروف و نهی از منکر نماید و آنان رستگارانند”. این امر مهم را ویژۀ گروهی از امت اسلامی و به تعبیر دیگر ویژۀ حکومت و کارگزاران حکومت می داند.[11]

پس حكومت اسلامى و حاكمان آن در برابر تعليم و تربيت، جوانان و نوجوانان و عامۀ مردم مسئول اند و شرعاً و قانوناً مجاز نيستند اسباب و علل كم رنگ شدن دين و اخلاق جامعه را فراهم آورند و مى بايست در مسير حفظ سلامت روح و روان جامعه و تعالى اخلاق و كرامت هاى انسانى تلاش كنند.

متأسفانه بسیاری از دولت های اسلامی در این زمینه کوتاهی می کنند و نتیجه آن، گسترش فساد اخلاقی، افزایش بی رویه طلاق و… است که در جوامع اسلامی مشهود است. ما داستان غم بار اندلس سابق و اسپانیای امروز را شنیده ایم و حرص و ولع مراکز استعماری را برای شیوع اخلاق جنسی غرب در بین مسلمانان را ملاحظه می کنیم! آیا اگر زنان و دخترکان زیباروی طناز به بازار جوانان پاک و امّا پر از غریزه و هیجان و شهوت در آیند و متاع جمال و نمای خود را در چشم و خیال حساس آنان به حراج گذاشته و از آنان دل ربایی کنند، جلوگیری از آنان دخالت در حریم شخصی افراد است؟ مسلما دخالت حاکمیت اسلامی سالم، به عنوان آمر به معروف و نگهبان سلامت اخلاق و معنویت دینی جامعه است.

حجاب اقلیت‌های مذهبی

ممكن است در ذهن بعضی ها خطور کند که حجاب براى اقليت هاى مذهبى (مسيحيان و…) در کشور اسلامی طبق چه قاعده و حكمى است. روشن است که دست یابی به فواید و آثار حجاب در جامعۀ اسلامی با رعایت تمام اقشاری که در پرتو حکومت اسلامی زندگی می کنند، میسر است، همان گونه که طبق آموزه های مذهبی خودشان نیز، ملزم به رعایت حجاب هستند.

به صورت کلی، بر اساس قرار داد ویژه ای (عقد ذمّه) که میان حکومت اسلامی با یهودیان و مسیحیان بسته می شود، و بر طبق آن، همان گونه که حکومت اسلامی حفظ امنیت ناموسی، جانی و مالی آنان را بر عهده می گیرد، در مقابل، آنان نیز متعهد می­شوند به قوانین و احکام یک کشور اسلامی احترام گذاشته، به صورت علنی و آشکار مرتکب گناه نشوند.[12] و اگر بدحجابی در کشور اسلامی از سوی اهل ذمه منشأ فساد در جامعه اسلامی شود، حکومت اسلامی به جهت برقراری نظم در امور اجتماعی و دوری جامعه از فساد، این اختیار را دارد که از باب حکم ثانوی، رعایت حجاب اسلامی را اجبار نماید و در صورت بدحجابی علنی از سوی آنان، آنها را مجازات نموده و قرار داد با ایشان را بر هم بزند،[13]

البته، این اجبار و مجازات از سوی حکومت دربارۀ حجاب، نسبت به زنان مسلمان هم قابل اجرا است، و از این جهت فرقی میان مسلمان و غیر مسلمان نیست.

این جا است که می توان گفت: حکم پوشش از نامحرم و حجاب، یک حکم اسلامی است که دلایل و فلسفۀ خاص خود را دارد و باید از طرف مسلمانان و غیر مسلمانانی که در جامعۀ اسلامی حضور می یابند، رعایت گردد.

به منظور سلامت روح و روان جامعه، باید با عوامل مختلفى، كه دامن به آتش شهوت جوانان مى‏زند؛ مانند بی حجابی و … مبارزه شود. بدون شک محيط اسلامى بايد از اين گونه مسائل كه مشتريان را به مراكز فساد سوق می دهد و پسران و دختران جوان را به آلودگى و فساد مى كشاند پاک و مبرا باشد.[14]

بدیهی است که تحقق واقعی این گونه احکام در پرتو رعایت حجاب در جامعۀ اسلامی توسط مسلمانان و غیر مسلمانان میسر است و معقول نیست که کسی بگوید عدم رعایت حجاب در جامعۀ اسلامی موجبات فساد جوانان و از هم پاشیدگی کانون گرم خانواه ها و… را فراهم نمی کند. چنان که اقلیت های مذهبی نمی توانند در جامعه، شراب بنوشند.

علاوه بر این، همان طوری که تأمین امنیت و … برای اقلیت های مذهبی، در قالب انعقاد صلح با آنان از وظایف حکومت اسلامی است، رعایت حدود اسلامی در جامعۀ اسلامی هم از وظایف و تعهدات آنان است؛ لذا حاکم اسلامی حق ندارد در این قرار داد، تعهداتی را بپذیرد که با قوانین اسلامی مخالفت دارند.[15]

صاحب کتاب جواهر الکلام در این باره می گوید: اقليت هاى مذهبى نمى توانند سنت هاى حاكم بر جامعۀ اسلامى را بشكنند و نباید به حدود و احكام اسلامى تجاوز كنند.[16]

البته این مطلب اختصاص به کشورهای اسلامی ندارد و در هر کشوری قوانین و خطوط قرمزی وجود دارد که همه و از جمله اقلیت ها ملزم به رعایت آن هستند.

آنهایی که مخالف الزام پوشش اسلامی برای اقلیت های مذهبی می باشند، چگونه می توانند اعمال قوانین و مقررات سنگین و غیر منطقی کشورهای دیگر، که شدیداً مغایر با شعار دموکراسی و آزادی اعتقادی است، بر علیه اقلیت های مذهبی خصوصاً مسلمانان را نادیده بگیرند که از جمله مصادیق آن می توان به ممنوعیت حضور زنان مسلمان با پوشش اسلامی در اجتماعات قانونی اشاره نمود. در حالی که طبق تعاریف خودشان از آزادی، به هیچ وجه پوشش اسلامی به آزادی فردی و گروهی دیگران آسیبی نمی رساند.

اجبار به حجاب یا بی‌حجابی

ممکن است با توجه به حجاب اجباری در مورد اقلیت ها و توریست هایی که وارد کشورهای اسلامی می شوند شبهه­ای مطرح شود که در این صورت چرا دائماً از قوانین بعضی از کشورهای غیر اسلامی در ارتباط با لزوم کشف حجاب در اماکنی، چون دانشگاه ها، مدارس و… انتقاد می شود؟

پاسخ این شبه روشن است؛ اگر توریست های خارجی و یا افراد غیر مسلمان مقیم در کشورهای اسلامی به دلیل رعایت نزاکت و احترام به دین و سنت آن کشورها و یا حتی اجبار، حجاب حداقلی را رعایت کنند، تنها محدودیت هایی برای خویش ایجاد کرده و شاید به دلیل نامأنوس بودن این پوشش، زحماتی را نیز متقبل شوند، اما به هیچ وجه خود را در مقابل پروردگار مسئول نمی دانند که چرا مثلا روسری بر سر گذاشته و یا لباس پوشاننده تری بر تن کرده اند و به همین دلیل، پوشش اسلامی به معنای اخراج غیر مستقیم آنها از کشور نیست!

اما در طرف مقابل، دختر و زن مسلمانی که در کشور غیر اسلامی وادار به کشف حجاب می شود، فقط سنت ها و ارزش های ملی خویش را زیر پا نگذاشته تا بگوییم که این موضوع در کشور غیر اسلامی و به دلیل لزوم رعایت نزاکت در رعایت قانون آن کشور، ایراد چندانی نخواهد داشت، بلکه این بانویی که اجباراً وادار به ترک یکی از دستورات دین خود یعنی حجاب شده است، همواره خویشتن را در مقابل پروردگار، مسئول شناخته و این باور در ذهن او به وجود می آید که برای رهایی از این وضعیت و برای رعایت قانون مسلّم دین خود، ناچار است که آن کشور را ترک نماید.

بر این اساس، دختری که واقعاً معتقد به اسلام است، اگر او را وادار به کشف حجاب کنند، گویا غیر مستقیم به او این پیغام را داده اند که یا دین خود را رها کن و یا این کشور را ترک کن!

چنین پیغام غیر مستقیمی در ملزم نمودن توریست های خارجی و غیر مسلمانان مقیم در کشورهای اسلامی به رعایت حجاب در اماکن عمومی وجود ندارد؛ چون همان گونه که بیان شد، آنها حتی اگر به صورت محجبه ظاهر شوند، خویش را در برابر پروردگار مسئول و پاسخ گو ندانسته و چه بسا خود بدون اجبار و به ویژه در فصول سرد سال به گونه ای ظاهر شوند که منطبق با حداقل پوشش درخواست شده از طرف دین اسلام است.

دلیل حجاب هنگام نماز

اصولاً مسائل عبادی و احکام شرعی، جنبۀ تعبدی دارند و در این مسائل فقط تعبد و پذیرش خواست شارع مقدس می تواند مهم ترین ملاک و مصلحت باشد، اگر چه مصالح دیگری نیز در آنها نهفته است که از آنها آگاهی نداریم. تنها در برخی از روایات به گوشه هایی از حکمت و مصلحت جعل بعضی از احکام اشاره شده است و با پیشرفت دانش و فهم و خرد بشری، گوشه های دیگری از آنها نیز آشکار می شود. البته حجاب به طور کلی به ویژه در حال نماز، آثار و برکات و محسنات زیادی دارد که بعید نیست در واجب شدن آن از طرف خداوند متعال نقش مؤثری داشته باشد.

در این جا به برخی از مواردی که به عنوان محسنات حجاب در نماز ذکر شده است می پردازیم:

1. داشتن لباس کامل بر وقار ظاهری انسان می افزاید. هر چه از لباس انسان کم شود، از وقار وی و حفظ شئون اجتماعی اش کم می شود و نزد دیگران تنزل می یابد. می توان حجاب را یک نوع ادب دانست. ادب اقتضا می کند انسان در مقابل دیگران و بزرگان با لباس کامل ظاهر شود. شرکت در محافل و مراسم مذهبی در همۀ ادیان بلکه نزد همه عقلای عالم معمولاً با حجاب همراه است. به ویژه در اسلام که لباس رسمی حضور زن مسلمان در اجتماعات، پوشش کامل است.

انسان در حال نماز به محضر خدا می رود و در حالی که ملائکه عرش الاهی حضور دارند، در یک مجلس رسمی به عبادت خدا می پردازد. بنابراین، چون نماز در حقیقت حضور و باریافتن به درگاه رب العالمین است، در این مجلس هر چه لباس کامل تر و تمیزتر و خوشبوتر باشد، مطلوب تر است، حتی به مردان سفارش شده که با لباس کامل، ادب حضور در پیش­گاه الاهی را رعایت کنند.

امام صادق (ع) می فرماید: «آن چنان خدا را عبادت کن که گویا او را می بینی. اگر او را نمی بینی، او تو را مشاهده می کند».[17]

2. از دیگر مصالح حجاب در نماز شاید این باشد که نوعی تمرین مستمر و روزانه برای حفظ حجاب است. و نیز یکی از عواملی است که در پاس داشت دائمی پوشش اسلامی زن و جلوگیری از آسیب پذیری او، نقش مهمی ایفا می کند. اگر بپذیریم اسلام همواره در صدد حفظ حجاب بانوان و مصونیت آنها است و به عفّت و پاک دامنی سفارش می کند، متوجه می شویم پوشش کامل در نماز همسو با این ایده است و برای تأکید بر این مسئله چنین شرطی را در نماز لازم می داند. در حقیقت همراه نماز، درس عفّت و پوشش مناسب می دهد، تا الگوی رفتاری و کرداری زن مسلمان را معرفی کند. در عین حال پوشش کامل در پنج نوبت در شبانه روز تمرین و تلقین عملی بسیار خوب و مناسبی بر پوشش و حجاب اسلامی زن مسلمان است.

3. نماز خواندن در منظر مردم و در اماکن عمومی و مساجد و مجامع، حجاب کامل می طلبد، به ویژه برای زنان تا از نگاه دیگران مصون بمانند، مخصوصاً که در نماز رکوع و سجده و نشست و برخاست است، در این صورت حجاب کامل موجب مصون ماندن زنان از نگاه دیگران و باعث حفظ آرامش روحی نمازگزار و نیز پاسداری از عفّت عمومی می شود.

آنچه گفته شد مواردی است، به ذهن می آید که شاید از حکمت های حجاب در نماز باشد، اما دلیل اصلی آن تعبد و پذیرش خواست خدا است.

حجاب در اسلام

در اسلام، حجاب جلوه اى زيبا است، كه از عمق فطرت پاک انسانى و متن باورهاى دينى تجلى يافته و با خود، دنيايى از امنيت، آرامش روانى، عزت نفس، خودباورى و… را براى زن و مرد به ارمغان مى آورد.

لزوم پوشیدگی زن در برابر مرد بی گانه یکی از مسائل مهم اسلامی است. اين حکم اسلامى كه با حكمت و تدبير الاهى بر زنان واجب شده، حقيقتاً هديه اى الاهى براى جوامع انسانى و اسلامى محسوب مى شود.

گرايش روزافزون زنان به اين امر حكيمانۀ اسلامی در غرب، پس از چشيدن طعم تلخ بى حجابى و بدحجابى، خود نشان­گر و مبين آن جملۀ معروف است كه (حجاب مصونيت است نه محدوديت).

اسلام می خواهد انواع التذاذهای جنسی، چه بصری و لمسی و …، به محیط خانوادگی و در کادر ازدواج قانونی اختصاص یابد، و اجتماع منحصراً برای کار و فعالیت ‏باشد. بر خلاف سیستم های غلط در بعضی از کشورها که کار و فعالیت را با لذت جویی های جنسی به هم می آمیزد اسلام می خواهد این دو محیط را کاملا از یک­دیگر تفکیک کند.[18]

این حکم همانند احکام دیگر اسلام به منظور آماده سازی بستری مناسب برای راهیابی انسان به کمالات مناسب، از طرف خداوند متعال طراحی شده است.

حجاب در صدر اسلام

آنچه را که از تاریخ استفاده می شود این است که زنان در زمان پیامبر (ص) دارای حجاب بودند، البته نه حجاب کامل. زنان عرب معمولاً پیراهن هایی می پوشیدند که گریبان هایشان باز بود، دور گردن، سینه، در معرض دید بود. روسری هایی که به سر می انداختند، قسمت های پایین آن را به پشت سر می انداختند به طور طبیعی گوش ها و گوش واره ها و جلوی سینه و گردن نمایان بود.[19] نتیجه این که حجاب زنان در زمان پیامبر (ص) این گونه بود که تمام بدن آنان در پوشش بوده، همچنین روسری به سر می انداختند، منتها مقداری از سینه و گردن آنان و جاهایی که محل زینت و موجب تحریک شهوت مردان است، باز بود.

امّا در مورد رعایت کامل حجاب، از سوی زنان یهود و نصاری پس از تشریع حجاب؛ گزارش تاریخی مبنی بر این که رعایت حجاب زنان یهود و نصاری از سوی پیامبر اکرم (ص) اجباری بوده باشد، وجود ندارد، مگر از باب امر به معروف و نهی از منکر که یک تکلیف شرعی بوده و ممکن بود مسلمانان در مقابل بدحجابی نهی از منکر می کردند؛ همان طور که نسبت به بدحجابی زنان مسلمان نهی از منکر انجام می شد.[20]

التبه بدحجابی در آن موقع مشکل چندان حادی نبوده، به طوری که اقتضای اجبار کند، بلکه طبق روایات، گناهانی؛ مانند شراب خواری، ازدواج با محارم، رباخواری و زنا در آن موقع رایج بوده و پیامبر (ص) نیز هنگام انعقاد عقد ذمّه با یهودیان و مسیحیان ترک این موارد را شرط فرمود،[21] و آنان هم متعهد شده بودند که چون در پناه و حمایت حکومت پیامبر (ص) بودند، باید به قوانین و احکام شرعی احترام گذاشته و آشکارا در اجتماع مرتکب این گناهان نشوند. در مورد حجاب هم خود زنان یهود و نصاری حجاب نسبی داشتند و به آن پایبند بودند، و اگر زنان مسيحی و یهودی كشف حجاب می کردند، بر خلاف آموزه ها و دستورات كتاب های آسمانى آنها – البته تحریف نشدۀ آن – بود.

حجاب کنیزان

در زمان جاهلیت و نیز بعد از بعثت پیامبر اسلام (ص)، و تشریع حکم حجاب از جهت توسعۀ میزان پوشش در آن زمان، برای کنیزان اجبار و لزومی در بارۀ رعایت کامل حجاب وجود نداشت،[22] ولی باید به این نکته توجه کرد که بیشتر كنيزها حجاب نسبی سابق خود را رعایت می کردند و فقط بعد از حکم حجاب ميزان پوشش آنها نسبت به زنان آزاد متفاوت بوده است.

از احاديث زيادى نیز استفاده مى شود كه حجاب سر براى كنيزان لازم نبود، به گونه اى كه با سر برهنه نماز مى خواندند.[23] مذهب مشهور فقها هم همين است که کنیز اگر با سر برهنه نماز بخواند، نمازش صحیح است و پوشش سر برای کنیز در نماز واجب نیست.[24]

حجاب در قرآن

مسئله حجاب زنان در دو سوره از سوره هاى قرآن مطرح شده است. ابتدا در سوره احزاب (که در سال چهارم هجری نازل شد)، و سپس با تفصیل بیشتر در سوره نور (که در سال هفتم هجری نازل شد)،[25] به بیان احکام حجاب پرداخته است.

در سوره احزاب ضمن بیان وظایف و تکالیف همسران پیامبر (ص) به عنوان نزدیک ترین افراد به آن حضرت، به حجاب و پوشش آنان در اجتماع پرداخته است؛ زیرا اعمال آنان به پیامبر منتسب می شود و زنان دیگر از آنان الگو می گیرند. از این جهت آنان باید اعمال و رفتارشان بر اساس معیارهای اسلام باشد و از متابعت عادات و آداب و رسوم جاهلی متداول در جامعه دوری کنند. بر این اساس، قرآن در مورد تکلیف آنان نسبت به حجاب و پوشش و تعامل با نامحرمان به آنان فرمود: “اى همسران پیامبر! شما همچون یکى از زنان معمولى نیستید اگر تقوا پیشه کنید. پس به گونه اى هوس‏ انگیز سخن نگویید که بیمار دلان در شما طمع کنند، و سخن شایسته بگویید! و در خانه هاى خود بمانید، و همچون دوران جاهلیت نخستین (در میان مردم) ظاهر نشوید، و نماز را برپا دارید، و زکات را بپردازید، و خدا و رسولش را اطاعت کنید خداوند فقط مى خواهد پلیدى و گناه را از شما اهل بیت دور کند و کاملًا شما را پاک سازد”.[26] در آیه دیگر همین سوره می فرماید: “اى پیامبر به زنان و دخترانت و به زنان مؤمنان بگو پوشش هاى خود را بر خود فروتر گیرند این براى آن که شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند [به احتیاط] نزدیک تر است و خدا آمرزنده مهربان است”.[27]

دستوراتی که در این دو آیه نازل شده عبارت اند از:

1. هوس‏ انگیز سخن نگویید.

2. در خانه هاى خود بمانید، و همچون دوران جاهلیت نخستین (در میان مردم) ظاهر نشوید.

3. نماز را برپا دارید.

4. زکات را بپردازید.

5. خدا و رسولش را اطاعت کنید.

6. پوشش هاى خود را بر خود فروتر گیرند تا شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند.

در آیات سوره نور به بیان احکام و نکات و جزئیات دیگری از حجاب پرداخته و می فرماید: «و به زنان با ایمان بگو چشم هاى خود را (از نگاه هوس آلود) فرو گیرند، و دامان خویش را حفظ کنند و زینت خود را -جز آن مقدار که نمایان است- آشکار ننمایند و (اطراف) روسرى هاى خود را بر سینه خود افکنند (تا گردن و سینه با آن پوشانده شود)، و زینت خود را آشکار نسازند مگر براى شوهرانشان، یا پدرانشان، یا پدر شوهرانشان، یا پسرانشان، یا پسران همسرانشان، یا برادرانشان، یا پسران برادرانشان، یا پسران خواهرانشان، یا زنان هم‏کیششان، یا بردگانشان [کنیزانشان‏]، یا افراد سفیه که تمایلى به زن ندارند، یا کودکانى که از امور جنسى مربوط به زنان آگاه نیستند و هنگام راه رفتن پاهاى خود را به زمین نزنند تا زینت پنهانی شان دانسته شود (صداى خلخال که بر پا دارند به گوش رسد) و اى مؤمنان همگى به سوى خدا باز گردید، تا رستگار شوید».[28]

بدیهی است که این آیه در مقام توسعه پوشش و حجاب است؛ زیرا قسمت های دیگر بدن با لباس های مرسوم آن زمان که همان پیراهن های بلند بوده پوشیده می شد و فقط قسمت های سینه و گردن بود که باز بود.

ابن عباس در تفسیر این بخش از آیه می گوید: یعنی زن، مو و سینه و دور گردن و زیر گلوی خود را بپوشاند.[29]

از عائشه نقل شده: همین که آیه 31 سوره نور نازل شد، هیچ زنانی را همانند زنان انصار، مشاهده نکردم و دیده نشد که آنان همچون سابق بیرون بیایند.[30]

شأن نزول این آیه اشاره اى به کیفیت پوشش قبل از دستور حجاب دارد. در این شأن نزول آمده است: «زنان دنباله مقنعه خود را به پشت گوش هاى خود مى انداختند» بنا بر این، گلو و بنا گوش آنها هویدا بود. تاریخ پژوهان نیز این نکته را که زنان جزیرة العرب از حجاب مناسبى برخوردار نبودند، تأیید مى کنند.[31]

در آیه دیگر سوره نور می فرماید: «و بر زنان از کار افتاده اى که (دیگر) امید زناشویى ندارند گناهى نیست که پوشش خود را کنار نهند (به شرطى که) زینتى را آشکار نکنند، و عفت ورزیدن براى آنها بهتر است و خدا شنواى دانا است».[32]

در این دو آیه دستوراتی آمده است که عبارت اند از:

1. چشم هاى خود را از نگاه هوس آلود فرو گیرند.

2. و دامان خویش را حفظ کنند.

3. زینت خود را -جز آن مقدار که نمایان است- آشکار ننمایند.

4. اطراف روسرى هاى خود را بر سینه خود افکنند تا گردن و سینه با آن پوشانده شود.

5. زینت خود را آشکار نسازند مگر براى شوهرانشان، یا پدرانشان، یا پدر شوهرانشان، یا پسرانشان، یا پسران همسرانشان، یا برادرانشان، یا پسران برادرانشان، یا پسران خواهرانشان، یا زنان هم‏کیششان، یا بردگانشان [کنیزانشان‏]، یا افراد سفیه که تمایلى به زن ندارند، یا کودکانى که از امور جنسى مربوط به زنان آگاه نیستند.

6. و هنگام راه رفتن پاهاى خود را به زمین نزنند تا زینت پنهانی شان دانسته شود و صداى خلخالی که بر پا دارند به گوش رسد.

با توجه به آنچه در آیات این دو سوره (با فاصله زمانی چهار سال) آمده، با آیات سوره نور هیچ حکمی از احکام بیان شده در سوره احزاب نسخ یا تعدیل نشده است و همان احکام قبلی به قوت خود باقی است. بله در آیه 60 سوره نور  یک استثناء بیان شده است که:” زنان از کار افتاده اى که (دیگر) امید زناشویى ندارند گناهى نیست که پوشش خود را کنار نهند (به شرطى که) زینتى را آشکار نکنند…”.

بنابر این هیچ یک از دستورات بیان شده در آیات قبلی(سوره احزاب) در آیات سوره بعدی لغو یا نسخ یا تعدیل نشده است، بلکه تنها یک مورد (زنان سالخورده و از کار افتاده است که از سن ازدواج گذشته اند) از حکم پوشش استثنا شده اند، اما در باره دیگر زنان تمامی دستورات به قوت خود باقی است. باید توجه داشت که اسلام به طور مطلق نفرموده است که از منرل خارج نشوند، بلکه فرموده است: “در خانه‏هاى خود بمانید، و همچون دوران جاهلیت نخستین (در میان مردم) ظاهر نشوید”. بنابر این از همان ابتدا خروج زنان با پوشش کامل مجاز بوده است.

شأن نزول آیه حجاب

از امام باقر (ع) روایت شده: “روزی در هوای گرم مدینه زن جوان زیبایی در حالی که طبق معمول روسری خود را به پشت گردن انداخته و دور گردن و بناگوشش پیدا بود، از کوچه عبور می کرد، مردی از اصحاب رسول خدا (ص) از طرف مقابل می آمد، آن منظره زیبا، سخت نظر او را جلب کرد و چنان غرق تماشای آن زن زیبا شد که از خودش و اطرافش غافل گشت و جلوی خودش را نگاه نمی کرد، آن زن وارد کوچه ای شد و جوان با چشم خود او را دنبال می کرد، همان طور که می رفت ناگهان استخوان یا شیشه ای که از دیوار بیرون آمده بود به صورتش اصابت کرد و صورتش را مجروح ساخت، وقتی به خود آمد که خون از سر و صورتش جاری شده بود. با همین حال به حضور پیامبر رفت و ماجرا را به عرض رساند.[33] این جا بود که آیه حجاب نازل شد”.[34]

محدودۀ حجاب در قرآن

پیرامون محدودۀ حجاب، بسیاری بر این باور هستند که صورت و دست ها از مچ به پایين (وجه و كفين) از حكم حجاب استثنا شده اند و در آيه حجاب هم قراینى بر اين استثنا وجود دارد؛ از جمله: «… و زینت های خود را جز آن مقدار که پیدا است، آشکار نکنند…».[35]

استثنای زينت ظاهر در آيۀ فوق، خواه به معناى محل زينت باشد يا خود زينت، دليل روشنى است بر اين كه پوشاندن صورت و كفين لازم نيست.

آنچه در این آیه محل دقّت و مورد نظر است جمله «وَ لْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى‏ جُيُوبِهِنَّ» است. راغب در مفردات می گوید: اصل خمر به معنای پوشانیدن شیء است و به آن­چه با آن چیزی را می پوشانند، خمار می­گویند، ولی در عرف، خمار مخصوص شده به آن­چه زن سر خود را با آن می پوشاند.[36] گفته اند وقت نزول آیه، زنان، اطراف چارقد و روسری را جمع کرده، به پشت سر می انداختند و سینه هایشان آشکار می شد.[37]

بنابراین، معنای آیه این می شود که زنان باید روسری خود را بر روی سینه و گریبان خود قرار دهند، تا گردن و سینه با آن پوشانده شود.

مفهوم دستور آيۀ فوق در مورد انداختن گوشۀ مقنعه [و روسری] به روى گريبان، که منظور، پوشانيدن تمام سر و گردن و سينه است و سخنى از پوشانيدن صورت در آن نيست، قرينۀ ديگرى بر اين مدعا است. شواهد تاريخى نيز نشان مى دهد كه نقاب زدن بر صورت در صدر اسلام جنبۀ عمومى نداشته است.[38]

حجاب برتر

در آیه 31 از سوره نور، خداوند به زنان مسلمان دستور می دهد که پوشش های خود را بر روی گریبان هایشان بیاندازند.[39] “خمر” که در این آیه آمده است به معنای «لباسی است که زن با آن، سر و سینه خودش را بپوشاند».[40]  که ظاهراً چیزی شبیه مقنعه یا بزرگ­تر از آن است.

در آیه 33 سورۀ احزاب خداوند می فرماید: «اى پيامبر، به زنان و دختران خود و زنان مؤمنان بگو كه چادر خود را بر خود فرو پوشند. اين مناسب تر است، تا شناخته شوند و مورد آزار واقع نگردند. و خدا آمرزنده و مهربان است».[41]

براى جلباب که در این آیه آمده است، دو معنا ذكر شده است:

– پوششى كه سر و گردن و بالاتنه را مى پوشاند (مقنعه).

– چيزى كه تمام بدن را بپوشاند (چادر).[42]

اگر كسى بتواند به شكل صحيح از چادر استفاده كند، مسلماً چادر حجاب برتر است؛ زيرا حكمت هاى حجاب در چادر بيشتر يافت مى شود، گرچه پوشيدن چادر واجب نيست. حجاب منحصر در چادر و حتى مانتو نيست، بلكه هر لباسى كه غير از وجه و كفين (دست ها تا مچ) را بپوشاند و موجب تحريک و جلب توجه نامحرم نگردد كافى است، ولى بايد توجه داشت كه همان طور كه بقيه واجبات داراى مراتب مختلفى مى باشند حجاب نيز داراى مراتب خوب، متوسط و خوب تر است و چادر حجاب برتر بانوان محسوب مى گردد.

پس با توجه به فلسفه حجاب، ( غیر از آن چه در تفسیر جلباب آمده و برخی آن را به معنای چادر گرفته اند)، می توان نتیجه گرفت که چادر می تواند حجاب برتر باشد.

حجاب در روایات

در توضیح و تفسیر آیۀ حجاب،[43] در روایات زیادی، ائمۀ طاهرین (ع) مقدار لازم حجاب و پوشش واجب را بیان کرده اند. فضیل بن یسار یکی از یاران امام صادق (ع) می­ گوید: از آن حضرت سؤال کردم: آیا ذراعین (از مچ تا آرنج دست) زن، از زینتی محسوب می شود که خداوند فرموده، نباید آن را برای غیر شوهران­ خود آشکار کنند؟ حضرت فرمود: “بله و آنچه از بدن از خمار (روسری یا مقنعه) پایین تر است از زینت حساب می شود…”.[44]

همچنین مسعدة بن زیاد از امام صادق (ع) نقل می کند که وقتی از حضرت در بارۀ زینتی که زن می تواند آشکار کند سؤال شد فرمود: “صورت و دو کف دست”.[45]

چگونگی حجاب

اسلام برای حجاب زن ها دو رکن اساسی را بیان کرده است؛

1- از جهت فراگیری نسبت به بدن که دستور داده به جز گردی صورت و دست ها تا مچ، تمام بدن باید پوشیده شود.

2- دوم از نظر کیفیت پوشش که نباید بدن نما یا چسبان باشد و نیز نباید موجب جلب توجه نامحرم گردد.

پوشاندن پا در حفظ حجاب

فلسفه پوشاندن روى پا براى زن در برابر نامحرم چيزى غير از فلسفه پوشاندن ديگر قسمت هاى بدن نيست. به عبارت ديگر تمام بدن زن از جذابيت شديدى براى مرد برخوردار است و برهنه بودن آن لطمه شديدى به سلامت دينى و بهداشت معنوى بيننده وارد مى كند.

در مورد پوشاندن پاها در حفظ حجاب برای زنان، فقهای شیعه بر این باورند که پوشاندن پاها توسط زنان در مقابل نامحرم لازم است،[46] البته برخی نیز مستحب می دانند.[47]

استثنائات حجاب بدن

صورت و دو کف دست مواضعی است که در حفظ حجاب زنان استثنا شده است،[48] و استثنا شدن آنها نوعى تسهيل براى زن است؛ زيرا پوشاندن آن موجب دشوارى افزون ترى است.

به تعبير استاد مطهرى، این “مباح اقتضايى” است؛ يعنى اقتضاى حرمت نگاه و وجوب پوشش را دارد، ولى شارع به جهت تسهيل، چنين حكمى را صادر نكرده است.

در این رابطه توجه به دو نکته لازم به نظر می رسد:

1. از نظر اسلام، پیدا بودن صورت زن در صورتی اشکال ندارد که بدون آرایش یا همراه با آرایش های خیلی جزئی که در عرف­ زینت به حساب نمی آید، باشد و مفسده ای را هم به همراه نداشته باشد.[49]

2. در مواردی که بیان می شود پوشیدن وجه و کفین لزومی ندارد، به این معنا نیست که نگاه و نظر به آن از طرف مرد اشکالی ندارد، چون ملازمه ای بین آن دو نیست و آنچه در این جا بدان پرداخته شد  مسئلۀ اوّل است.[50]

نقش عرف در حجاب

عرف در انتخاب نوع حجابی که اسلام اصل آن را مشخص کرده است نقش به سزایی دارد؛ یعنی عرف هر منطقه ای نوع پوشش خود را منطبق بر حجاب اسلامی می کند به همین جهت در میان هر نوع پوشش بومی، با حجاب و بی حجاب یافت می شود؛ مثلاً فردی در لباس لر عشایری با حجاب است و فرد دیگر در همان لباس بد حجاب می باشد.

بر اساس آموزه های دینی بر همۀ زنان لازم است که در مقابل نامحرم حجاب خود را به طور کامل رعایت کنند و از این جهت فرقی بین زنان شهری، عشایر و روستایی و … نیست، و عرف محل یا مکان خاصی مانع از اجرای آن نیست؛

بنابر این، حجاب امری مسلم و غیر قابل انکار در جامعه اسلامی است  و رعایت مقدار واجب آن (تمام بدن به جز گردى صورت و دست ها تا مچ) در تمام محیط ها و عرف ها و شهرها و کشورهای مختلف  لازم و واجب است (همان طوری که امروزه بسیاری از زنان مسلمان در کشور های اروپایی و امریکا و سایر محیط های غیر اسلامی حجاب خود را به بهترین و کامل­ترین وجه رعایت می کنند)، و عدم رعایت آن گناه محسوب می شود.[51]  لذا می بایست طبق آنچه که در رساله های عملیه در خصوص رعایت حجاب شرعی، ذکر شده عمل گردد. بله در عرف های مختلف، مثل محله ها، مکان ها یا شغل های مختلف، ممکن است شکل آن متفاوت باشد که از نظر اسلام شکل حجاب اهمیت زیادی ندارد اگر چه چادر حجاب برتر است.

حجاب و انتخاب برای ازدواج

با تحلیل در دلیل و فلسفۀ حجاب به این حقیقت خواهیم رسید که حجاب ایجاد مصونیتی برای بانوان در مقابل آزار و اذیت برخی مردان ناسالم بوده است، نه محدودیت برای آنان. به سخن دیگر، حجاب برای شناخته شدن به پاکدامنی است و نه برای ناشناس ماندن.[52] بر همین اساس، بانوان با ایمان، تلاش در رعایت این توصیۀ قرآنی[53] نموده و بسیاری از آنان، خصوصاً خانم های شوهردار با اختیار خودشان احتیاط بیشتری در این زمینه نموده و صورت خود را نیز می پوشاندند. البته، آنچه از بررسی مجموعۀ آیات و روایات، به دست می آید، این است که چنین احتیاطی، لازم و واجب نیست و بانوان مسلمان؛ به شرط این که آرایش تند و زننده ای نداشته باشند می توانند صورت و دستان خود را تا مچ، نپوشانند. بدین ترتیب، هیچ منعی وجود ندارد که افراد مسلمان و با ایمان بتوانند با مشاهدۀ طرف مقابل و در صورتی که از لحاظ ظاهری او را پسندیدند، با تحقیق بیشتر، از او خواستگاری نمایند. جالب است بدانیم حتی برخی از پیشوایان دینی ما نیز به همین طریق، برای خود همسر برگزیدند! به عنوان نمونه، نقل شده است که امام سجاد (ع)، بانویی را در یکی از مناطق مکه دید و او را پسندیده، سپس از او خواستگاری کرده و با او ازدواج نمود![54] و هم چنین پیامبر اکرم (ص) به دختران دم بخت اجازه فرمودند که در نمازهای عید فطر و قربان حضور به هم رسانند، شاید رزق و روزی مناسبی نصیب آنان شود.[55] برخی از دانشمندان دینی، این رزق و روزی را به ازدواج تفسیر نمودند،[56] و با توجه به متن و محتوای روایت، بعید است تفسیر دیگری را بتوان در نظر گرفت و حتی احتمال دارد که این تفسیر، بخشی از روایت باشد، که امام صادق (ع) چنین برداشتی از کلام پیامبر (ص) ارائه فرموده باشد. بدین ترتیب می توان نتیجه گرفت که اسلام با حضور دختران با حجاب در اجتماعاتی که ممکن است کمکی به ازدواج مناسب آنان باشد، مخالف نبوده و بر همین اساس می بینیم که بانوان، حتی از حضور در خیابان ها و بازارها منع نشده اند، اما به آنان توصیه شده که حتی الامکان از کناره های خیابان عبور نمایند که این خود نوعی نشان­گر عفت و وقار آنان می باشد؛[57] بنابر این، پسران و دختران در جوامع اسلامی نیز با حفظ سلامت و پاکدامنی خود، می توانند ، هم دیگر را دیده و به هم علاقه­مند شده و ازدواج نمایند.

در ضمن، اگر پسری، بعد از تحقیق، تصمیم جدی برای ازدواج با دختری گرفته باشد و قصد هوس بازی و هرزگی نداشته باشد، می تواند قبل از نهایی شدن ازدواج، دختر مورد علاقۀ خود را دوباره، آزادتر و دقیق­تر ببیند، تا بعد از ازدواج، عذر و بهانه ای برای آزار همسر خود نداشته باشد.[58]

حجاب از نگاه مراجع تقلید

در توضیح المسائل مراجع عظام محدوده نگه داشتن حجاب زنان نسبتاً به تفصیل آمده است که در این جا به چند نمونه از آن اشاره می کنیم:

امام خمینی (ره) می فرماید: زن بايد بدن و موى خود را از مرد نامحرم بپوشاند. بلکه احتياط واجب آن است که بدن و موى خود را از پسرى هم که بالغ نشده ولى خوب و بد را مى فهمد و به حدّى رسيده که مورد نظر شهوانى است نیز بپوشاند.[59] همچنین پوشيدن چيزى که از جهت رنگ يا شکل و يا نحوه پوشيدن باعث جلب توجه اجنبى شود و موجب فساد و ارتکاب حرام گردد، جايز نيست.[60]

آیت الله خامنه ای (مدظله العالی): زن ها بايد تمام بدن خود را از نامحرم بپوشانند، فقط گردى صورت و دست ها از سر انگشتان تا مچ دست استثناء شده است.[61]

آیت الله مکارم شیرازی (مدظله العالی): بر زنان و دختران لازم است تمام بدن خود به جز گردى صورت و دست ها تا مچ را در مقابل نامحرمان بپوشانند. و اين مقدار به هر نوع لباس غير زينتى که تنگ و چسبان نباشد پوشيده شود کافى است. هر چند چادر حجاب برتر است، اما زنان و دختران مى توانند در برابر محارم خويش سر و گردن و مقدارى از سينه و دست­ها و پاها را نپوشانند، ولی بقيه بدن را بايد بپوشانند. و جايز نيست به شکل نيمه عريان در مقابل آنها ظاهر شوند. و عرف محل در این حکم تفاوتی ایجاد نمی کند.[62]

آیت الله سيستانى (مدظله العالی): زن نمی تواند بیش از قرص صورت و دو دست خود را، آن­هم تا مچ در مقابل مرد نامحرم مکشوف کند،[63] اما در خصوص نگاه کردن به بدن زن­هاى بى باک که اگر کسى آنها را امر به حجاب‏ نمايد اعتنا نمى‏کنند اشکال ندارد مشروط به آن که بدون شهوت و ترس وقوع در حرام باشد، و در اين حکم فرقى ميان زن هاى کفار و ديگر زن ها نيست و همچنين فرقى نيست ميان دست و صورت و ديگر جاهاى بدن که معمولًا آنها را نمى پوشانند.[64]

به این ترتیب در مورد برخی از زنانی که قانون حجاب را رعایت نمی کنند و احترام خود را نگه نمی دارند؛ نگاه کردن به آنها در صورتی که به قصد شهوت و در معرض افتادن در گناه نباشد جایز است؛ معنای این سخن این نیست که آنها مکلف به رعایت حجاب نیستند یا عرف آنها محدودیت را بر می دارد؛ بلکه این حکم متوجه دیگران و مردان است.

محدوده حجاب زنان در نماز

در خصوص کیفیت رعایت حجاب و میزان حجابی که لازم است در نماز توسط زنان رعایت شود، در دو جهت بحث می شود:

1- مقدار پوشش: مقدار پوشش واجب برای زن در حال نماز، پوشاندن تمام بدن حتی موی سر به جز صورت (به مقداری که در وضو شسته می شود) و دست ها تا مچ است، اما برای آن­که یقین کند مقدار واجب را پوشانده است، باید[65] مقداری از اطراف صورت و قدری بالاتر از مچ را هم بپوشاند.[66]

2- ساتر بودن لباس و پوشش: واجب است لباس زن نمازگزار از نظر نازکی و ضخامت به حدّی باشد که بدن و موی سر زن در آن پیدا نباشد. امام خمینی (ره) در این زمینه فرموده اند: “اگر حجاب و ساتر به نحوی باشد که بدن دیده شود، کافی نیست.[67]

بیرون بودن موی سر هنگام نماز

اگر خانمی در بین نماز متوجه شود که موهای او از چادر بیرون آمده، بنا بر نظر اکثر مراجع، باید آن را بلافاصله بپوشاند و نمازش صحیح است؛ به شرط آن­که پوشاندن زیاد طول نکشد. اگر بعد از نماز بفهمد، نمازش صحیح است.[68]

در این مورد بعضی از مراجع[69] نیز علاوه بر پوشاندن موی سر هنگام نماز می فرمایند: بنابر احتیاط واجب نماز را تمام کند و دوباره بخواند. و اگر بعد از نماز بفهمد، نمازش صحیح است.

نماز با مانتو و روسری

همه مراجع در مورد نماز خواندن با مانتو و روسری چنین می فرمایند: اگر مقدار واجب پوشش و شرایط لباس نمازگزار در آن رعایت شود، اشکال ندارد؛ هرچند نماز با چادر برای رعایت پوشش در نماز، آسان تر و بهتر است.[70]

 

پوشش پا در نماز

بنا بر نظر اکثر فقها پوشاندن روی پا و کف آن در نماز واجب نیست.

اکثر مراجع پوشاندن روی پا و کف آن را  هنگام سجدۀ نماز، واجب نمی دانند. البته این حکم در صورتی است که نامحرم او را نبیند.[71]

پوشش چانه در نماز

مراجع معظم تقلید در پاسخ به این سؤال که: آيا پوشاندن كامل چانه در نماز واجب است، يا اين كه فقط قسمت پائين آن بايد پوشانده شود، و آيا وجوبِ پوشش چانه مقدمه پوشاندن صورت است كه شرعاً واجب باشد؟ پاسخ داده اند: پوشاندن قسمت پائين چانه واجب است نه خود آن؛ زيرا چانه جزئى از صورت است.[72]

حجاب و موی مصنوعی

در مورد استفاده از موی مصنوعی به جای روسری، استفتائاتی از دفاتر مراجع تقلید صورت گرفته که برای روشن شدن موضوع و حکم آن به بیان استفتا و پرسش یک دختر محصل در کشور غیر اسلامی می پردازیم:

س: در مدت تحصیل ما را وادار به کنار گذاشتن روسری می کنند. من به جای باز کردن سرم استفاده از موی مصنوعی را ترجیح می دهم. حکم باز کردن سر و استفاده از موی مصنوعی چه می باشد؟ احتمال ممنوعیت موی مصنوعی در دانشگاه نیز مطرح است اگر مجبور باشم سرم را باز کنم و از موی مصنوعی استفاده نکنم باید چه کار کنم؟ همچنین آیا استفاده از پوشش موی مصنوعی مثل باز کردن سر است؟

ج: با توجه به تقسیم احکام به اولیه و ثانویه پاسخ این پرسش نیز در دو مرحله بیان می شود.

الف. با توجه به ضروری بودن حجاب در دین اسلام و نظر به حکم اولیۀ حرمت بی حجابی، برخی از فقها در پاسخ به سؤال مزبور فرمودند: موی مصنوعی خود زینت است و باید پوشانده شود.[73] به طور کلی بانوان باید خود را با چادر و مانند آن از نامحرم بپوشانند و در استفاده از موی مصنوعی و کلاه گیس موجب رواج بی بندو باری و از جهات دیگر مانند ایجاد مفسده و اختلاط مرد و زن می شود، اشکال دارد.[74]

ب. امّا با توجه به این که در برخی از موارد کار به گونه ای است که به سادگی نمی توان از کار دست کشید و نظر به احکام ثانویه، برخی از فقها در رابطه به این موضوع می فرمایند:

با توجه به این که اگر دختران مسلمان و متدیّن دروس عالى را نخوانند تنها افراد بى بند و بار و لامذهب پست هاى مهم را اشغال مى کنند، به افراد متدیّن اجازه داده مى شود که حجاب را در خصوص مواردى که ضرورت دارد رعایت نکنند، ولى در غیر آن موارد حتماً مراعات نمایند.[75]

حجاب و اتهام به تروریست

زن مسلمان هر جا که باشد لازم است حجاب اسلامی خود را حفظ کند و ترس از اتهام به تروریست و انگشت نما شدن، بی حجابی را توجیه نمی کند. در این مورد سؤالی از دفتر مراجع تقلید شده که ضمن بیان آن، پاسخ مراجع را بیان می کنیم:

س: آیا زن می تواند برای در امان ماندن از اتهام به تروریست و تهمت های مشابه در بعضی از کشورها، حجاب خود را رعایت نکند؟

پاسخ:

دفتر آیت الله خامنه ای (مدظله العالی):

در فرض سؤال جایز نیست.

دفتر آیت الله مکارم شیرازی (مدظله العالی):

این امور مجوز ترک حجاب نیست.

دفتر آیت الله صافی گلپایگانی (مدظله العالی):

لازم است حجاب را حفظ کند و نسبت به مطالب مذکور مقاومت کند و در صورتی که او را ملزم به خلاف شرع می کنند باید از آن­جا مهاجرت کند. و الله العالم.

معرفی کتاب پیرامون حجاب

کتاب های زیر بخشی از کتاب هایی است که در باره حجاب و پوشش اسلامی نگاشته شده است:

1. آیت الله احمد محسنی گرکانی، «دُرّ ناب در صدف حجاب» انتشارات علوم اسلامی.

2. محمدی اشتهاردی، محمد، «حجاب بیان­گر شخصیت»، چاپ اول نشر معاونت مبارزه با مفاسد اجتماعی ناجا.

3. رزاقی، احمد، «عوامل فساد و بد حجابی و شیوه های مقابله با آن»، چاپ چهارم، نشر سازمان تبلیغات اسلامی،1371ش.

4. شجاعی، محمد، «دُرّ و صدف»، چاپ سوم، 1378ش.

5. مطهری، مرتضی، «مسئله حجاب»، نشر صدرا.

6. قرائتی، محسن، «پوشش زن در اسلام»، چاپ نهم، نشر ناصر،1370ش.

7. جوادی آملی، «زن در آئینه جلال و جمال»، چاپ دوم، نشر فرهنگی رجاء 1371ش.

8. فتاحی زاده، فتحیه، «حجاب از دیدگاه قرآن و سنت»، چاپ دوم، نشر دفتر تبلیغات اسلامی، 1376ش.


[1]. ابن منظور، لسان العرب، ماده حجب.

[2]. تفسیر نمونه، ج 17، ص 402؛ مطهری، مرتضی، مسئله حجاب، ص 78.

[3]. براى آگاهى بيشتر رجوع شود به: حجاب در اديان الهى، علی محمدى آشنايى؛ مسئلۀ حجاب، استاد شهيد مطهرى.

[4]. ویل دورانت، تاریخ تمدن، ج 12، ص 30؛ ج 1، ص 552.

[5]. حداد عادل، غلام على، فرهنگ برهنگى و برهنگى فرهنگى، ص 69 – 70.

[6]. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار ج 19، مسأله حجاب، ستر عورت.

[7]. صدوق، محمدبن علی، من لا یحضره الفقیه، ج 4، ص 18.

[8]. مجموعه آثار ج 19، مسأله حجاب، (با اندکی تغییر).

[9]. العناوين الفقهية، ج‏2، ص 627، قاعدة [4] كل ما لم يرد فيه حد من الشرع فی المعاصی، ففيه التعزير.

[10]. ترخان، قاسم، پایگاه حوزه، پرسش و پاسخ شماره 5988.

[11]. مکارم شیرازی، پیام قرآن، ج 10، ص 254 و 256.

[12] . نک: جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، ج 21، ص 269 و 270؛ شکوری، ابوالفضل، فقه سیاسی اسلام، ص 452 – 462، انتشارت دفتر تبلیغات اسلامی، قم، چاپ دوم، 1377ش.

[13] نک: مکارم شیرازی، ناصر، استفتائات جدید، ج 3، ص 70، محقق/ مصحح: ابوالقاسم علیان نژادی، انتشارات مدرسه امام علی بن ابیطالب (ع)، قم، چاپ دوم، 1427ق؛ کتاب النکاح، ج 1، ص 68.

[14]. تفسير نمونه، ج 14، ص 455.

[15]. برای آگاهی بیشتر رجوع شود به: حقوق اقلیت ها، عباسعلی عمید زنجانی.

[16]. محمد حسن نجفى، جواهر الكلام، ج 21، كتاب جهاد، ص 269 – 268، انتشارات دارالكتاب اسلاميه.

[17] . الكافی، ج  2، ص  68، “اعبد الله كأنّك تراه فان كنت لا تراه فانه يراك”.

[18]. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج 19، ص 432.

[19]. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج 19، ص 484 و 485.

[20]. جعفریان، رسول، رسائل حجابیة، ج 1، ص 508، چاپ دوم، قم، 1428 ق.

[21]. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج 2، ص 50، انتشارات جامعۀ مدرسین، قم، 1413ق؛ نجفی، محمد حسن، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، ج 21، ص 269 و 270، چاپ هفتم، دار إحياء التراث العربي‏، بیروت.

[22]. کتاب النکاح، ج 1، ص 54؛ رسائل حجابیة، ج 2، ص 1188؛ هاشمی شاهرودى، محمود، ‌فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (ع)، ج 2، ص 94، چاپ اول، مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامى بر مذهب اهل بيت (ع)، قم، 1426 ق.

[23]. مکارم شیرازی، ناصر، انوار الفقاهة، کتاب النکاح، ص 68، چاپ اول، انتشارات مدرسه امام علی بن ابیطالب (ع)، قم، 1425 ق.

[24]. عاملی، زین الدین بن علی، (شهید ثانی) الروضة البهیة فی شرح اللمعة الدمشقیة (المحشی – کلانتر)، ج 1، ص 529، چاپ اول، داوری، قم،  1410 ق؛ مجلسی، محمد تقی، لوامع صاحبقرانی، ج 1، ص 483، چاپ دوم، مؤسسه اسماعیلیان، قم، 1414 ق؛ مجلسی، محمد باقر، بیست و پنج رسالۀ فارسی، ص 290، چاپ اول، انتشارات کتابخانۀ آیة الله مرعشی نجفی (ره)، قم، 1412 ق؛ نراقی، محمد مهدی، تحفه رضویه، ص 310، چاپ اول، پژوهشگاه علوم و فرهنگ- واحد إحياء التراث الإسلامي‌، دفتر تبلیغات اسلامی، قم، 1426 ق؛ نجفی (صاحب جواهر)، محمد حسن، مجمع الرسائل (محشی صاحب جواهر)، ص 206، چاپ اول، نشر مؤسسه صاحب الزمان (ع)، مشهد، 1415 ق؛ موسوی خمینی، سید روح الله، تحریر الوسیلة، ج 1، ص 142 و 143، چاپ اول، مؤسسه مطبوعات دارالعلم، قم.

[25]. طباطبائی، محمد حسين، الميزان، ج 20، ص 376و 377، جامعه مدرسين، قم.

[26]. احزاب، 32 و 33، «یا نِسَاء النَّبِى لَسْتُنَّ کَأَحَد مِّنَ النِّسَاء إِنِ اتَّقَیتُنَّ فَلَا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیطْمَعَ الَّذِى فِى قَلْبِهِ مَرَضٌ وَقُلْنَ قَوْلًا مَّعْرُوفًا* وَقَرْنَ فِى بُیوتِکُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِیةِ الْأُولَى..»

[27]. احزاب، 59. «یا أَیهَا النَّبِى قُل لِّأَزْوَاجِکَ وَبَنَاتِکَ وَنِسَاء الْمُؤْمِنِینَ یدْنِینَ عَلَیهِنَّ مِن جَلَابِیبِهِنَّ ذَلِکَ أَدْنَى أَن یعْرَفْنَ فَلَا یؤْذَینَ وَکَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِیمًا».

[28]. نور،31، «وَ قُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَرِهِنَّ وَ يحَفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَ لْيَضْرِبْنَ بخِمُرِهِنَّ عَلىَ‏ جُيُوبهِنَّ  وَ لَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ ءَابَائهِنَّ أَوْ ءَابَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائهِنَّ أَوْ أَبْنَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنىِ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنىِ أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائهِنَّ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِينَ غَيرْ أُوْلىِ الْارْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِينَ لَمْ يَظْهَرُواْ عَلىَ‏ عَوْرَاتِ النِّسَاءِ وَ لَا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ مَا يخُفِينَ مِن زِينَتِهِنَّ  وَ تُوبُواْ إِلىَ اللَّهِ جَمِيعًا أَيُّهَ الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكمُ‏ْ تُفْلِحُون».

[29].«تغطی شعرها، و صدرها، و ترائبها و سوالفها». طبرسی، مجمع البیان، ج 4، ص 138.

[30].«ما رأیت نساءاً خیراً من نساء الانصار، لما نزلت هذه الآیه…». تفسیر کشاف، ج 3، ذیل آیه 31 سوره نور.

[31]. ر.ک: جواد على، المفصل فى تاریخ العرب، ج 4، ص 617.

[32]. نور،60، «وَ الْقَوَاعِدُ مِنَ النِّسَاء اللَّاتِى لَا یرْجُونَ نِکَاحًا فَلَیسَ عَلَیهِنَّ جُنَاحٌ أَن یضَعْنَ ثِیابَهُنَّ غَیرَ مُتَبَرِّجَات بِزِینَة وَ أَن یسْتَعْفِفْنَ خَیرٌ لَّهُنَّ وَ اللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ».

[33]. فیض کاشانی، تفسیر صافی، ج 5، ص 230؛ مجموعه آثار، مرتضی مطهری، ج 19، ص 485.

[34]. نور، 31، “وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ يَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لا يُبْدينَ زينَتَهُنَّ إِلاَّ ما ظَهَرَ مِنْها وَ لْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى‏ جُيُوبِهِنَّ وَ لا يُبْدينَ زينَتَهُنَّ …”.

[35]. نور، 31.

[36]. راغب اصفهانی، مفردات الفاظ قرآن، واژه خمر.

[37]. قرشی، سید علی اکبر، قاموس قرآن، ج 2، واژه حجب.

[38]. تفسير نمونه، ج 14، ص 450 و 451.

[39]. وَ لْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى‏ جُيُوبِهِن‏.

[40]. مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج 3، ص 127.

[41]. يا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْواجِكَ وَ بَناتِكَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلَابِيبِهِنَّ ذلِكَ أَدْنى‏ أَنْ يُعْرَفْنَ فَلا يُؤْذَيْنَ.

[42]. ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج 1، ص 272.

[43]. نور، 31.

[44]. اصول کافی، ج 5 ، ص 521، باب یحل النظر الیه من المرأة.

[45]. وسائل الشیعة، ج 20، ح 25429، ص 203، باب یحل النظر الیه من المرأة بغیر التلذذ.

[46]. آیات عظام امام خمینی (ره)، خامنه ای، بهجت، سیستانی، فاضل (ره) و صافی، آیت الله تبریزی: پوشاندن پا بنا بر احتیاط واجب، لازم می باشد.

[47]. آیت الله مکارم شیرازی.

[48]. وسائل الشیعة، ج 20، ح 25429، ص 203، باب یحل النظر الیه من المرأة بغیر التلذذ، «عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ فِي قُرْبِ الْإِسْنَادِ عَنْ هَارُونَ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ مَسْعَدَةَ بْنِ زِيَادٍ قَالَ: سَمِعْتُ جَعْفَراً وَ سُئِلَ عَمَّا تُظْهِرُ الْمَرْأَةُ مِنْ زِينَتِهَا قَالَ: الْوَجْهَ وَ الْكَفَّيْن»

[49]. نک: استفتائات امام خمینی، ج 3، ص 256، س 33و 34؛ توضيح المسائل مراجع، ج‏2، ص 929.

[50]. برای آگاهی بیشتر، نک: مسئلۀ حجاب، مطهری، مرتضی، ص 164- 235.

[51]. نک: ترجمه و شرح تبصرة المتعلمين في أحكام الدين، ج ‏2، ص، 503 و 717.

[52]. در این زمینه می توانید پرسش 431 (سایت اسلام کوئست، 459) و 3213 (سایت اسلام کوئست، 3938) را نيز مطالعه بفرمایید.

[53]. احزاب، 59، اى پيامبر، به زنان و دخترانت و به زنان مؤمنان بگو: «پوشش هاى خود را بر خود فروتر گيرند. اين براى آنكه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگيرند [به احتياط] نزديك­تر است، و خدا آمرزنده مهربان است.

[54]. حر عاملی، محمد بن الحسن، وسائل الشیعة، ج 20، ص 75، ح 25072، مؤسسه آل البیت، قم، 1409 ق.

[55]. شیخ طوسی، تهذیب الاحکام، ج 3، ص 287، ح 14، دار الکتب الاسلامیه، تهران، 1365ش؛ دختران دم بخت، ترجمه جمله “للنساء العواتق” در روایت است؛ ر.ک: لسان العرب، ج 10، ص 235.

[56]. محدث نوری، مستدرک الوسائل، ج 6، ص 145، ح 6656، مؤسسه آل البیت، قم، 1408ق؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 87، ص 374، موسسه الوفاء، بیروت، 1404 ق.

[57]. شیخ طوسی، الامالی، ص 659 و 660، ح 1364، انتشارات دار الثقافة، قم، 1414 ق.

[58]. وسائل الشیعة، ج 20، ص 87، باب 36، (در این باب روایات متعددی در این زمینه وجود دارد)؛ در ارتباط با دیدن دختر، قبل از ازدواج، به پاسخ 3825 (سایت اسلام کوئست: 4066) مراجعه فرمایید.

[59] . توضيح المسائل مراجع، ج‏ 2، ص 488.

[60] . همان، ص 1012.

[61] . استفتاء کتبی از دفتر ایشان.

[62] . استفتاء کتبی از دفتر ایشان.

[63] . استفتاء کتبی از دفتر ایشان.

[64] . توضيح المسائل مراجع، ج ‏2، ص 488.

[65]. آیت الله مکارم احتیاط واجب دارند.

[66]. حسینی، سید مجتبی، رساله دانشجویی، ص 96 و 97، پرسش 106، 107،108.

[67]. امام خمینی (ره)، استفتائات،ج 1، ص 137، س 34.

[68]. توضیح المسائل مراجع، ج 1، ص 442، م 792.

[69]. آیت الله بهجت، توضیح المسائل، م 665؛ آیت الله وحید خراسانی، توضیح المسائل، م 798.

[70]. توضیح المسائل مراجع، ج 1، ص 442، م 789.

[71]. حضرات آیات: امام، نوری، مکارم و فاضل، تعلیقات علی العروة، ج 2، فصل فی الستر و الساتر؛ وحید، سیستانی و تبریزی، منهاج الصالحین، م 518، صافی، هدایة العباد، ج 1، م 661؛ بهجت، وسیلة النجاة، ح 1، م 625 و استفتاء از دفتر آیت الله خامنه ای.

[72]. توضيح المسائل مراجع، ج‏1، ص 481، س 439.

[73]. دفتر آیت الله سیستانی (مد ظله العالی).

[74]. دفتر آیت الله صافی گلپایگانی (مد ظله العالی).

[75]. دفتر آیت الله مکارم شیرازی (مد ظله العالی).