searchicon

کپی شد

اثرات و اقدامات تاریخی شیخ مفید

فرهیختگان الهی وظیفه دارند در هر زمانی، رسالت خود را برای پاسداری از اعتقادات دینی ایفا کنند. شیخ مفید نیز به عنوان یک سرباز هوشیار، با شناخت و درک موقعیت زمان خویش، با سلاح برهان، به جنگ با انحرافات فکری و دینی عصر خویش رفت، به گونه‌ای که مناظرات علمی وی با علمای اهل ‌سنّت چنان معروف است که مورّخان و متکلّمان به ثبت برخی از آنها پرداخته‌اند.

مناظرات شیخ مفید با علمای عامّه در دفاع از حریم شیعه و آزادی نسبی، که شیعیان در زمان امرای آل‌بویه داشتند، چندان هم پایدار نبود؛ زیرا پس از عضدالدوله دیلمی (از حاکمان آل بویه) به واسطه درگیری‌های اعتقادی بین شیعه و سنّی و تنش‌های سیاسی امرای آل بویه با دستگاه خلافت عبّاسی، چند بار شیخ مفید دستگیر و تبعید شد. از جمله، به گفته ابن اثیر، در سال 393 قمری، که بهاء الدوله دیلمی پسر عضدالدوله، الطائع للّه؛ خلیفه عبّاسی را از خلافت خلع کرد، بغداد سر به شورش برداشت. بهاء الدوله نیز فرمانده لشکر خود را به بغداد فرستاد. او سنّی و شیعه را از اظهار مذهب خود منع کرد و شیخ مفید را تبعید نمود.

هم‌چنین ابن اثیر در شرح وقایع بغداد در سال 409 می‌نویسد: «در سال 409 قمری، سلطان الدوله، پسر بهاء الدوله، ابن سهلان را به حکومت بغداد منصوب داشت. او وقتی وارد بغداد شد، ابوعبد اللّه محمّد بن محمّد بن نعمان؛ فقیه شیعه را تبعید کرد و دیلمیان را در کرخ و باب البصره فرود آورد.[1]

با توجه به آن‌چه گفته شد، در مجموع می‌توان گفت: بیان برخی مناظرات علمی و کلامی شیخ مفید در دفاع از حریم ولایت و امامت، موقعیت علمی او در میان علمای اهل سنّت و شیعه و تألیفات ایشان، همگی حکایت از مقام والای علمی و مرجعیت وی در مسائل فقهی، کلامی و به ویژه سیاسی داشته و توانسته است به سؤالات عصر خود بر اساس مبانی فکری شیعه پاسخ دهد.

او در اوضاع سیاسی عصر خویش، تمام تلاش خود را به کار گرفت تا وضعیت شیعیان را بهبود بخشد و در نزاع های سیاسی به گونه ای رفتار نماید که نگاه امرای آل بویه به صورت مقطعی در تعالی و تدوام به کارگیری فرهنگ شیعه باشد، اگرچه وی در این راه سختی هایی را به جان خرید.

بحث «تقیه» نیز از مباحث مهم اندیشه سیاسی است که در حقیقت، تعیین‌کننده نحوه سلوک و زندگی سیاسی شیعیان در حاکمیت حاکمان جور و عدم مشروعیت و پذیرش آن است. پس از نهضت امام حسین (علیه‌السلام)، امامان بعد از او بر اساس اصل «تقیه» رفتارهای سیاسی خود را تحقق می‌بخشیدند. در دوران غیبت نیز «تقیه» به یک اصل ثابت برای مدیریت سیاسی شیعیان تبدیل شد. به همین دلیل، یکی از تلاش های اساسی در دوران بحران، به ویژه عصر شیخ مفید، انجام وظیفه در پوشش تقیه بود. وی در عصر خود بر اساس نیاز، در تبیین مبانی اندیشه سیاسی شیعه و ارائه راهکار، بحث «تقیه» را مطرح کرده، در این باره می‌گوید: من می‌گویم گاهی تقیه عنوان تکلیف و وظیفه پیدا می‌کند و به صورت واجب شرعی درمی‌آید.[2]

شیخ مفید در سلسله علمای امامیه، فقط یک متكلم و فقیه سر آمد و برجسته نیست، بلكه فراتر از این، وی مؤسس و سرحلقه‌ جریان علمی رو به تكاملی است كه در دو رشته كلام و فقه، تا امروز در حوزه‌های علمی شیعه امتداد یافته و با وجود بركنار نماندن از تأثرات تاریخی جغرافیایی و مكتبی، ویژگی های اصلی و خطوط اساسی آن همچنان پابرجا مانده‌است. تبیین و اثبات این نكته از آنجا اهمیت می‌یابد كه این جریان علمی، در دوران متصل به زندگی شیخ مفید تا نزدیک به نیم قرن پس از درگذشت او، به چنان تحول و تكامل سریع و شگرفی نائل گشته كه در برابر آن، نقش تأسیسی شیخ مفید مورد غفلت قرار گرفته است.

در واقع عمده کار شیخ مفید در آن دوران را می‌توان به این ترتیب بیان کرد:

۱. تثبیت هویت مستقل مكتب اهل‌بیت (علیهم‌السّلام).

۲. بنیان‌گذاری شكل و قالب علمی صحیح برای فقه شیعه.‌

۳. آفرینش شیوه جمع منطقی میان عقل و نقل در فقه و كلام.[3]

 


[1]. ر.ک. دوانى، على، مجموعه مقالات کنگره شیخ مفید، ش 63، ص 18.

[2]. مفید، محمّد بن محمّد، أوائل المقالات، ص 118.‏