searchicon

کپی شد

اندیشه و مکتب ابن سینا

ابن‌سینا در فلسفه، عرفان، پزشکی، علوم طبیعی، ریاضی  و سایر علوم، صاحب اندیشه و مکتب است که در ذیل به آن پرداخته می شود:

1. در فلسفه ابن سینا، هر چند فیلسوفان بزرگی؛ مانند ارسطو، افلاطون و فارابی، تأثیر بسیار داشته‌اند و البته او، بیش از همه، از فلسفه ارسطو بهره گرفته است؛[1] زیرا ارسطو معتقد بود كه به یاری عقل و استدلال می‌توان به حقیقت دست یافت و او نیز در فلسفه خود از همین روش پیروی كرد، با این همه، او در فلسفه دیدگاهی نو داشت كه تا اندازه‌ای با فلسفه ارسطو متفاوت بود. ابن سینا فیلسوفی بود دارای استقلال فكر، و تأثیر اندیشه‌های فلسفی یونان در او چنان نبود كه او را بازگو كننده ساده این عقیده‌ها بشناسیم. او به الهیات اسلامی توجه داشت و كوشش كرد تا اندیشه‌های اسلامی را در فلسفه خود وارد كند؛ به عنوان نمونه:

ارسطو مؤسس مکتب مشاء در حکمت مابعدالطبیعه خود نوشته که نفس ناطقه انسانی مادام که با بدن قرین است قادر به شناخت خود نیست، اما ابن‌سینا چون به تعالیم عالیه قرآن و اسلام اطلاع کامل داشت اظهار می‌کرد که اگر نفس ناطقه را با اعمال صالح و ملکات عالیه مزین بداریم و مقداری از مشاغل دنیوی دورش نماییم و به او مجال و فرصت تعقل، تفکر، تأمل، توکل، توجه و تمرکز بدهیم، او می‌تواند خود را بشناسد؛ وقتی خود را شناخت، براساس حدیث نبوی «مَنْ عَرَفَ نَفْسَهُ عَرَفَ رَبَّه‏؛[2] یعنی هر که نفس خود را شناخت، خدای خود را شناخته است»، عقل کل و خیر محض و منبع فیض و عشق؛ یعنی واجب‌الوجود و آفریدگار ممکنات را شناخته است.[3]

دکتر قاسم غنی می‏گوید: … چیزی که در فلسفه ابن سینا صفت ممتاز محسوب می‌شود، موضوع تطبیق فلسفه با مبادی مذهبی اسلام و کوششی است که ابن سینا در این راه به کار می‏برد.[4]

وی، در پایان زندگی، به تألیف كتاب‌هایی پرداخت كه نشانه دست یافتن او به اندیشه‌ای نو در فلسفه بوده است. یكی از این كتاب‌ها «الحكمة المشرقیة»  است[5].

2. ابن‌سینا با اطلاع وسیعی که از عرفان نظری و عملی و از عرفای کامل و صوفیان بزرگ داشته، مقامات و منازل و مراحل سیر و سلوک را در «نمط نهم کتاب اشاراتش» به خوبی تبیین می‌نماید.[6] در «رساله عشق» خود می‌نگارد که عشق در همه موجودات، اعم از جماد، نبات، حیوان و انسان، ساری و جاری است و عشق است که محرک ذاتی موجودات به سوی کمال و مبدأ اعلی و باعث کسب فیض از مبدأ فیاض است. [7]

2. ابن سینا اكتشاف‌ها و روش‌هایی نو در دانش پزشكی داشته است كه در كتاب «قانون» و دیگر رساله‌های پزشكی او باقی است. كتاب «قانون»، جوهر همه دانش پزشكی تا زمان ابن سینا است. در این كتاب درباره تشریح اعضای بدن انسان، جراحت‌های پس از عمل جراحی، طبقه بندی داروها و شیوه استفاده از آنها به تفصیل سخن به میان آمده است. او در كتاب «قانون»، هنگام بحث درباره یک بیماری یا به كار بردن دارو، از تجربه‌های شخصی خود نمونه های فراوان آورده است. قانون یكی از پر ارزش‌ترین كتاب‌های پزشكی جهان بوده است. این كتاب با ترجمه به زبان‌های اروپایی، مدت شش قرن كتاب درسی رشته پزشكی دانشگاه‌های اروپا بود. «قانون» از نخستین كتاب‌هایی است كه پس از اختراع چاپ در اروپا انتشار یافت.[8] به جهت جایگاه عظیم و برجسته ابن سینا در علم طب و معارف بلندی که در این رشته به تمدن بشری هدیه نموده است، روز تولد او به عنوان «روز پزشک» در ایران معرفی شده است.[9]

3. ابن سینا علوم طبیعی و ریاضی را جزئی از فلسفه می‌دانست. رساله های مهم او درباره علوم طبیعی و ریاضی، همراه با رساله‌های او در منطق و الهیات، دركتاب «شفا» آمده است. او بر اساس اندیشه‌های فلسفی خود، حركت، نیرو، خلاء، نور و حرارت را توضیح داد. در گفت‌وگوی مشهورش با ابوریحان بیرونی، وجود خلاء و تبدیل فلزها به یک‌دیگر را غیر ممكن دانست.[10]

4. ابن سینا پاره ای از ابزارها و شیوه های رصد كردن را اصلاح كرد و خود به رصد كردن ستارگان پرداخت.[11]

5. او در بخش ریاضیات كتاب «شفا»  و آثار دیگر خود، به طور دقیق و مفصل، درباره موسیقی بحث كرده است. همچنین ابن سینا نظریه های علمی فارابی را درباره موسیقی كامل كرد.[12]

6. ابن سینا نخستین دانشمندی است كه در ایران پس از اسلام، به آموزش و پرورش كودكان توجه داشت. او در كتاب قانون و شفا و رساله تدابیرالمنازل در این باره سخن گفته و یاد آور شده است كه در تربیت كودكان توجه به ایمان، اخلاق، تندرستی، سواد ، هنر و پیشه، بسیار ضروری است.[13]

 

[1]. او اندیشه های فلسفی ارسطو و پیروان این فیلسوف یونانی را که به «فلسفه مشّاء» معروف است، در كتاب «شفا»  گرد آورده است.

[2]. تميمى آمدى، عبد الواحد بن محمد، تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، محقق/ مصحح: درايتى، مصطفى‏، ص 232، ح 4637‏.‏

[5]. ر.ک: سایت تبیان.

[6]. ابن سینا، حسین بن عبدالله، الإشارات و التنبيهات (شرح خواجه نصیرالدین طوسی)، ج 3، ص 363 – 395.‏ ‏

[7]. ابن سینا، حسین بن عبدالله، رسائل ابن سينا، ص 373 – 397.

[8]. ر.ک: سایت تبیان.

[10]. همان.

[11]. همان.

.[12] همان.

[13]. همان.