searchicon

کپی شد

اخلاق و صفات بنی عباس

یکی از ویژگی های خاندان بنی عباس، نفاق آنها بود؛ بدین صورت که به نام اهل بیت (علیهم السلام)، خلافت را، پس از سرنگونی بنی امیه به دست گرفتند و در ابتدای کار، مدتی به مردم و علوی ها روی خوش نشان دادند. نخستین خلیفۀ عباسی، ابو العباس[1] ملقّب به سفّاح (خون ریز) که روز دوازدهم ربیع الثانی سال 132 ق در کوفه، به  اتفّاق آراء طرفداران خود، برکرسی خلافت نشست، همان روز برمنبر ایستاده، خطبه ای خواند و در طی آن خود و خانواده اش را از اهل بیت پیامبر و آل محمّد (علیهم السلام) و ذوی القربی  نامید و آیات راجع به اهل بیت و حقوق آنها را ذکر کرد.[2]

حتی به نام انتقام شهدای علوی، بنی امیه را قتل عام کردند و قبور خلفاء بنی امیه را شکافتند و هر چه یافتند، آتش زدند، اما دیری نگذشت که با شیوه ای ظالمانه، مردم و علوی ها را دسته دسته گردن زده و یا زنده زنده دفن کردند.

یکی دیگر از ویژگی های خلفای عباسی که در همه آنها مشترک می باشد، مشغول بودن و پرداختن به لهو و لعب، خوشگذرانی، شراب خواری، شب نشینی ها و کم توجهی به امور زندگی مردم است.

از دیگر ویژگی های خلفای عباسی، دشمنی با خاندان رسالت (علیهم السلام)، ایجاد نفرت نسبت به علوی ها، تبعید، زندانی کردن، کشتن و فشار بر آنان بود. در این دشمنی و نحوه تفکر نسبت به اهل بیت (علیهم السلام)، میان خلیفه، سران قوم، ارتش و وزرا فرقی نبود و همه، هم عقیده بودند. این تفکر در سراسر تاریخ خلافت عباسی به چشم می خورد، لیکن بر حسب اختلاف اشخاص و روحیه ها در ادوار مختلف، شدت و ضعف پیدا می کرد؛ به عنوان مثال: متوکل در دشمنی با خاندان رسالت (علیهم السلام)، در میان خلفای عباسی نظیر نداشت، تا جایی که در سال 236 هجری قمری امر کرد: قبه ضریح امام حسین (علیه السلام) را در کربلا و همچنین بسیاری از خانه هایی را که در اطرافش ساخته بودند، خراب و با زمین یکسان نمودند و دستور داد آب به حرم امام حسین (علیه السلام) بستند و زمین قبر مطهر را شخم و زراعت کنند، تا به کلی اسم و رسم مزار آن حضرت فراموش شود.[3]

 



[1]. عبدلله بن محمّد بن علی بن عبدالله بن العبّاس بن عبدالمطلب.

[2]. ابن  أثير، على بن ابى الكرم، الكامل في التاريخ، ج 5، ص 411.

[3]. ابو الفرج اصفهانى، على بن الحسين، مقاتل الطالبيين، تحقيق: صقر، سيد احمد، ص 478؛ علامه طباطبايى، سید محمد حسین،‏ شيعه در اسلام‏، ص 227‏؛ مسعودی، على بن الحسين، مروج الذهب و معادن الجوهر، تحقيق: اسعد داغر، ج 4، ص 51.