searchicon

کپی شد

امر به معروف و نهى از منکر

از دیگر عوامل و زمینه های پیدایش واقعه کربلا می توان به عامل امر به معروف و نهى از منکر اشاره کرد. استاد مطهری در این باره می گوید: امام حسين (علیه السلام) همان ابتدا که از مدينه حرکت کرد، با شعار امر به معروف و نهى از منکر حرکت کرد. مطلب این نبوده است که امام (علیه السلام) بفرماید: به این دلیل که یزید از من بيعت مى‏ خواهد، پس من‏ قيام مى ‏کنم، بلکه اين بوده است که اگر بيعت هم نخواهد، من به حکم وظيفه امر به معروف و نهى از منکر بايد قيام کنم. همچنین مسئله اين نبود که چون مردم کوفه از من دعوت کرده ‏اند، قيام مى‏کنم؛ بلکه مسئله اين بود که دنياى اسلام را منکرات فراگرفته بود و آن حضرت می فرمود: من به حکم وظيفه دينى، به حکم مسؤوليت شرعى و الهى خود قيام مى ‏کنم. (گفتنی است که بحث امر به معروف و نهى از منکر را امام (علیه السلام) حدود دو ماه قبل از دعوت مردم کوفه مطرح کرده اند و به دعوت مردم کوفه مربوط نيست).[1]

در فرهنگ عاشورا، حاكميت ظلم يزيدى بزرگ ترين منكر اجتماعى است و مبارزه براى حاكم ساختن حق و قطع سلطه ستم، معروفى عظيم است. امر به معروف و نهى از منكر، از مهم ترين عوامل و زمینه‏ هاى حماسه خونين كربلا است. سيد الشهداء (علیه السلام) در وصيّتى كه نوشته و به برادرش محمد حنفيّه مى‏سپارد، مى‏فرمايد: «من براى سركشى و عداوت و فساد كردن و ظلم نمودن از مدينه خارج نشدم. بلكه، به منظور ايجاد صلح و سازش در ميان امت جدم خارج شدم، من می خواهم امر به معروف و نهى از منكر نموده و مطابق سيره جدم رسول خدا و پدرم على بن ابىطالب (عليهم السّلام) رفتار نمايم».[2] در زيارتنامه آن حضرت هم آمده است: «… گواهى می دهم كه تو به راستى نماز را بپاداشتى و زكات را ادا کردى و دستور به كار نيک دادى و از كار زشت نهی کرده و بازداشتى و …».[3] اين به وضوح، نقش امر به معروف و نهى از منكر را در حركت عاشورايى امام نشان مى‏دهد.[4]


[1]. مطهرى‏، مرتضی، مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى‏، ج 17، ص 145.

[2]. ر.ک: قمى، شيخ عباس، نفس المهموم في مصيبة سيدنا الحسين المظلوم، ص 69‏، «…انّى ما خرجت اشرا و لا بطرا و لا مفسدا و لا ظالما، انّما خرجت لطلب الإصلاح فى امّة جدّى، اريد ان آمر بالمعروف و انهى عن المنكر و اسير بسيرة جدّى و ابى علىّ بن ابى طالب…».

[3]. ابن قولويه، جعفر بن محمد، كامل الزيارات‏، محقق و مصحح: امينى، عبد الحسين، ص 203؛ قمی ، شیخ عباس، مفاتیح الجنان (زیارت امام حسین (علیه السلام) در روز دو شنبه)، ص 115.

[4]. محدثى، جواد، فرهنگ عاشورا، ص 284 و 285.