searchicon

کپی شد

صلوات

فلسفه و غرض از فرستادن صلوات بر پیامبر

صلوات ما  بر پيامبر اکرم (ص) دارای جنبه های مختلفی است که به بعضی از آنها اشاره می کنیم :

1. صلوات دستور خداوند متعال در قرآن مجید است که می فرماید:” إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْليما”[1]، ” خدا و فرشتگانش بر پيامبر درود مى‏فرستد اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد، بر او درود فرستيد و سلام گوييد و كاملًا تسليم (فرمان او) باشيد.” پس بندگان خدا وظیفه دارند امر خداوند را اطاعت کرده و بر آن ها درود بفرستند، بنابر این ما از خودمان چيزي اهدا نمي‌كنيم بلكه به خدا عرض مي‌كنيم و از او مي‌خواهيم كه بر پيامبر و خاندانش رحمت ويژه بفرستد

2. صلوات و درود بر پیامبر در حقیقت، تقدیر و تشکر از زحمات و تلاش های پیامبراکرم (ص) و اهل بیت او است که سال ها با راستی و درستی در بین جامعه زیسته و همه سختی ها و ناملایمات را در راه هدایت بشر تحمل کرده و  اسوه و نمونه انسان کامل شدند. بر این اساس آنان قطعاً مستحق تقدیر و تشکر می باشند که کمترین درجه این تشکر ذکر صلوات بر آن حضرت می باشد. که حتی اگر ایشان به این صلوات نیازی نداشته باشند ما به عنوان کسی که از زحمات آنان بهره مند هستیم وظیفه داریم که قدرشناس باشیم، به علاوه گرچه اين خاندان نسبت به ما محتاج نيستند، ولي به ذات اقدس اله ‏نيازمندند و بايد دائماً فيض الاهي بر آنها نازل شود. ما با اين صلوات در واقع خود را به اين خاندان نزديك كرده‌ايم؛ مثلاً اگر باغباني در باغي كه همه‎ ‎گل‌ها و ميوه‌هايش مِلك صاحب باغ است كار كند و از صاحب باغ حقوق بگيرد و روز عيد، يك دسته گل از باغ تهيه كند و به حضور صاحب باغ ببرد آيا عمل او موجب تقرب به‏ صاحب باغ است يا نه؟ مسلماً پاسخ مثبت است. اين عمل نشانه ادب باغبان است. صلوات هم ‏ادب ما را ثابت مي‌كند و اِلاّ ما كه از خودمان چيزي نداريم. بلكه از ذات اقدس اله مسئلت ‏مي‌كنيم که بر مراتب و درجات اين بزرگواران بيفزايد. و همين عرض ادب براي ما باعث تقرّب است.‏[2]

ذکر صلوات هنگام شنیدن نام پیامبر

تمام مراجع معظم تقلید در توضیح المسائل خودشان حکم به استحباب صلوات در هنگام شنیدن نام مبارک پیامبر اکرم (ص) نموده اند. و این حکم شامل حال نماز هم می شود.

امام خمینی (ره) می فرماید: «هر وقت انسان اسم مبارک حضرت رسول (ص) مانند محمد و احمد، یا لقب و کنیه آن جناب را مثل مصطفی و ابوالقاسم بگوید یا بشنود، اگر چه در حال نماز باشد، مستحب است صلوات بفرستد».[3]

آیة الله مکارم شیرازی (حفظه الله) می گوید: «صلوات بر پیغمبر و آل او (ع) بعد از نماز یا در حال نماز و هم چنین در سایر حالات از مستحبات موّکد است هر موقع نام مبارک حضرت رسول (ص) خواه محمد باشد یا احمد و هم چنین لقب و کنیه آن جناب را مانند مصطفی و ابوالقاسم بشنود صلوات بفرستد، حتی اگر در نماز باشد.[4]

قابل توجه است از عبارات فقهاء عظام که به صورت مطلق بیان فرمودند (هر وقت انسان اسم مبارک حضرت …) استفاده می شود که در صورت تکرار نام حضرت یا آیۀ صلوات، تکرار صلوات نیز مستحب است. البته بدیهی است که تکرار صلوات تا جایی استحباب دارد که انسان را از صورت نمازگزار خارج ننماید.

در مورد آیۀ صلوات، حضرت علی (ع) می فرماید: «هنگام خواندن آیۀ “ان الله و ملائکته یصلّون علی النبی” چه در نماز باشید یا غیر آن، بر آن حضرت بسیار صلوات بفرستید».[5]

ذکر صلوات در نماز

علاوه بر احادیثى كه از طرق اهل بیت در این زمینه رسیده در کتب اهل سنت نیز روایاتى كه دال بر آن باشد كم نیست. از جمله در روایت معروفى، عایشه از پیامبر (ص) نقل می کند:” نماز بدون طهارت و درود بر من قبول نخواهد شد”.

اما درباره صلوات در نماز باید گفت در روایاتی صلوات را جزئی از نماز و باعث کامل شدن نماز به حساب آورده اند. امام صادق (ع) می فرماید:” صلوات باعث کامل شدن نماز می شود.”[6]

در جای دیگر امام باقر (ع) در بارۀ صلوات در رکوع و سجده فرمودند: ” هر کس در رکوع و سجود و قیام نمازش صلوات بر محمد (ص) و آل او بفرستد خداوند ثواب آن را مانند ثواب رکوع و سجود و قیام (در نامه اعمال او) مى‏نويسد.[7] و هم چنین صلوات در نماز را باعث سنگینی اعمال حسنه شمرده اند.”[8] و در روایت دیگری امام صادق (ع) فرمودند: “اگر کسی در نمازش صلوات بر محمد آل او نفرستد این نماز او را به بهشت نمی برد”.[9]

البته منظور از صلوات، صلوات کامل است که کیفیت آن در روایات وارد شده که: “صلوات کامل آن صلواتی است که با آل همراه باشد.” اللهم صل علی محمد و آل محمد”.[10]

فقهای شیعه هم دربارۀ صلوات فرموده اند: “صلوات بر پیغمبر و آل او در تشهد اول و دوم نماز واجب است، و در غیر آن مستحبّ است.”

از فقهاى اهل سنت” شافعى” آن را در تشهد دوم واجب مى‏داند، لذا در نماز مخصوصاً در رکوع و سجده و در غیر نماز در سایر حالات از مستحبات موکّد است.[11]

بنا براین آثار و برکات بی شمار صلوات، شامل صلوات در هنگام رکوع و سجده نیز می شود.

طریقه صحیح ذکر صلوات

با توجه به این که روایات بسیاری از اهل  سنت و شیعه دلالت دارند که هنگام صلوات باید کلمۀ آل محمد نیز گفته شود، اما برخی از افراد با در نظر گرفتن صلوات در قرآن این شبهه برایشان وجود دارد که مگر آیۀ قرآن صراحت به صلوات بر محمد به تنهایی ندارد[12] و چگونه می شود گفت که ذکر آل محمد در صلوات، واجب است؟ آیا این نوعی بدعت در دین نیست؟ حال با توجه به صراحت قرآن می­توانیم بگوییم صلوات بر آل محمد جزء اصلی صلوات نیست و از باب استحباب باید گفته شود، پس ذکر کردن آل محمد هنگام صلوات واجب نیست.

برا ی پاسخ به این شبهه و روشن شدن بحث، توجه به نکات زیر لازم به نظر می رسد:

 1. بدعت؛ یعنی آن چه را که در دین نیست جزو دین بدانیم. این نکته در جای خود ثابت شده است که گفتار و رفتار پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) ایشان، جزو دین است و اگر هم در قرآن نیامده باشد، ولی همین که در روایات بیاید جزو دین محسوب می گردد و بدعت نخواهد بود.

2. تکالیف و وظایفی را که خداوند متعال برای انسان ها قرار داده؛ مثل طهارت، نماز، روزه، حج، جهاد، خمس، زکات و … تماماً در قرآن مجید آمده است، لکن نه با بیان تمام جزئیات، شرایط، لوازم و موانع، بلکه تنها وجوب و بعضی از اجزا و شرایط به صورت اجمالی و کلی بیان شده است؛ مثلاً اصل وجوب نماز در قرآن مجید آمده است و به بعضی از اجزا و شرایط آن؛ مثل رکوع و سجود و طهارت، نیز اشاره شده است، اما تعداد رکعات، ذکر رکوع و سجود، قرائت، تسبیحات اربعه، قیام متصل به رکوع، چگونگی غسل، وضو و تیمم و چگونگی حج، مقدار پرداخت زکات و … به طور کامل و با تمام خصوصیات در هیچ آیه ای بیان نشده است.

روش مسلمانان از آغاز این بوده است که برای دست یابی به این جزئیات، به محضر پیامبر (ص) شرفیاب می­شدند و از جزئیات و چگونگی انجام تکالیف سؤال می کردند و بر طبق آن چه از پیامبر (ص) می شنیدند، عمل می کردند.

در مورد “صلوات” هم همین طور بوده است که بعد از نزول آیۀ صلوات: “ان الله و ملائکته یصلون علی النبی یا ایها الذین امنوا صلوا علیه و سلموا تسلیما”،[13] مسلمانان به حضور پیامبر اکرم (ص) شرفیاب شده و از آن حضرت کیفیت صلوات بر پیامبر (ص) را سؤال کردند و همان طوری که در روایات متعدد (متواتر) از شیعه و سنی آمده است حضرت فرمودند: بگوئید: “اللهم صل علی محمد و آل محمد …”[14] و بدین ترتیب مسلمانان وظیفۀ خود را در رابطه با صلوات متوجه شدند.[15]

به عبارت دیگر، وقتی خداوند پیامبرش را مبین و مفسر قرآن قرار داد،[16] بیان و تفسیر ایشان را بیان خودش می داند، و پیامبر (ص) آیۀ شریفۀ: “یا ایها الذین آمنوا صلوا علیه و سلموا تسلیماً”[17] را به “اللهم صلی علی محمد و آل محمد” تفسیر نمودند. نتیجه این که صلوات بر آل از خود قرآن فهمیده می شود.

3. قرآن علاوه بر معنای ظاهری دارای معانی عمیق باطنی نیز هست که پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) ایشان می توانند از آن خبر دهند.[18] بر این اساس می توان گفت روایاتی که می گویند در هنگام صلوات “آل محمّد” را هم بیاورید، اشاره به معنای باطنی قرآن دارند؛ یعنی اگر چه معنای ظاهری لفظ “النبی” شامل “آل محمد” نمی شود، ولی به حسب معنای باطنی شامل “آل محمد” می­شود.

4. از آیات قرآن می توان استنباط نمود که خداوند پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) ایشان را به عنوان حقیقت واحد لحاظ می کند؛ به عنوان نمونه در آیۀ تطهیر: “انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیراً”[19] خداوند پیامبر و خاندانش را به عنوان یک حقیقت مورد توجه قرار می دهد.

آیه مودت: “قل لا اسئلکم علیه اجراً الا المودة فی القربی”[20] چون خداوند وقتی اجر رسالت پیامبر (ص) را دوستی به خویشان ایشان می داند، روشن می شود که از نظر خداوند ایشان از هم جدایی ندارند. یا آیۀ مباهله: “فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَكُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَكُمْ وَ أَنْفُسَنا…”[21] در این آیه از حضرت علی (ع) به نفس پیامبر (ص) تعبیر شده و در اجابت دعا حضور این مجموعه را لازم و ضروری دانسته است.

5. روایات متعدّدی داریم که بیان می کنند پیامبر و اهل بیت (ع) ایشان نور واحد هستند.

برای نمونه به این روایت توجه نمایید: پیامبر اکرم (ص) می فرماید: “من از نور خداوند خلق شدم و اهل بیتم از نور من خلق شدند”.[22]

6. عرفا نیز ار ذوات نوریه پیامبر و اهل بیت ایشان (ع) تعبیر به حقیقت محمدیه و صادر نخستین می آورند که یک حقیقت است و دارای تجلیات و ظهورات متعددند.

7. در نظر عرف و عقلا، عده ای که دارای یک عقیده و یک فکر هستند و با هم هیچ تباین و تضاد فکری و عملی ندارند، یک حقیقت محسوب می شوند و به اصطلاح به یک چشم به آنها نگاه می­شود.

نتیجه این که داخل کردن صلوات بر اهل بیت در صلوات بر پیامبر (ص) نه تنها بدعت نیست، بلکه موافق با خود قرآن و روایات و عقل و عرف عقلا است و صلوات بر اهل بیت (ع) همان صلوات بر پیامبر (ص) است و هر دو از یک واقعیت حکایت می­کنند.

نکتۀ آخر این که صلوات بر پیامبر (ص) به طور مطلق واجب نیست، بلکه تنها در موارد خاص؛ مثل تشهد نماز، واجب است.[23] البته در جایی که صلوات واجب است ذکر “آل محمد” نیز واجب است، و در موارد مستحب، ذکر “آل محمد” نیز مستحب است و نیاوردن “آل محمد” باعث ناقص شدن صلوات خواهد شد.

ختم صلوات

گاهی در تأثیر صلوات برای رسیدن به حاجت موارد زیر مطرح و نقش آفرین است:

1. صلوات با صیغه و شکل خاص؛ مثلاً اگر کسی تصمیم دارد که قبل از مردن توفیق دیدار حضرت مهدی (ع) را پیدا کند صلوات با این شکل را انجام دهد: «اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم».

2. گاهی عدد خاصی مطرح است؛ مثلاً اگر کسی بخواهد به شصت حاجت برسد که سی تای آن حاجت دنیایی و سی تای آن حاجت اخروی باشد صلوات فوق را صدبار بفرستد که عدد صد نقش دارد، یعنی نباید کمتر و یا بیشتر باشد.

در این جا و مانند آن است که کلمۀ «ختم صلوات» معنا پیدا می کند؛ یعنی صلوات فرستنده، در صورتی ختم صلوات را انجام داده که یک دورۀ صلوات صدتایی را به پایان رسانده باشد. در هر صورت بر اساس روایات فرستادن صلوات دارای ثمرات فراوانی است که در بعضی روایات عدد خاصی معین شده است(ختم صلوات)، ولی در اکثر روایات عدد خاصّی معین نشده است و تعیین عدد خاص در اختیار انسان است که می تواند به صورت نذر یا قسم، عدد خاصی را بر خود لازم و واجب نماید یا بدون آن به صورت استحباب برای رسیدن به هدفی، تعداد معینی را انتخاب کند یا برای ترویج آن در جامعه به صورت جلسه ای یا غیر آن به دیگران پیشنهاد کند، ولی نکتۀ مهمّی که باید در نظر داشت آن است که نباید این طرح ها موجب پایین آوردن ارزش آن و سبکی صلوات و یا موجب ظهور و بروز بدعت ها در جامعه شود؛ یعنی نباید به گونه ای باشد که مسائل اهمّ و واجبات مهمّ تحت الشعاع قرار گیرند و فراموش شوند و یا موجب صرف هزینه های گزاف گردند.

فضیلت و ثواب صلوات

در روایات زیادی فضیلت این ذکر و کیفیت آن بیان شده است. پیامبر(ص) فرمودند: “صلوات فرستادن شما بر من باعث روا شدن حاجت های شما است و خدا را از شما راضی می گرداند و اعمال شما را پاکیزه می کند.[24] و در روایت دیگری حضرت فرمودند: “در شب معراج فرشته ای را دیدم که می گفت من حساب تعداد قطرات باران را می دانم ولی ثواب صلوات را نمی توانم حساب کنم.[25] امام حسن (ع) می فرماید: “قلب زنگار می گیرد و با صلوات این زنگار کنار می رود و دل صیقلی می شود.[26] در روایتی امام عسکری (ع) صلوات را از شریف ترین اعمال مؤمن به حساب آورده است.[27] علاوه بر احادیثى كه از طرق اهل بیت در این زمینه رسیده در کتب اهل سنت نیز روایاتى كه دال بر وجوب است كم نیست. از جمله در روایت معروفى، عایشه مى‏گوید:” نماز بدون طهارت و درود بر من قبول نخواهد شد”.

آثار صلوات بر پیامبر

صلوات بر محمد و آل محمد دارای فضایل فراوانی است. و در فضیلت آن همین بس که خداوند آن را از کارهای همیشگی خود و فرشتگان قلمداد و پیرامون حفظ حرمت رسول اکرم (ص) می فرماید: «إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ…».[28] و به مؤمنان نیز دستور می دهد که آن را از برنامه های خویش قرار دهند، «… يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْليماً ».[29]

مضمون این آیه نشانگر جایگاه والای رسول اکرم (ص) در پیشگاه خداوند است، به گونه ای که خدا و فرشتگانش بر او درود می فرستند و خداوند فرمان می دهد که دیگران نیز با آنها هماهنگ شده و بر او درود و سلام بفرستند.

در روایات آثار و برکات بسیاری برای صلوات شمرده شده است. امام باقر (ع) یا امام صادق (ع) می فرماید: “در میزان (ترازوی اعمال) در روز رستاخیز چیزی سنگین تر از صلوات بر محمد و آل محمد نیست و در آن روز شخصی را می آورند و اعمالش را در میزان می گذارند، ولی سبک است، آن گاه پاداش صلوات او بروز کند و آن را در میزانش می نهند، ترازوی اعمالش پر بار و سنگین می گردد”.[30]

در احادیث معصومین (ع) بر فرستادن صلوات هر گاه نام مبارک پیامبر اکرم (ص) برده شد، تأکید شده است. حتی آمده است در وسط نماز هم اگر کسی نام مبارک پیامبر را بشنود، مستحب است صلوات بفرستد.

از کارآمدی صلوات این است که در اجابت دعا نقش به سزایی دارد. به طوری که گفته اند صلوات فرستادن بر محمد و آل او در اول و آخر دعا باعث اجابت است.[31] و از امامان (ع) رسیده است که: در ترازوی خدا چیزی سنگین تر از صلوات بر محمد و آل محمد نیست.[32]،[33]

ختم صلوات و هدیه دادن آن به ائمه اطهار (ع) و شهدای کربلا از کارهای پسندیده ای است که آثار بسیار فراوانی برای انسان دارد.

 


[1] . احزاب، 56.

[2]. بر گفته از فايده صلوات

[3]. رساله توضیح المسائل نه مرجع ، تدوین و تطبیق: لطیف راشدی و سعید راشدی، ص 632، م 916، چاپ امیدوار قم ، چاپ اول، 1385.

[4]. همان، ص 632 .

[5]. حرّانی، ابو محمد حسن بن علی بن الحسین بن شعبة، تحف العقول، جعفری، بهزاد، ج 1 ، ص 201، نشر صدوق تهران، چاپ اول؛ 1377.

[6] . صدوق، من لا یحضره الفقیه ج 2، ص 183.

[7] . کلینی، اصول کافی، ج 3، ص 324: قَالَ الْبَاقِرُ(ع):مَنْ قَالَ فِي رُكوعِهِ وَ سُجُودِهِ وَ قِيامِهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ كتَبَ اللَّهُ لَهُ بِمِثْلِ الرُّكوعِ وَ السُّجُودِ وَ القیام.

[8]. اصول کافی، ج 2، ص 494، چاپ دار الکتب الاسلامیه، تهران، سال 1365، باب صلوات بر پیامبر (ص).

[9]. اصول کافی، ج 2، ص 495.

[10]. وسائل الشیعه، ج 7 ، ص 203.

[11]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 17، ص 421، ( رساله عملیه ایشان مسئله 100 از بحث تعقیبات نماز).

.[12] ملائکه و خدا صلوات می­فرستند بر نبی و ای کسانی که ایمان آورده اید صلوات بفرستید بر او !، احزاب، 56..

[13]. احزاب، 56.

 [14] . مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 17، ص 419.

 [16] . حشر، 7.

 [17] . احزاب، 56.

 [18] . بحار الانوار، ج 89، ص 90- 95.

 [19] . احزاب، 33

[20]  . شوری، 23.

[21] . آل عمران، 61.

[22].  بحارالانوار، ج 15، ص 20.

 [23]. امام خمینی، تحریر الوسیلة، ج 1، ص 143، القول فی التشهد، م 1.

[24] . خمسه ای قزوینی، علی، صلوات کلید حل مشکلات، ص 25، چاپ 92، نشر جمال،  به نقل از جمال الاسبوع، ص 241.

[25] . نوری، مستدرک الوسائل، ج 5، ص 355، به نقل از صلوات کلید حل مشکلات، ص 24.

[26] . شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج 4، ص 1216.

[27] . مجلسی، محمد تقی، بحار الانوار، ج 91، ص 62.

[28] . احزاب، 56.

[29] . همان.

[30]. کلینی، کافی، ج 2، ص 494، باب الصلاة علی النبی و اهل بیته (ع)، ح 15، دارالکتب الاسلامیة، تهران، 1365.

[31] . ملکی تبریزی، جواد، المراقبات، ص 243، محدث بندر ریکی، ابراهیم، دار الاخلاق، 1376.

[32] . همان.