searchicon

کپی شد

آیة‌الله سید علی سیستانی و وفاق ملی در جامعه

یکی از مهم‌ترین اصول مورد تأکید آیة‌الله سیستانی در جامعه، وفاق ملی و تأکید بر وحدت و حفظ یکپارچگی است. ایشان در بیانیه‌های مختلف خود، این اصل را مورد تأکید فراوان قرارداده و هیچ‌گاه بحث تشخص‌های مذهبی و قومی را مطرح ننموده است. او در مجال‌های مختلف بر نقش گروه‌های مختلف و اقلیت تأکید کرده‌است. وی قائل به تساهل و تسامح است. البته درصدد تساهل و تسامح دینی نیست، بلکه به دنبال دینی سازی تساهل و تسامح است که تساهل و تسامح، معنایی دینی پیدا کند. از بارزترین مصادیق تساهل و تسامح دینی در رفتار او، نحوه تعامل ایشان با اهل سنت است. با سقوط صدام اقتدار گروه اقلیت اعراب سنی مذهب از بین رفت و زمینه اقدامات انتقام‌جویی و تلافی‌جویانه شیعیان فراهم شد. وی در این زمان حکومت عراق را به حفظ امنیت تمامی مردم عراق صرف‌نظر از وابستگی‌های نژادی و مذهبی و فکری مکلف کرد و تعامل و همزیستی مسالمت‌آمیز شیعیان با اهل سنت و انجام گفت‌وگو و دیدارهای مستقیم و غیرمستقیم را تنها و بهترین راه‌حل برای مرتفع کردن هر نوع اختلاف احتمالی دانست. گروه‌های سکولار و ملی‌گرای عراقی به‌رغم تلقی منفی از رابطه دین و سیاست و جایگاه مقامات مذهبی در این حوزه، رابطه احترام‌آمیزی با آیة‌الله سیستانی دارند که خود حاکی از توجه آنان به تساهل و تسامح در رفتار سیاسی مردم‌سالار و رویکرد کُلّ گرایانه ایشان است.

وی همیشه در بیانیه‌های خود اصل وحدت و یکپارچگی را مورد تأکید قرار داده، هیچ‌گاه بحث شیعه و سنی را مطرح نکرده و تنها راه خروج نیروهای اشغالگر را نیز وحدت و یکپارچگی عراقی‌ها می‌دانست. آیة‌الله سیستانی در پاسخ به سؤال خبرنگار آسوشیتدپرس جواب داد: «شکل عراق جدید را مردم عراق با جمیع قومیت‌ها و مذاهبش تعیین خواهند کرد، وسیله آن‌هم انتخابات آزاد می‌باشد. وی گفت‌وگو را بهترین راه‌حل برای حل اختلافات بین اهل سنت و شیعه در عراق می‌داند. او در پاسخ به سؤالی درباره شیعه و سنی، جواب می‌دهد: ارتباط با برادران اهل سنت پابرجا است؛ چه از طریق دیدارهای مستقیم یا غیرمستقیم.

ازجمله اقدامات دیگر ایشان در حفظ وحدت، زمانی بود که با اوج‌گیری اختلافات به حرم امامین عسکریین (علیهما‌السلام) حمله و بارگاه ایشان ویران گردید. وی به‌رغم همه فشارها همچنان روی اصول تفاهم و ایجاد عراق واحد و مستقل تأکید داشت و خواستار آرامش شد و درخواست کرد که اقدامی تلافی‌جویانه علیه اهل تسنن صورت نگیرد. هوشیاری ایشان، آنگاه مشخص می‌گردد که یکی از مفتی‌های سعودی بر ضرورت تخریب این اماکن مقدس، فتوایی منتشر کرده بود. او در خصوص رابطه شیعه و سنی، بارها بر این نکته تأکید کرده که می‌بایست اتحاد عراق حفظ‌شده و سنی و شیعه در پی حفظ وحدت ملی کشورشان و پاسداری از اصول ثابت دینی و ملی خود باشند. وی در پاسخ به استفتایی که از او مبنی بر نظرشان درباره نماز جمعه در شرایط فعلی عراق شد، فرمود: «درصورتی‌که مظهر وحدت کلمه مؤمنین باشد و سبب تفرقه و اختلاف در شهر نشود؛ اقامه آن را ترجیح می‌دهیم».

او در واکنش به رفتار عده‌ای که اقدام به تصرف مساجد اهل سنت نموده و ائمه جماعات آنان را اخراج کرده بودند، فرمود: «این عمل به‌شدت محکوم است و باید دست از این تجاوزات بردارند و امنیت امام جماعت این مساجد را تأمین کرده، آنان را باعزت و احترام به مساجدشان بازگردانند».

ایشان در راستای حفظ وحدت و یکپارچگی با طایفه‌گرایی به‌شدت مخالفت نمود و با آن مبارزه نمود و در مناسبت‌های مختلف خطر طایفه‌گرایی را گوشزد می‌نمود. وی در بیانیه خویش به مناسبت انفجار حرمین عسکریین (علیهماالسلام) بیان داشت: … کلمات از محکوم کردن این جنایت زشت که تکفیری‌ها با انجام آن خواستار وقوع فتنه در میان فرزندان ملت عراق بودند تا به اهداف شوم خود دست یابند، قاصرند …، ما ضمن عرض تسلیت این مصیبت بزرگ به حضرت صاحب‌الزمان (عجل‌الله تعالی فرجه الشریف) یک هفته عزای عمومی اعلام نموده و از مؤمنین می‌خواهیم که در طول این مدت، با روش‌های مسالمت‌آمیز، مراتب اعتراض خود را اعلام کنند و این حرمت‌شکنی‌ها و روا شمردن تجاوز به مقدسات را محکوم نمایند. به همه‌کسانی که از این جنایت هولناک در حال درد و اندوه و مصیبت به سر می‌برند، اکیداً سفارش می‌کنیم که این کار آنان را به واکنش‌هایی از قبیل فتنه‌ای طایفه‌ای که دشمنان از دیرباز خواسته‌اند عراق را درگیر آن کنند، وادار نکند.

بعد از سقوط نظام بعث در سال ۲۰۰۳ م (1382 ش)، به‌رغم رضایت‌مندی شیعیان عراق از این رویداد، آیة‌الله سیستانی در ابتدا هیچ بیانیه‌ای صادر ننمود و موضع‌گیری خاصی نکرد؛ زیرا علی‌رغم ظلم و ستم‌های غیرانسانی رژیم بعث، تغییر نظام را از طریق نیروهای اشغالگر نیز نمی‌پسندید و این موضوع را لطمه‌ای جدی به استقلال و وحدت سیاسی این کشور تلقی می‌نمود. در این زمینه ایشان در پاسخ به سؤال شبکه بی‌بی‌سی که موضع وی در قبال نیروهای اشغالگر چه بوده است؟ توضیح می‌دهد: ملت عراق زیر سلطه نظام خودکامه‌ای می‌زیست که برای عراق و همه منطقه حوادث شناخته‌شده‌ای را پدید آورد و هیچ چشم‌انداز روشنی برای نجات از آن، از طریق راهکارهای مسالمت‌آمیز دیده نمی‌شد، بااین‌حال، مرجعیت دینی هرگز با تغییر رژیم از راه جنگ و اشغال همسو نبود؛ زیرا این کار پیامدهای اسفبار فراوانی داشت که کشور تاکنون نیز از آن رهایی نیافته است؛ ازاین‌رو، مرجعیت بر آن شد تا از یکسو، به نشانه عدم اعتراف به مشروعیت اشغالگری، هیچ‌یک از مقامات مسئول در نیروهای اشغال را به حضور نپذیرد.

وقتی در مورد عدم حضور ایشان در ملأ عام پرسیده می‌شود، در پاسخ می‌فرماید: «حضور من در مجامع عمومی، نشانی از رضایت از اوضاع جاری کشور است؛ درصورتی‌که این‌گونه نیست و من از حضور بیگانگان به‌شدت ناراضی هستم». ایشان در اولین سخنان صریح خود بعد از سقوط رژیم بعث و داخل شدن نیروهای اشغالگر به عراق، بیان داشت: کشور عراق باید به دست ملت عراق و بهترین فرزندان عراق اداره شود و غیر عراقی، حق دخالت در سرنوشت عراق را ندارد و مردم عراق نباید تحت سلطه اجنبی، فعالیت کنند.

آیة‌الله سیستانی در طول سال‌هایی که نیروهایی آمریکایی در عراق مستقر بودند، هیچ‌گونه ارتباطی با آن‌ها برقرار نکرده و در پاسخ به سؤال خبرنگار روزنامه نیویورک‌تایمز که آیا موافق با ماندن نیروهای اشغالگر در عراق است؟ و آیا هیچ‌گونه ارتباطی با نیروهای آمریکایی در عراق دارد؟ در جواب هر دو می‌گوید: «کلا». هرگز نه ارتباطی با آن‌ها داشته و نه موافق ماندن آنان در عراق هستم. در طول مدت حاکمیت «پل برمر» در عراق، ایشان، حاضر به ملاقات با وی نشد و یک‌بار هم که برمر به‌قصد دیدار و مذاکره با ایشان، عازم نجف می‌شود، او را به حضور نمی‌پذیرد. بار دیگر نماینده وی بی‌خبر تا پشت در خانه آیة‌الله سیستانی آمده و نامه‌ای آورده بود، اجازه حضور نمی‌یابد. پل برمر عدم ملاقات با آیة‌الله سیستانی را این‌گونه توجیه می‌کند: «این عمل در نزد مؤمنین، وجهه مناسبی ندارد»، اما در جواب او گفته شد: «عدم ملاقات با رؤسای نیروهای ائتلاف از نظر آیة‌الله سیستانی، یک اصل به‌حساب آمده و این به دلیل اشغالگر بودن آنان می‌باشد. اگر این ملاقات صورت گیرد، باعث مشروعیت آنان می‌شود و این بر اساس تأمین مصالح عالیه گروه‌های عراقی است». وی ضمن اعتقاد به خروج نیروهای اشغالگر، وجود آن‌ها را در صورت نیاز، تحت اشراف سازمان ملل جایز می‌داند.

او در پاسخ به سؤال روزنامه واشنگتن‌پست مبنی بر این‌که نظر شما در خصوص نیروهایی که در عراق برای حفظ امنیت و سلامت عمل می‌کنند، چیست؟ در جواب می‌فرماید: «زمانی که نیاز به حضور ایشان باشد، عمل آن‌ها باید تحت اشراف سازمان ملل باشد نه نیروهای اشغالگر».

ایشان بعد از اشغال نظامی عراق به برگزاری انتخابات آزاد و دموکراتیک، تهیه قانون اساسی عراق و تشکیل دولتی مردمی را با توجه به نفوذی که در میان شیعیان داشتند، مصرانه پی‌گیر بود و در این زمینه با درایت، نبوغ و تدابیر ویژه‌ای که مبذول داشت، توانست تمامی کارشکنی‌های اشغالگران را در ایجاد اخلال در شکل‌گیری حکومت مردمی و مسلمان عراق خنثی ساخته و بسیاری از اهداف و نقشه‌های شوم آنان را نقش بر آب نماید. این در حالی است که بنا به اعتراف روزنامه آمریکایی واشنگتن‌پست: «آیة‌الله سید علی سیستانی نه‌تنها جرج بوش و هیچ‌یک از فرماندهان آمریکایی در عراق را به حضور نپذیرفت، بلکه آن‌ها را همچون عروسک خیمه‌شب‌بازی کنترل می‌کند. … آیة‌الله سیستانی هم‌اکنون قدرتمندترین چهره در عراق است و شیعیان نیز که اکثر جمعیت عراق را تشکیل می‌دهند، قوی‌ترین نیروی سیاسی در عراق بوده، هدایت دولت و وزارت کشور عراق را نیز در دست دارند».

وی در پاسخ به پرسش‌های روزنامه واشنگتن‌پست مبنی بر بهترین پند از میان آیات، روایات و سخنان بزرگان برای عراقی‌ها، فرمود: در قرآن کریم و احادیث پیامبر (صلی الله علیه و آٔله) و اهل‌بیت (علیهم‌السلام) موارد بسیاری هست که اگر مسلمانان به آن‌ها عمل می‌کردند؛ وضعیتی بهتر از آنچه که اکنون در آن به سر می‌برند، می‌بودند. یکی از بارزترین این رهنمودها، گفتار خداوند تبارک‌وتعالی است که می‌فرماید: «وَالَّذِینَ اجْتَنَبُواْ الطَّغُوتَ أَن یَعْبُدُوهَا وَ أَنَابُواْ إِلىَ اللَّهِ لهمُ الْبُشْرَى‏ فَبَشِّرْ عِبَادی الَّذِینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ …، و كسانى كه از عبادت طاغوت پرهيز كردند و به سوى خداوند بازگشتند، بشارت از آن آنهاست پس بندگان مرا بشارت ده».[1] ایشان در جواب همین روزنامه نسبت به رابطه با آمریکایی‌ها فرمود: نگرانی شدیدی نسبت به اهداف آنان احساس می‌کنم.

آیة‌الله سیستانی با حضور اشغالگران مخالف بود و برنامه‌های آنان را غیرقانونی می‌دانست. در همین زمینه گروهی از مؤمنان در استفتایی از ایشان مبنی بر اینکه نیروهای ائتلاف در عراق اعلام کردند که درصدد تشکیل شورایی برای تدوین قانون اساسی آینده عراق هستند، فرمود: آن نیروها هیچ صلاحیتی برای تعیین اعضای شورای تدوین قانون اساسی ندارند؛ کما اینکه هیچ تضمینی وجود ندارد که آن شورا قانون اساسی را مطابق مصالح عالیه ملت عراق و برابر با هویت ملی این کشور که دین حنیف اسلام و ارزش‌های والای اجتماعی از کانون‌های اصلی آن است، تدوین کند؛ بنابراین برنامه یادشده از اساس پذیرفتنی نیست و باید ابتدا انتخابات عمومی برگزار شود. او در پاسخ پرسش روزنامه هندی پایونیز مبنی بر گفته آقای پل برمر که بعد از تشکیل دولت موقت نیز سربازان آمریکایی در عراق خواهند ماند، فرمود: چگونه امکان دارد که حضور اشغالگران را در عراق تأیید کنم؟

مبارزه با اشغالگری در اندیشه و رفتار آیة‌الله سیستانی به‌خصوص بعد از اشغال عراق نمود برجسته‌ای دارد و در سخنان و پیام‌های ایشان مرتب از آن سخن به میان آمده و بر پایان اشغالگری نیروی‌های ائتلاف به رهبری آمریکا تأکید نمود. ایشان در جواب روزنامه فرانسوی نوول آبزروتور که زمان مناسب خروج نیروهای آمریکایی از عراق چه وقت است؟ فرمود: در اصل هیچ دلیلی برای حضور آن‌ها وجود ندارد.

از نگاه ایشان مسئولیت ناامنی‌های عراق، به عهده اشغالگران است. ایشان در بخشی از بیانیه خود نسبت به شهادت آیة‌الله سید محمدباقر حکیم آورد: «ما ضمن محکوم کردن این اعمال زشت، مسئولیت آنچه را که اینک عراق شاهد آن است؛ از نابسامانی امنیتی گرفته تا افزایش عملیاتی جنایت‌کارانه، متوجه نیروهای اشغالگر می‌دانیم و بار دیگر تقویت نیروهای میهنی عراق و تجهیز و یاری آنان را به‌منظور فراهم‌سازی امنیت و آرامش خواهانیم».

نگاهی به چگونگی عملکرد آیة‌الله سیستانی در قبال مردم مسلمان عراق خصوصاً بعد از زمان اشغال نظامی این کشور به‌خوبی مشخص‌کننده تفکر و ابعاد استعمارستیزی این عالم مجاهد می‌باشد. نقش و رفتار سیاسی او حداقل بعد از اشغال عراق، کاملاً روشن و در حل بسیاری از بحران‌ها روش ایشان جواب‌گو بوده و باید از نقش وی در صدور حکم جهاد که باعث شد دولت بغداد سقوط نکندتمجید کرد.[2]

 

[1]. زمر ۱۷ و ۱۸.

[2]. بر اساس مقاله‌ای از کاظمی، سید آصف، در بررسی رفتار سیاسی آیت‌الله سیستانی، سایت شفقنا.