searchicon

کپی شد

ایمان از دیدگاه عرفا

از نظر عرفا ايمان، نه علم است و نه عمل و نه شهادت دادن، بلكه جوهر ايمان، عبارت است از: اقبال آوردن به خداوند و اعراض نمودن از همه اغيار. “الايمان هو الذى يجمعك الى اله و يجمعك بالله، و الحق واحد و المؤمن متوحد و من وافق الاشياء فرقّه الاهواء و من تفرق عن الله بهواه و اتبع شهوته و ما يهواه فاته الحق”: ايمان آن است كه تو را به سوى خداى عزوجل سوق دهد و به خدا نزدیک نماید؛ يعنى ايمان آوردن به خدا، رو آوردن به سوى حق تعالى است و خدا یکی است و مومن، یکتا پرست، پس اگر به هر چیزی غیر از خدا، خودت را مشغول کنی، به همان مقدار از خدا روی برگردانده ای و اطاعت از شهوات نفسانیت کرده ای و در ایمانت ضعف و کاستی ایجاد نموده ای، چون ايمان رو آوردن است و ضد آن رو برگرداندن است، (و الضدان لايجتمعان)”.[1]  



[1]. خلاصه شرح التعريف، از متون عرفانى قرن پنجم، ص 227، انتشارات بنياد فرهنگ ايران.