کپی شد

تعیین مرجعیت در شیعه

از زمان غیبت کبرا تا امروز همواره شیعیان از یکی از راه های یاد شده مرجع تقلید خود را انتخاب کرده اند و در آینده نیز به همین گونه خواهد بود و هر فردی که از یکی از این راهها، مرجع تقلید خود را شناخته و به جامع الشرایط بودن او یقین کند شرعاً می تواند از او تقلید کند. بر این اساس بعد از رحلت حضرت امام خمینی(ره) از طرف بعضی از علما، چند نفر از مجتهدین عالی مقام به عنوان کسانی که شایستگی امر مرجعیت را داشته معرفی شده اند، تا کسانی که نتوانسته اند از راه های دیگر، مرجع تقلید اعلم را شناسایی کنند[1]، از این راه مرجع تقلید خود را شناخته و انتخاب کنند. و این معرفی به معنای الزام به تقلید از این افراد، یا انحصار مرجعیت در این افراد نبوده است.

طبیعی است در این معرفی ها، افراد یا گروه های معرفی کننده، نظر خود را بیان کرده و فردی را که بر طبق نظر خود واجد شرایط می دانند معرفی می کنند که ممکن است همین فرد از نظر فرد یا گروه دیگری دارای صلاحیت نباشد و یا فرد دیگری را واجد شرایط بدانند.

بنابراین، صرف معرفی فرد یا گروهی، شخصی را به عنوان واجد شرایط مرجعیت یا فاقد آن، برای مردم الزام آور نخواهد بود که از او تقلید کند یا از تقلید او صرف نظر کند؛ زیرا ملاک مردم در انتخاب، علم و اطمینان خود افراد است که هرگاه به کارشناسی، تخصص، تقوا و تعهد کارشناسان و معرفی کنندگان اعتماد داشته باشند و از گفته آنان به صلاحیت کسی برای مرجعیت اطمینان کنند می توانند از او تقلید کنند. همچنین اگر فرد یا گروهی نظرشان عدم صلاحیت فردی برای مرجعیت است این نظر برای کسانی مفید است که به کارشناسی، تخصص، تقوا و تعهد این افراد اعتماد دارند و هیچ گاه معرفی کردن مرجع تقلید به معنای نصب نیست، همان طوری اعلام عدم صلاحیت به معنای عزل از مرجعیت نیست؛ زیرا اساساً   مقام مرجعیت شیعه قابل نصب و عزل نیست و این مردم هستند که فردی را به عنوان مرجع تقلید خود انتخاب می کنند یا از فردی که تقلید می کرده اند عدول کرده و مرجع دیگری بر می گزینند.

لازم به ذکر است همانگونه که بیان گردید تعیین مرجعیت از زمان غیبت کبری تا کنون توسط راه های مذکور صورت گرفته است و نیز تحت تأثیر رخدادهای سیاسی نبوده است.

برای آگاهی بیشتر به نمایه های زیر مراجعه شود:

1. انتخاب مرجع تقلید، سؤال شماره 2820 (اسلام کوئست: 3024).

2. انتخاب مرجع تقلید اعلم، سؤال شماره 4520 (اسلام کوئست: 4946).

3. مجتهد اعلم، سؤال شماره 5310 (اسلام کوئست: 5528).


[1] . اقتباس از سؤال 620 (اسلام کوئست: 678).