searchicon

کپی شد

عملیات استشهادی و خودکشی

عملیات استشهادی یا شهادت طلبانه به معنای عام آن به اقدامی اطلاق می شود که شخصی با قصد قربت و با علم به شهادت و با هدف ضربه زدن به دشمن به انجام آن مبادرت می ورزد و در این راه کشته می شود. در تاریخ اسلام و سیره اولیای الهی بالأخص سالار شهیدان حضرت امام حسین (ع) و یارانش نمونه این اقدام به چشم می خورد.[i] به سخن دیگر «روش جدیدی برای مقاومت و رویارویی با دشمن که با وسایل و ابزار جدید کشنده، که در گذشته معمول و معروف نبوده، انجام می شود، و مجری آن یقین یا ظن غالب دارد که خودش نیز در جریان عملیات به شهادت می رسد».[ii]

از آنجا که عملیات استشهادی از نظر شکلی به انتحار و خودکشی شباهت دارد، عده ای آن را همان انتحار و خودکشی می دانند، لکن دقّت در عملیات شهادت طلبانه نشان می دهد که این رفتار، هم از جهت «قصد و انگیزه»، هم از جهت «هدف و غایت» و هم از نظر «آثار و پیامدها» با انتحار تفاوت اساسی دارد. غفلت از شکاف عمیقی که میان این دو گونه رفتار و عاملان آن وجود دارد، سبب شده که عده ای آن را با «انتحار و خودکشی» اشتباه کنند.

در عملیات استشهادی:

اوّلاً: قصد و انگیزه اقدام کننده، اعتلای کلمة الله و دفاع از ایمان و اعتقاد و مقدّسات دین و سرزمین اسلامی است؛ به همین دلیل به شرف شهادت نایل می شود.

ثانیاً: هدفش از جنبه شخصی نیل به فوز عظیم شهادت و سعادت ابدی است و از جنبه اجتماعی کشتن یا مجروح ساختن دشمن و ضربه زدن به او، ایجاد رعب و وحشت در جبهه دشمن و روحیه بخشیدن به مسلمانان است.

ثالثاً: چنین شخصی از جنبه فردی دارای قدرت و قوت روحی، شجاعت و شهامت و ایمان و اعتقادی راسخ است که با آگاهی کامل قدم در این میدان می گذارد.

در حالی که شخصی که خودکشی می کند، در هیچ یک از ابعاد سه گانه یاد شده کمترین شباهتی به مجاهد فی سبیل الله ندارد، نه قصد و انگیزه اش الهی است، نه در مقام دفاع از ایمان و اعتقاد دینی است بلکه عمل او نشانه بی ایمانی یا ضعف ایمان است که با ارتکاب عمل خودکشی و گناه کبیره گرفتار عذاب الهی می شود، هدفی نیز جز نفله کردن خود و راحت شدن از گرفتاری های روحی خود ندارد. از جنبه اجتماعی نیز کمترین تأثیری در رشد اجتماع یا مقابله با دشمن ندارد. اساساً چنین فردی با خود مشکل دارد. شخص ضعیف النفسی است که برای گریز از مشکلات و گرفتاری ها و واقعیات زندگی به حیات خود خاتمه می دهد.[iii]

عملیات استشهادی یک شیوه و ابزار دفاعی است که در زمان های اخیر، مجاهدین مسلمان علیه دشمنان متجاوز و اشغال گر به کار گرفته اند. عده ای از فقهای معاصر شیعه و اهل سنت این نوع عملیات را مصداقی از جهاد دفاعی دانسته و آن را جایز و مشروع می دانند.[iv] عملیات استشهادی با توجه به اهمیت حفظ نفس زمانی انجام می شود که با دیگر ابزار دفاعی متعارف دفع تجاوز ممکن نباشد. اطلاق آیات و روایات جهاد دفاعی و ترجیح دفاع بر حفظ نفس، دلیل جواز این نوع عملیات است. عملیات استشهادی ملاک جهاد و دفاع را دارد و با انتحار و اعمال انتحاری علیه انسان های بی گناه، یا به عبارت دیگر خودکشی بدون جهت شرعی، متفاوت است؛ لذا ادله حرمت قتل نفس منصرف از آن است.

با این وصف، «عملیات انتحاری» که عبارت است از «اقدام به کشتن دیگران همزمان با قتل خویشتن» و در ظاهر و بعضی اوصاف شباهت به عملیات استشهادی دارد، اگر دارای ملاک جهاد دفاعی باشد؛ یعنی برای دفاع از اسلام و مسلمانان و دفع تجاوز از بلاد اسلامی و علیه متجاوزان و اشغال گران انجام شود و دیگر شرایط عملیات استشهادی را داشته باشد، همان عملیات استشهادی است، منتهی از آن تعبیر به عملیات انتحاری می شود، ولی اگر فاقد ملاک و شرایط مذکور باشد و علیه انسان های بی گناه و کسانی که نقشی در تجاوز و اشغال گری ندارند انجام شود نوعی انتحار و خودکشی است و از نظر اسلام گناه کبیره و حرام است و ادله حرمت قتل نفس شامل آن می شود؛ مثل آنچه سازمان مجاهدین (منافقین) خلق علیه اهداف دولتی و شهروندان ایرانی انجام داده یا می دهند، و آنچه بعضی از دشمنان، علیه برادران مسلمان اهل سنت و شیعه انجام داده اند؛ مانند عملیات انتحاری علیه احمد شاه مسعود فرمانده مجاهدین مسلمان افغانی و عملیات انتحاری علیه آیت الله حکیم و زائرین امام حسین(ع) در محرم سال 1382 هـ ش در شهر کربلا و بعضی شهرهای دیگر عراق و عملیات انتحاری علیه شیعیان در پاکستان و دیگر موارد که به هیچ عنوان نمی توان این گونه عملیات را، استشهادی نامید و چیزی جز انتحار و خودکشی و کشتن انسان های بی گناه نمی باشد.

البته از نظر غربی ها و استکبار جهانی و رژیم صهیونیستی فرقی بین عملیات استشهادی و عملیات انتحاری وجود ندارد، و آنها هر دو نوع عملیات را اعمال تروریستی می دانند و آن را محکوم می کنند، در حالی که تفاوت اساسی بین این دو نوع عملیات وجود دارد.[v]

نتیجه گیری

جهاد دفاعی که فرعی از فروع دین اسلام است، با توجه به مقتضیات زمان و مکان و امکانات دفاعی هر ملتی با وسایل و روش های گوناگون انجام می شود. عملیات استشهادی نیز یک روش و تاکتیک دفاعی است که مجاهدین مسلمان علیه متجاوزین به بلاد اسلامی در شرایط خاصی به کار می گیرند.

اکثر فقهایی که درباره عملیات استشهادی اظهار نظر کرده اند، این نوع عملیات را علیه دشمنان متجاوز و اشغال گر جایز و مشروع دانسته، آن را مصداقی از مصادیق جهاد دفاعی می دانند. فقهاء دلیل جواز این نوع عملیات را مطلقات آیات و روایات جهاد دفاعی و اهمیت و ارجحیت دفاع بر حفظ نفس در مقام تزاحم می دانند. عملیات استشهادی زمانی انجام می شود که با وسایل و شیوه های دفاعی معمول و متعارف دفع تجاوز ممکن نباشد و مرجع تشخیص انجام این نوع عملیات رهبر شرعی است، که بعد از کارشناسی لازم توسط اهل خبره حکم به انجام این نوع عملیات می کند. این نوع عملیات علیه انسان های بی گناه و کسانی که در تجاوز و اشغال گری هیچ نقشی ندارند جایز نیست.

عملیات استشهادی ملاک جهاد و دفاع را دارد و با انتحار و عملیات انتحاری علیه انسان های بی گناه که خودکشی بدون جهت شرعی است تفاوت اساسی دارد، لذا ادله حرمت قتل نفس منصرف از آن است. مجری عملیات استشهادی مجاهد فی سبیل اللّه و شهید در راه خدا است، ولی فردی که دست به انتحار و عملیات انتحاری علیه انسان های بی گناه می زند مرتکب گناه کبیره شده و مستحق عذاب دوزخ می باشد.

 


[i]. از سایت حوزه نت، به نقل از مجله حکومت اسلامی، ش 27، ورعی، سید جواد، مبانی فقهی عملیات شهادت طلبانه.

[ii]. همان، به نقل از مجله حصون، پاییز 1384، ش 5، ملا محمدعلی، امیر، مشروعیت عملیات استشهادی از دیدگاه فقهای معاصر شیعه و اهل سنت، ص 59.

[iii]. همان.

[iv]. همان به نقل از فصلنامه فقه، ش 17، نواف هایل تکروری، العملیات الاستشهادیة فی المیزان الفقهی، دارالفکر، چاپ دوم، شق،1418ق، «نویسنده در این اثر کوشیده ثابت کند: عملیات استشهادی، نه تنها حکم خودکشی را ندارد، بلکه گاه تحت شرایطی واجب می شود. این کتاب، براساس مذهب اهل سنت نگاشته شده و در آن از آرای علمای اهل سنت در این موضوع، استفاده شده است».

[v]. همان، مشروعیت عملیات استشهادی از دیدگاه فقهای معاصر شیعه و اهل سنت، ص 59.