searchicon

کپی شد

تکامل اجتماعی انسان

در اسلام علاوه بر احکام و دستورات فردی، احکام و دستوراتی؛ مانند نیکی کردن به دیگران، جهاد، نماز جماعت، و… وجود دارد که در اجتماع تحقق پیدا می کند. برای این که انسان به کمال و سعادت برسد، باید هر دو دسته از احکام را انجام دهد و در تحقق کمال واقعی انسانی هیچ کدام بدون دیگری کافی نیست.

افراد یک اجتماع اگر وظیفه شناس باشند، حقوق یک دیگر را رعایت کنند، نسبت به هم دیگر مهربان و خیر خواه باشند، در کارهای خیر تعاون داشته باشند، در حل مشکلات یک دیگر بشتابند و در یک کلام، سعادت و آسایش خود را در سعادت و آسایش جامعه بدانند، زندگی سالم و سعادت مندانه ای خواهند داشت و روابط جامعه مستحکم خواهد شد که نقش مهمی در رسیدن به کمال و قرب الاهی دارد؛ بر این اساس، اگر به همۀ دستورات شرع مقدس به انگیزه الاهی عمل شود همگی عبادت شمرده می شوند و موجبات قرب الاهی و کمال و سعادت انسان را فراهم می نمایند.[1]

در روایات، پاداش زیادی در مورد برآوردن نیاز مؤمنان وارد شده است. امام صادق (ع) فرمود: «گام برداشتن مسلمان در راه حاجت مسلمان، بهتر از هفتاد طواف خانه خدا است».[2]

امام علی (ع) فرمود: «هیچ مسلمانی نیاز مسلمان دیگر را بر نمی آورد مگر این که خداوند به او ندا می دهد که پاداش تو بر عهده من است، و من به کمتر از بهشت برای تو راضی نخواهم شد».[3]

امام صادق (ع) می فرماید: «عبادتی برتر از ادای حقوق مؤمن وجود ندارد».[4] آیا چنین عبادتی اگر به انگیزه تقرب الاهی انجام گیرد، موجب رسیدن به کمال نهایی نمی شود؟

مسئولیت های اجتماعی و سیاسی پیامبران و رهبران الاهی در برپایی قسط و عدل در همین راستا ارزیابی می شود. قرآن کریم در این باره می فرماید: «همانا ما، رسولانمان را با نشانه های روشن فرستادیم؛ و کتاب و میزان را (نیز) با آنان فرو فرستادیم تا مردم، قسط (عدالت) را، برپای دارند».[5]

همۀ انبیا و امامان (ع) تشکیل حکومت اسلامی را کلید موفقیت جامعه می دانستند و تمام سعی و کوشش خود را در راه برپایی عدالت در یک حکومت اسلامی انجام می دادند تا به هدف غایی حکومت، که تعالی یافتن و نورانی شدن انسان است، دست پیدا کنند.[6] و خداوند متعال هم آنها را به عدالت امر کرد: «خدا فرمان به عدل و احسان می دهد…».[7]

خلاصه این که از دیدگاه اسلام هدف از خلقت انسان ها رسیدن به کمال و سعادت در دنیا و آخرت بوده و آن عبارت از رسیدن به قرب و لقاء الاهی است، و این میسر نیست مگر با اطاعت از دستورات الاهی در همۀ زمینه ها – فردی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی- و این اطاعت اگر به انگیزه الاهی و با نیت قربة الی الله به طور واقعی و از عمق جان باشد، عبادت بوده و نقش اصلی را در کمال انسانی دارد.



[1]. فیض کاشانی، محمد محسن، المحجة البیضاء، ج 5، ص 89، چاپخانه صدوق، تهران؛ عبد علی بن جمعه، تفسیر نورالثقلین، ج 5، ص392، چاپخانه علمیه، قم.

[2]. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج 74، ص 311، دارالکتب الاسلامیة، تهران.

[3]. بحارالانوار، ج 74، ص312.

[4]. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج 2، ص 170(کتاب نامه تکمیل شود).

[5]. حدید، 25.

[6]. جوادی آملی، عبدالله، نسبت دین و دنیا، ص 25 و 26، با تلخیص، مرکز نشر اسراء، چاپ اول، 1381.

[7]. نحل، 90.