searchicon

کپی شد

تقدم لعن بر سلام در زیارت عاشورا

در خصوص تقدم صدلعن بر صدسلام در زیارت عاشورا، این احتمالات را می توان ذکر کرد:

1. شعار اساسی همۀ ادیان الاهی، لا اله الا الله است. خداوند متعال در قرآن می فرماید: «هیچ فرستاده ای را قبل از تو نفرستادیم، مگر این که به او این مطلب را وحی کردیم: لا اله الا الله».[1]«کسی که نسبت به طاغوت کفر بورزد و ایمان به خدا داشته باشد، در این صورت به ریسمان محکم الاهی چنگ زده است».[2]

پیام این آیات این است که توحید ناب، زمانی حاصل خواهد شد که قبل از آن، هیچ نوع شرکی به آن مشوب نباشد، لعن هم که نوعی برائت است، بر سلام که نوعی تولّی است، تقدم دارد؛ زیرا همان طور که در روایات آمده است، کسی که تولّی دارد اما تبرّی ندارد همانند آدم یک چشم است که فضایل را دیده است ولی رذایل را ندیده است[3] و بنابر روایتی کسی که تولّی دارد اما تبرّی ندارد، دروغ گو است.[4]

بنابراین تقدم لعن بر سلام می تواند اشاره و تأکیدی بر این واقعیت دینی مذکور باشد.

2. لعن ملعونین به خاطر زشتی های آنان است و سلام بر معصومین (ع) به خاطر زیبایی های رفتاری آنان است؛ در اسلام خشنودی و ناخشنودی از کاری در حکم انجام آن کار است.[5] بنابراین اصل اخلاقی، برای خودسازی اول باید پلیدی ها را از خود دور کرد و بعد خوبی ها را جلب کرد، در زیارت عاشورا نیز اول پلیدی های ملعونین را از دایره کمالات وجود خود دور می ریزد تا خوبی های معصومین (ع) که با سلام حاصل می شود، به آن پلیدی ها آلوده نشود.

3. در قرآن کریم، هم لعن آمده[6] و هم سلام ،[7] همان طور که در زیارت عاشورا، هم لعن و هم سلام آمده است، اما موارد لعن در قرآن و زیارت عاشورا بیش از سلام می باشد، از باب مثال در زیارت عاشورا، لعن 21 بار و سلام 12 بار تکرار شده است. تقدم لعن بر سلام، همانند تکرار بیشتر لعن می تواند اشاره به این واقعیت باشد که لعن از اهمیت بیشتری برخوردار است؛ چرا که به طور عادت در مقام بیان مطالب آن مطلبی که از اهمیت بیشتری برخوردار می باشد هم تکرار می شود و هم مقدم ذکر می شود.



[1]. انبیاء، 25؛ بقره، 163 و 255؛ آل عمران، 6 و 62، و … .

[2]. بقره، 256.

[3]. علامه مجلسی، بحارالانوار، ج 27، ص 58، ح 17، اسلامیه، تهران، بی تا.

[4]. همان، ح 18.

[5]. همان، ج 45، ص 295، ح 1، «امام رضا (ع) فرمود: …اگر کسی در مشرق زمین کشته شود و یکی در مغرب زمین از این قتل خشنود شود، شریک آن قتل خواهد بود…». البته آیات و روایات در این زمینه فراوان است، در این زمینه می توان به علت های مذمت قرآن نسبت به قوم بنی اسرائیل به خاطر اعمال پدران و مادرانشان رجوع نمود.

[6]. بقره، 88، 89، 159 و 188؛ آل عمران، 61 و 87؛ نساء، 46، 47، 52، 87،93 و 118؛ مائده، 13، 64 و 78 و … .

[7]. انعام، 54؛ اعراف، 46؛ یونس، 10؛ هود، 69؛ رعد، 24، و… .