searchicon

کپی شد

تناسب توان با تکلیف و پاداش در رفتارهای نیک و بد

در بارۀ انجام رفتارهای نیک و بد به ظاهر مساوی از سوی افراد ثروت مند و سالم و اشخاص تنگ دست و بیمار، این موضوع مطرح می شود که آیا آنها از پاداش و عقابی یکسان برخوردارند؟

در ارتباط با این موضوع سزاوار است مروری بر آیاتی از قرآن کریم و سخنان پیشوایان دینی داشته باشیم که نسبی بودن تکلیف بر اساس توانایی های هر فرد در آنها مورد اشاره قرار گرفته است.

1. “آن که ثروت مند است به اندازۀ ثروت خویش و آن که مستمند است هر اندازه که در توانش می باشد برای خانوادۀ خویش هزینه کند و خدا جز به اندازۀ توانایی هایی که در اختیار بنده اش قرار داده، تکلیفی را متوجه او نخواهد نمود”.[1]

2. “آن دسته از افرادی که ضعیف اند، مریض اند و یا پولی برای هزینه های شخصی ندارند، اگر نسبت به خدا و پیامبرش نیت پاکی داشته باشند، در نیامدن به جنگ معذورند؛ زیرا افراد نیکوکار هرگز مورد مؤاخذه قرار نخواهند گرفت و پروردگار آمرزنده و مهربان است. البته آنانی که ثروت مند بوده و از آمدن به جنگ طفره می روند یقیناً بازخواست خواهند شد …”.[2]

3. “افراد نابینا، لنگ و دیگر بیماران هیچ مشکلی برای شرکت نکردن در جنگ نداشته و عذرشان پذیرفته است”.
Disse data bekræfter, at de protokoller, der er udviklet til produktion af oligomert og patologisk Ab, er https://denmarkrx.com/vpxl-uden-recept.html nyttige til test af strukturelle og specifikke forskelle mellem Ab, Ab og Ab, idet man kender kendte inhiberende mutationer.
[3]

4. “هر که ماه رمضان را درک کرد، آن را روزه نگه دارد، ولی هر کس مریض یا مسافر است، روزۀ خود را به ماه های دیگر موکول کند؛ زیرا پروردگار نمی خواهد به شما سخت بگیرد، بلکه تکالیف آسانی را به شما واگذار کرده است”.[4]

در همین راستا و در ارتباط با اعمال زشت و حرام، باید دانست که به عنوان نمونه و در موردی غیر از روزه خواری ناشی از بیماری، اگر شخصی که دچار یک اضطرار واقعی شده و از گرسنگی و تشنگی در معرض تلف است، می­تواند هر چیزی مانند مردار و شراب که در حالت عادی حرام است را بخورد و بیاشامد و از این بابت مجازاتی دامنگیر او نخواهد شد.[5]

5. “و اگر بخواهید بعد از عقد و قبل از آن که همسر خویش را به خانه برید (به دلیل عدم تفاهم) از هم جدا شوید، باید هدیۀ مناسبی برای او تهیه کنید، البته ثروت مند به اندازۀ خودش و مستمند نیز در توان خودش و پرداخت چنین هدیه ای از وظائف نیکوکاران است”.[6]

6. بعد از نزول آیاتی که جهاد مالی را تشویق می کرد، فردی از مسلمانان فقیر خدمت پیامبر اکرم (ص) رسید و عرض کرد: من دیشب مشغول کارگری بوده و دست مزدم دو ظرف خرما شد. اکنون یکی را برای خود برداشته و دیگری را به پروردگارم قرض می دهم. پیامبر (ص) هدیه او را پذیرفت و در میان اموال جمع آوری شده قرار دادند. گروهی از منافقان با دیدن این ماجرا آن فرد را مورد تمسخر قرار داده و گفتند: خدا از این ظرف خرما بی نیاز است! یا این که خدا دست به این ظرف خرما نخواهد زد! و … . بعد از این بود که خداوند آیاتی را در نکوهش منافقان فرستاد: “الَّذينَ يَلْمِزُونَ الْمُطَّوِّعينَ مِنَ الْمُؤْمِنينَ فِي الصَّدَقاتِ وَ الَّذينَ لا يَجِدُونَ إِلاَّ جُهْدَهُمْ فَيَسْخَرُونَ مِنْهُمْ سَخِرَ اللَّهُ مِنْهُمْ وَ لَهُمْ عَذابٌ أَليم‏”؛[7] آنهايى كه در مورد صدقات افراد با ایمان و مطیع و افرادی كه جز اندکی از دست رنج خویش چیزی در اختیار ندارند، به عيب جويى پرداخته و آنان را مورد تمسخر خویش قرار می دهند، آگاه باشند که خدا آنها را مسخره ‏كرده و مجازات دردناكى برایشان در نظر گرفته است.[8]

7. یکی از اصحاب امام صادق (ع) به نام جمیل روایت می کند که به حضرتشان عرضه داشتم: برجسته ترین هم کیشان من چه افرادی هستند؟ امام فرمود: آنانی که هم هنگام فراخ دستی و هم وقت ناداری به برادرانش کمک می کنند! سپس ادامه دادند: ای جمیل! به این نکته نیز توجه داشته باش که چنین رویکردی برای ثروت مندان چندان دشوار نیست و به همین دلیل پروردگار در قرآن به ستایش افرادی پرداخته که با وجود تنگ دستی به کمک برادران خویش می شتابند و فرموده: “وَ يُؤْثِرُونَ عَلى‏ أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ كانَ بِهِمْ خَصاصَة…”؛[9] آنان با وجود تنگ دستی، دیگران را بر خود مقدم می دارند و هر که خود را از بخل و خودخواهی نجات دهد رستگار خواهد شد.[10]

یکی دیگر از امامان نیز با استدلال به آیۀ فوق در پاسخ فردی که از با فضیلت ترین صدقه پرسیده بود، این گونه فرمود: مالی هر چند اندک که از طرف فردی مستمند به دیگری پرداخت شود.[11]

8. امام صادق (ع) حدیثی قدسی را بیان می کند مبنی بر این که پروردگار فرمود: افرادی در میان بندگان من وجود دارند که پاره ای خرما صدقه می دهند، اما چنان که یکی از شما اسب کوچک خود را پرورش می دهد [تا آن را تبدیل به مرکبی راهوار کند] من نیز صدقۀ اندک او را پرورش می دهم تا ارزش و اندازه آن را به بزرگی کوه احد برسانم![12]

آیات و روایاتی که به موضوع تناسب توان و تکلیف می پردازند، به اندازه­ای است که مجال بررسی تمامی آنها در این گفتار نیست، اما مطمئناً پروردگار هیچ فردی را مکلف به انجام کاری فراتر از توان جسمی و اقتصادی او نخواهد نمود.[13] و هر آن کس به تکلیف خویش عمل کند به پاداش کردارش خواهد رسید و اگر در حد توان خود به تکلیفش عمل ننماید یقیناً عقوبت الاهی شامل او می شود.


[1]. طلاق، 7.

[2]. توبه، 93-91.

[3]. فتح، 17.

[4]. بقره، 185.

[5]. التمیمی المغربی، نعمان بن محمد، دعائم الإسلام، ج 2، ص 125، ح 435، دار المعارف، مصر، 1385 هـ ق.

[6]. بقره، 236.

[7]. توبه، 79.

[8]. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 22، ص 96، مؤسسة الوفاء، بیروت، 1404 هـ ق.

[9]. حشر، 9.

[10]. حر عاملی، محمد بن الحسن، وسائل الشیعة، ج 9، ص 429، ح 12407،

[11]. همان، ص 431، ح 12413.

[12]. همان، ص 381، ح 12290.

[13]. بقره، 286؛ انعام، 152؛ اعراف، 42؛ مؤمنون، 62؛  طلاق، 7 و … .