searchicon

کپی شد

اهمیت اجتهاد

بدیهی است کسی که بخواهد به قرآن و حدیث مراجعه کند و از آن احکام الاهی را استخراج کند باید تفسیر قرآن و معانی آیات و ناسخ و منسوخ و محکم و متشابه آن را بداند، حدیث معتبر را از حدیث غیر معتبر تمییز دهد؛ به علاوه روی قواعد عقلائی صحیح، تعارضها را در احادیث تا حدی که ممکن است حل کند، موارد اجماعی و متفق علیه مذهب را تمییز دهد.

 در خود آیات قرآن و هم چنین در احادیث یک سلسله قواعد کلی ذکر شده و استفاده و اعمال آن قواعد مانند همۀ قواعد دیگر در همۀ علوم تمرین و ممارست لازم دارد باید مثل صنعتگر ماهری که بداند از مجموع موادی که جلویش ریخته است چه ماده ای را انتخاب کند مهارت و استعداد داشته باشد، باید قدرت تشخیص صحیح از سقیم در او باشد به هر حال آن قدر معلومات باید داشته باشد که اهلیت و صلاحیت و تخصص فنی آن کار را پیدا کند.[1]

به بیانی دیگر؛ در شریعت اسلام، واجبات و محرماتی وجود دارد که خدای حکیم، آن ها را برای سعادت دنیا و آخرت انسان تشریع کرده است و اگر انسان آنها را اطاعت نکند، نه به سعادت مطلوب می رسد و نه از عذاب سرپیچی از آنها در امان می ماند.

برای شناخت احکام شرعی، آگاهی های فراوانی، از جمله: فهم آیات و روایات، شناخت حدیث صحیح از غیر صحیح، کیفیت ترکیب و جمع روایات و آیات و ده ها مساله دیگر لازم است که آموختن آنها، نیازمند سال ها تلاش جدی است.

مجتهد کسی  است که با تخصص و اجتهاد خود می تواند احکام شرعی را شناخته و به دیگران نیز اعلام کند.

مراد از “تقليد”، مراجعۀ غير متخصّص، در يك امر تخصّصى، به متخصص آن مى باشد. و مهمترين دليل بر لزوم تقليد در مسايل دينى، همين نكته عقلايى است كه انسان غير متخصّص بايد در مسايل تخصّصى به متخصّص آن مراجعه نمايد.[2]  اما در زمان غیبت و عدم حضور امام معصوم (ع) با توجه به نیازمندی های مسلمانان به احکام شرعی و گستردگی زیاد آن، و با توجه به این که همۀ افراد توان و فرصت فراگیری و استنباط احکام را ندارند؛ از این رو عده ای باید با جد و جهد و کوشش فراوان به مقام بلند اجتهاد نائل شده تا بتوانند احکام الاهی را از قرآن و سنت استخراج کنند و در دسترس سایرین که در این امر مقلّد هستند قرار دهند، همان طور که در سایر رشته های تخصصی نیز همین طور است که عده ای، برای فراگیری آن علم و تخصص، سعی و تلاش می نمایند و با نائل شدن به تخصص علمی، دیگران در آن مسئله به آنان مراجعه می کنند.

 


[1]. نک: مطهری، مرتضی، مجموعه آثار ج 20 ، صص 167- 168، انتشارات صدرا، قم، فروردین 1384.

[2]. نمایه: دلایل ضرورت تقلید از مراجع ، سؤال 975 (سایت اسلام کوئست: 1078).