searchicon

کپی شد

تعریف فلسفه مضاف

فلسفه مضاف را می‌توان به دو شیوه تعریف کرد:

1. به نحو تاریخی و تحقّقی و با توجه به مصادیق موجود و تلقّی اصحاب این حوزۀ معرفتی ـ‌آن‌سان که هستند‌ـ.

2. به‌نحو منطقی و مطلوب و آن‌چنان که باید باشند. به دلیل تطوّراتی که در عینیت تاریخی علوم روی می‌دهد و تفاوت‌ها و حتی تهافت‌هایی که در میان اصحاب نظر و اثرِ حوز‌ه‌های معرفتی گوناگون وجود دارد، و نیز خلط و خطاهای فراوانی که در تبیین سرشت و صفات، و ذات و زوایای فلسفه‌های مضاف، میان مدّعیان این حوزه رخ داده است، ارائۀ تعبیری واحد و همه‌پسند در تعریف آن دشوار می‌نماید،در این تعریف، شیوۀ دوم مورد نظر است.

بر این اساس فلسفۀ مضاف عبارت خواهد بود از دانش مطالعۀ فرانگر عقلانی احوال و احکام کلی یک علم یا رشتۀ علمی (همچون علم جامعه‌شناسی و علوم انسانی) … .[1]



[1]. ر.ک: رشاد، علی اکبر، فلسفه مضاف، قبسات، ش 39 و 40، ص 7 – 8، 1385ش.