searchicon

کپی شد

تلاش آیت الله بروجردی برای وحدت جهان اسلام

آیت الله بروجردی در دوره‌ای رهبری جامعه اسلامی را به عهده گرفت که جنگ فرقه‌ها، شکافی عمیق بین فرقه‌ها به ویژه شیعه و سنی ایجاد کرده بود. آیت الله بروجردی، عامل وحدت را در آشنایی فرقه‌ها با یکدیگر و هم‌چنین نزدیک ساختن این فرقه‌ها با یکدیگر می‌دانست. او برای رساندن این پیام به جامعه سنی، با «دارالتقریب»[1] پیوند خورد. احادیث و کتاب‌های الفت‌آفرین شیعه را که نشانه تفکر شیعه بود، برای مطالعه و نشر، به عالمان آن جامعه عرضه داشت. پیام‌های شفاهی و کتبی به عنوان جامعه شیعه از سوی ایشان ارسال شد و مواضع شیعه را در مسایل گوناگون بیان داشت. این هم‌گامی و هم‌سویی از طرف بزرگ‌ترین مرجع تقلید شیعه، افزون بر این‌که عرصه‌ها را بر اختلاف تنگ کرد و دست‌های تفرقه‌برانگیز استعمار را برید، سبب شد مذهب شیعه که تا آن روز در میان دیگر مذاهب پایگاهی نداشت و از هر سو رد می‌شد، جایگاه و پایگاهی را که سزاوارش بود، باز یابد و به غربت و انزوای آن پایان داده شود.

مذهب شیعه به عنوان یکی از مذاهب بزرگ اسلامی، در دانشگاه «الازهر مصر» کرسی تدریس یافت. غبار از چهره حدیث «ثقلین»[2] زدوده شد و از محدوده شیعه پا فراتر نهاد. مهم‌ترین کتاب‌های تفسیری، روایی و فقهی شیعه، در سرزمین مصر در جایگاه مطالعه و تحقیق و تتبع قرار گرفت و به زیور طبع آراسته شد. آیت الله بروجردی، قهرمانانه سدّها را یکی پس از دیگری شکست و فرهنگ شیعه را از حصار آهنین که خودی و بیگانه بر گردش استوار ساخته بودند، رهانید و شیعه را به عنوان مذهبی منطقی و دارای روش‌های دقیق علمی برای استخراج احکام از متن شریعت و عامل به حدیث شریف «ثقلین» که همه فرقه‌ها بر آن باور داشتند، در بزرگ‌ترین پایگاه علمی سنی آن روزگار؛ یعنی جامع الازهر مصر مطرح کرد. این تلاش گسترده و سترگ سبب شد عالمان سنی درنگ کنند و این مذهب و بدنه اصلی آن را مطالعه کنند. هر چه بیشتر درنگ کردند، بیشتر شیفته شدند ]تا آن جا که[ فطرت پاک آنان در فتوای مفتی اعظم مصر، شیخ شلتوت جلوه‌گر شد[3] و وی فتواى تاريخى معروف خود را در مورد به رسميت شناختن مذهب شيعه اعلام نمود. به تعبیر شهید مطهری: نبايد گفت مرحوم آقای بروجردی نسبت به اين مسأله (تقریب و وحدت اسلامی) علاقه‏مند بود، بلكه بايد گفت عاشق و دلباخته اين موضوع بود و مرغ دلش براى اين موضوع پَر‌مى‏زد.[4]

 

[1]. شهید مطهری در این باره می‌گوید: «از حسن تصادف، چندسال قبل از زعامت و رياست معظم‌له كه هنوز ايشان در بروجرد بودند، «دارالتقريب بين المذاهب الاسلاميه» به همت جمعى از روشنفكران سنّى و شيعه تأسيس شد و معظم‌له در دوره زعامت خود تا حد ممكن با اين فكر و با اين مؤسسه كمک و همكارى كرد». مطهری، مرتضی، مجموعه ‏آثار استاد شهيد مطهرى، ج ‏20، ص 155.

[2]. «عَنْ جَابِرٍ قَالَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ (علیه السلام) دَعَا رَسولُ اللَّهِ أَصْحَابَهُ بِمِنًى فَقَالَ يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ أَمَا إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا- كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي فَإِنَّهُمَا لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْض…»‏. صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات فی فضائل آل محمّد (صلّى الله علیهم)‏؛ محقق: کوچه باغى، محسن، ج ‏1، ص 413، ح 3.

[3]. ابراهیم‌پور، ابراهیم، اسوه مرجعیت: ویژه‌نامه آیت‌الله‌العظمی بروجردی، تهیه‌کننده: مرکز پژوهش‌های اسلامی صدا و سیما، ص 54 و 55.

[4]. مجموعه ‏آثار استاد شهيد مطهرى، ج ‏20، ص 155.