کپی شد
امام حسين (علیه السلام) در نگاه انديشمندان اهل سنّت
جاذبه شخصیت درخشان حسین بن علی (علیه السلام) نظر بسیاری از اهل اندیشه را به خود معطوف کرده است. در میان متفکّران، کسانی به بلندای شخصیت آن امام همام اشاره کردهاند که حتّی کمترین سنخیّت با حضرت ندارند و برخی از آنان حتّی از مخالفان او به حساب می آیند، امّا در عین حال او را ستودهاند.
در این نوشتار مختصر، سخنان تعدادی از بزرگان و متفکّران اهل سنت در باره امام حسین (علیه السلام) ارائه می شود:
1. ابن ابی الحدید معتزلی؛ دانشمند نامدار اهل سنت، مینویسد: سالار پرشکوه شکستناپذیران روزگار و قهرمان کسانی که در برابر ذلّت و تحقیر سر فرود نیاورده، و به عصرها و نسلها درس جوانمردی و شرافت و مرگ پر افتخار را زیر سایه شمشیرهای آخته داد، و آن را بر سازش با بیداد و فریب برگزید، پدر یکتاپرستان گیتی، حسین (علیه السلام)، فرزند رشید علی (علیه السلام) است. استبدادگران اموی به آن شخصیت تسخیرناپذیر و یارانش امان دادند، امّا او بدان دلیل که نمیخواست در برابر ذلّت و بیداد سر خم کند، و نیز بیم آن داشت که اگر با پذیرش اماننامه کشته هم نشود، ذلّت بر او و دیگر آزادمنشان رهرو راهش از سوی عبید و دیگر خودکامگان سیاهکار و حقیر تحمیل گردد، مرگ پر عزّت و افتخار را بر زندگی ذلیلانه برگزید.[1]
2. علامه محمد اقبال لاهوری، اندیشمند، عارف و شاعر پرآوازه پاکستانی، و از مفاخر و اندیشمندان اهل سنت در قرون معاصر است. از میان رهبران اهل سنت، این مصلح بزرگ اسلامی، بیش از دیگران به اهمیت زنده نگه داشتن محرم و عزاداری امام حسین (علیه السلام) اهتمام ورزید و این موضوع را با قلم و شعر مورد تأکید قرار داد. او در جای جای دیوان شعر خود از امام حسین (علیه السلام) و عشق او به حقیقت و لزوم پیروی از آن حضرت و آموزش آزادی و آزادگی از قیام وی یاد میکند و سرانجام خود تصریح میکند: نه تنها آزادی بلکه:
رمز قرآن از حسین آموختیم ز آتش او شعلهها افروختیم
تار ما از زخمهاش لرزان هنوز تازه از تکبیر او ایمان هنوز
ای صبا! ای پیک دور افتادگان! اشک ما بر خاک پاک او رسان
علامه اقبال لاهوری، درباره قیام امام حسین (علیه السلام) معتقد است که اگر قصد آن حضرت رسیدن به حکومت بود، عشق را رها میکرد و این چنین عاشقانه برنمیخاست، بلکه سپاهی فراهم میآورد. قیام او، تنها برای اصلاح امّت و احیای دین و محو فاسدان بود که اثرش تا به حال باقی است و تازگی ایمان ما نشأت گرفته از قیام آن حضرت است:
مدّعایش سلطنت بودی اگر خود نکردی با چنین سامان سفر
تیغ، بهر عزّت دین است و بس مقصد او حفظ آیین است و بس
ماسوی الله را مسلمان بنده نیست پیش فرعونی سرش افکنده نیست
خون او تفسیر این اسرار کرد ملّت خوابیده را بیدار کرد
تیغ لا چون از میان بیرون کشید از رگ ارباب باطل خون کشید
نقشِ الاّ الله بر صحرا نوشت سطر عنوان نجات ما نوشت
از دیدگاه اقبال، امام حسین (علیه السلام) حماسه ستیز عشق با عقل و هوس است:
آن شنیدستی که هنگام نبرد عشق با عقل هوس پرور چه کرد
آن امام عاشقان، پور بتول سرو آزادی ز بُستان رسول
الله الله بای بسم الله، پدر معنی ذبح عظیم، آمد پسر
چون خلافت رشته از قرآن گسیخت حریّت را زهر اندر کام ریخت
خون آن سر، جلوه خیر الامم چون سحاب قبله باران در قدم
بر زمین کربلا بارید و رفت لاله در ویرانهها کارید و رفت
تا قیامت قطع استبداد کرد موج خون او چمن ایجاد کرد
بهر حق در خاک و خون گردیده است پس بنای لا إلهَ گردیده است[2]
3. امام شافعی؛ پیشوای یکی از مذاهب اربعه اهل سنت که علاقه و ارادت بسیاری به اهل بیت (علیهم السلام) دارد، درباره واقعه عاشورا، اشعار زیبایی سروده است که ترجمه برخی از ابیات آن چنین است: این حادثه از حوادثی است که خواب مرا ربوده و موی مرا سپید کرده است. دل و دیده مرا به خود مشغول ساخته و مرا اندوهگین کرده است و اشک چشم، جاری و خواب از آن پریده است.
دنیا از این حادثه خاندان پیامبر (صلی الله علیه و آله) متزلزل شده و قله کوهها نزدیک به آب شدن گردید.
آیا کسی هست که از من به حسین پیامی برساند، اگر چه دلها آن را ناخوش دارند!؟
حسین، کشتهای است بدون جرم و گناه که پیراهن او به خونش رنگین شده، عجب از ما مردم آن است که از طرفی، به آل پیامبر (صلی الله علیه و آله) درود میفرستیم و از سوی دیگر، فرزندان او را به قتل میرسانیم و اذیّت میکنیم!
اگر گناه، دوستی اهل بیت پیامبر (صلی الله علیه و آله) است، از این گناه هرگز توبه نخواهم کرد. اهل بیت پیامبر (صلی الله علیه و آله) روز محشر، شفیعان من هستند و اگر نسبت به آنان بغضی داشته باشم، گناه نابخشودنی کرده ام.
امام شافعی، شهادت اباعبداللّه (علیه السلام) را نه حادثه ای معمولی، بلکه فاجعهای بزرگ شمرده است، فاجعه ای که دنیا را لرزاند و قله کوهها را نزدیک به آب شدن کرد. این لرزش دنیا و ریزش کوه را (که امام شافعی می گوید)، آن گاه احساس میکنیم که به منابع تاریخی بنگریم. در این منابع آمده است که روز عاشورا قاتلان آن حضرت نیز قادر نبودند عواطف خود را پنهان کنند و بر مظلومیت امام حسین (علیه السلام) در هنگامه حوادث اشک نریزند. در روایت است که حضرت زینب (علیها السلام) هنگام شهادت امام حسین (علیه السلام) رو به عمر سعد کرده و فرمود: ای پسر سعد! اباعبدالله را میکشند و تو مینگری؟! ناگاه عمر سعد چهره برمیگرداند؛ در حالی که اشک نحسش بر صورتش جاری است.[3]
در منابع اهل سنت، این سخن پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله) درباره امام حسین (علیه السلام) به صراحت نقل شده است که فرمود: فرزند ریحانه است، و حسن و حسین دو ریحانه من در دنیایند، پروردگارا! من آنها را دوست دارم، تو نیز آنها را و هرکس را که آنها را دوست بدارد، دوست بدار.[4]
4. عبّاس محمود عقّاد؛ نویسنده و ادیب مصری مینویسد: آثار کوبندهای که قیام امام حسین (علیه السلام) به جای گذاشت و موجب نابودی طاغوتیان به دست آزادگان شد، بسیار است و حکومت ستمکار و گسترده امویان از نظر زمان و مکان، بر اثر قیام یک نفر، در یک روز به هم ریخت و نابود شد؛ زیرا شیعیان و آزادگان همواره خواهان هدف حسین بن علی (علیه السلام) بودند و آن را دنبال کردند و در نتیجه خسارت ضایعات حقیقی دشمنان در روز عاشورا و در کربلا زیادتر از خسارت شکست ظاهری حسینیان بود.[5] جنبش حسین (علیه السلام)، یکی از بینظیرترین جنبشهای تاریخی است که تاکنون در زمینه دعوتهای دینی یا نهضتهای سیاسی پدیدار گشته است …، دولت اموی پس از این جنبش، به قدر عمر یک انسان طبیعی دوام نکرد و از شهادت حسین (علیه السلام) تا انقراض آنان بیش از شصت و اندی سال نگذشت.
5. احمد محمود صُبحی: اگر چه حسین بن علی (علیه السلام) در میدان نظامی یا سیاسی، ]به ظاهر[ شکست خورد، امّا تاریخ، هرگز شکستی را سراغ ندارد که مثل خون حسین (علیه السلام) به نفع شکست خوردگان تمام شده باشد. خون حسین (علیه السلام)، انقلاب پسر زبیر و خروج مختار و نهضتهای دیگر را در پی داشت، تا آنجا که حکومت اموی ساقط شد و ندای خونخواهی حسین (علیه السلام)، فریادی شد که آن تختها و حکومتها را به لرزه درآورد.
6. محمد زُغلول پاشا (در مصر، در تکیه ایرانیان): حسین (علیه السلام) در این کار به واجب دینی و سیاسی خود قیام کرده و این گونه مجالس عزاداری، روح شهادت را در مردم پرورش میدهد و مایه قوّت اراده آنها در راه حق و حقیقت میگردد.
7. عبدالرحمن شرقاوی؛ نویسنده مصری: حسین (علیه السلام)، شهید راه دین و آزادگی است. نه تنها شیعه باید به نام حسین (علیه السلام) ببالد، بلکه تمام آزادمردان دنیا باید به این نام شریف افتخار کنند.
9. طه حسین؛ دانشمند و ادیب مصری: حسین (علیه السلام) برای به دست آوردن فرصت و از سرگرفتن جهاد و دنبال کردن از جایی که پدرش رها کرده بود، در آتش شوق میسوخت. او زبان را درباره معاویه و عمّالش آزاد کرد، تا به حدّی که معاویه تهدیدش نمود. امام حسین (علیه السلام)، حزب خود را وادار کرد در طرفداری از حق سختگیر باشند.
10. عبدالمجید جَودهُ السحّار؛ نویسنده مصری: حسین (علیه السلام) نمیتوانست با یزید بیعت کند و به حکومت او تن بدهد؛ زیرا در آن صورت، بر فسق و فجور، صحّه میگذاشت و ارکان ظلم و طغیان را محکم میکرد و بر فرمانروایی باطل تمکین مینمود. امام حسین (علیه السلام) به این کارها راضی نمیشد، گرچه اهل و عیالش به اسارت افتند و خود و یارانش کشته شوند.
10. علامه طنطاوی؛ دانشمند مصری: (داستان حسینی) عشق آزادگان را به فداکاری در راه خدا برمیانگیزد و استقبال مرگ را بهترین آرزوها به شمار میآورد، چنان که برای شتاب به قربانگاه، بر یکدیگر پیشی جویند.
11. العُبیدی؛ مُفتی موصل: فاجعه کربلا در تاریخ بشر نادرهای است، همچنان که مسبّبین آن نیز نادرهاند … حسین بن علی (علیه السلام) سنّت دفاع از حق مظلوم و مصالح عموم را بنا بر فرمان خداوند در قرآن به زبان پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)، وظیفه خویش دید و از اقدام به آن تسامحی نورزید. تمام هستیاش را در آن قربانگاه بزرگ فدا کرد و به این سبب نزد پروردگار، سرور شهیدان محسوب میشود و در تاریخ ایام، پیشوای اصلاح طلبان به شمار رفت. آری، به آنچه خواسته بود و بلکه برتر از آن، کامیاب گردید.
12. محمّد علی جناح؛ رهبر بزرگ پاکستان: هیچ نمونهای از شجاعت، بهتر از آن که امام حسین (علیه السلام) از لحاظ فداکاری و تهوّر نشان داد در عالم پیدا نمیشود. به عقیده من تمام مسلمانان باید از سرمشق این شهیدی که خود را در سرزمین عراق قربان کرد پیروی نمایند.[6]
13. لیاقت علی خان؛ اولین نخست وزیر پاکستان: این روز محرّم (عاشورا)، برای مسلمانان سراسر جهان معنی بزرگی دارد. در این روز، یکی از حزن آورترین و تراژدیکترین وقایع اسلام اتفاق افتاد، شهادت حضرت امام حسین (علیه السلام) در عین حزن، نشانه فتح نهایی روح واقعی اسلامی بود؛ زیرا تسلیم کامل به اراده الهی به شمار میرفت. این درس به ما میآموزد که مشکلات و خطرها هر چه باشد، نباید ما از آن پروا کنیم و از حق و عدالت منحرف شویم.[7]
[1]. ابن أبي الحديد، عبد الحميد بن هبة الله، شرح نهج البلاغة ، ج3، ص 249.
[2]. لاهوری، اقبال، کلّیات اشعار فارسی اقبال لاهوری، تصحیح: سروش، احمد، ص 74 و 75.
[3]. ابن شهر آشوب مازندرانى، محمد بن على، مناقب آل أبي طالب عليهم السلام( لابن شهرآشوب)، ج 4، ص 124.
[4]. سربازی، عبدالرحمن، شهسوار كربلا، ص 17.
[5]. محمود عقاد، عباس، ابو الشهداء الحسين بن علي، تحقيق: الساعدي، محمد جاسم، ص 181.
[6]. مهدي، محمدجواد، حسين بن علي (علیه السلام) را بهتر بشناسيم، پژوهشي-مذهبي، ص 223.
[7]. تمامی مطالب برگرفته از: اسلامپور کریمی، عسکری، امام حسین (علیه السلام) و قیامش در آینه اندیشه ها، ص 44؛ پایگاه اطلاع رسانی حوزه نت.