searchicon

کپی شد

تسبیحات حضرت زهرا (سلام الله علیها) از دیدگاه معصومان (علیهم‌السلام)

احادیث فراوانی از معصومان (علیهم‌السلام) در باره فضیلت تسبیح حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) وارد شده‌است، که در این‌جا به‌برخی از آن‌ها اشاره می‌شود:

۱. امام محمد باقر (علیه‌السلام) می‌‏فرماید: «خداوند متعال با هیچ ستایشى، بالا‌تر از تسبیحات فاطمه زهرا (سلام الله علیها) عبادت نشده است. اگر چیزى افضل از آن وجود داشت، رسول خدا (صلی الله علیه و آله) آن‌را به فاطمه اعطا می‌‏کرد».[1]

۲. امام صادق (علیه‌السلام) در باره فضیلت تسبیح بعد از نمازهاى واجب چنین اشاره می‌‏فرماید: «هر کس بعد از نماز واجب، قبل از این‌که پاى راست را از روی کف پاى چپ بردارد، تسبیح فاطمه زهرا (سلام الله علیها) را به‌جا آورد، گناهانش آمرزیده مى‏‌شود و باید تسبیحات را با تکبیر (الله اکبر) شروع کند».[2]

۳. امام صادق (علیه‌السلام) از عظمت تسبیحات حضرت زهرا (سلام الله علیها) در مقابل نمازها چنین یاد می‌فرماید: «تسبیح حضرت فاطمه (سلام الله علیها) در هر روز، بعد از هر نماز، نزد من از هزار رکعت نماز در هر روز، محبوب‌تر است».[3]

  1. امام محمد باقر (علیه ‏السلام) می‌‏فرماید: «هر کس تسبیحات حضرت فاطمه (علیهاالسلام) را به‌جا آورد و پس از آن استغفار کند، مورد مغفرت الهی قرار می‌‏گیرد و آن تسبیح به‌زبان صد تا است، اما در میزان (اعمال)، هزار (ثواب) دارد، شیطان را دور کرده و خداى رحمان را خشنود و راضى می‌‏نماید».[4]
  2. رسول گرامى اسلام (صلی الله علیه و آله) فرموده است: «هر کس ذکر خداى عزوجل را بسیار کند، خداوند او را دوست دارد و هرکس ذکر خدا را بسیار کند، براى او دو برائت (منشور آزادى) نوشته شود: یکى برائت از آتش جهنم و دیگرى برائت از نفاق و دورویى»[5] و در همین راستا حدیثی از امام صادق (علیه‌السلام) بیان‌گر این مطالب است که یکی از مصادیق ذکر کثیر، تسبیحات صدیقه طاهره (سلام الله علیها) است، در آن‌جا که می‌فرماید: «تسبیح فاطمه زهرا (سلام الله علیها) از مصادیق ذکر کثیر است. (هم‌چنان‌که)خداوند عزوجل می‌فرماید: و خدا را فراوان یاد کنید[6]».[7]

 

[1]. کلینى، محمد بن يعقوب، الکافی، محقق/ مصحح: غفارى، على اكبر و آخوندى، محمد، ج 3، ص 343، ح 14.

[2]. همان، ج  3، ص 342، ح 6.

[3]. همان، ح 15.

[4]. شعيري، محمد بن محمد، جامع الأخبار، ص 55.

[5]. الکافی، ج  2، ص 499 و 500، ح 3.

[6]. احزاب، 41.

[7]. الکافی، ج  2، ص 500، ح 4.