کپی شد
جوهر در فلسفه
جوهر در اصطلاح فلاسفه عبارت است از «ماهيّتي كه اگر در خارج يافت شود نياز به موضوعی ندارد که آن موضوع در تحققش بینیاز از آن ماهیت باشد».
مشهور فلاسفۀ اسلامي به تبع فلاسفۀ مشّاء جوهر را پنج قسم ميدانند:
1- جوهر عقلي: جوهري است كه مجرّد تامّ است، يعني نه در اصل وجودش و نه در افعالش نياز به مادّه ندارد.
2- جوهر نفساني: جوهري است كه وجودش مجرّد است امّا در مقام فعل و انجام افعالش نياز به مادّه دارد.
3- جسم: جوهري است كه قابل انقسام به ابعاد سه گانه (طول، عرض و عمق) ميباشد. جسم ملموسترين نوع جوهر است.
4و 5- مادّه و صورت: جوهر جسم از دو جوهر ديگر تشكيل شده است: يكي حامل قوّه و استعداد جسم است و نامش “هيولي” يا “مادّه” است و ديگري ملاك فعليّت آن است كه “صورت” است. در حقيقت از تركيب ماده و صورت، جوهر سوّمي به وجود ميآيد كه به آن “جسم” ميگويند. [1]
[1]. ر.ک: مطهرى، مرتضی، مجموعهآثار(اصول فلسفه و روش رئالیسم)، ج6، ص 865-869؛ همان، ج 4، مقاله سیزدهم، اقسام جوهر ؛ طباطبایی، محمدحسین، نهایه الحکمه، ص90.
فرم ثبت پیشنهادات و انتقادات
شما می توانید پیشنهادات و انتقادات خود را درباره این مدخل با ما درمیان بگذارید