Warning: filemtime(): stat failed for /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/assets/js/front.min.js in /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/easy-table-of-contents.php on line 236
searchicon

کپی شد

آزادی فکر در اسلام

اسلام اگرچه در مواردی انسان را از اندیشیدن نهی کرده است مثل اندیشیدن در ذات باریتعالی[1]، اما به طور کلی با آزادی فکر موافق است.

توضیح این که از نظر اسلام، یک مسلمان، هم حق دارد و هم بر او لازم است که اعتقادات و اصول دین (توحید، عدل، نبوت، امامت و معاد) خود را با فکر و استدلال بپذیرد؛ وقتی اشکالی به ذهنش رسید، حق دارد این اشکال را به اهل اطلاع برساند تا اشکالش حلّ شود و …، برخلاف آن چه در مسیحیت گفته شده که این منطقه قلمرو ممنوعه است و از آن به قلمرو ایمان یاد می شود که در آن جایگاه نباید عقل دخالت کند.

قرآن در آیات متعددی انسان را به تعقل و تدبر و اندیشه در جهان هستی فرا می خواند و از او می خواهد که با نیروی عقل، منافع و مضار خویش را بشناسد و در جهت کمال و آزادی از هرگونه اسارت، پلیدی و گمراهی قدم بردارد.

«زود است که ما آیات خود را در آفاق جهان و نفوس بندگان هویدا گردانیم، تا آشکار شود که آن حق است؛ آیا کافی نیست که پروردگارت بر همه چیز گواه است؟»[2]

«و در زمین، نشانه هایی برای اهل یقین و نیز در وجود شما است؛ آیا به چشم بصیرت نمی نگرید؟».[3]

در روایات متعددی هم بر فکر کردن تأکید فراوانی شده است؛ مانند این روایت که حضرت صادق (ع) از امام علی (ع) نقل فرمودند: «آگاه نما دل خود را به اندیشه نمودن».[4] که حضرت بیداری و آگاهی قلب را در فکر دانسته اند؛ زیرا وقتی یک انسان در مورد چیزی فكر كرد آن را به صورت عقيده در آورده و طبق آن عمل می کند.

و یا حضرت امام صادق (ع) فرمود: «پیوسته اندیشیدن درباره خداوند و توانایی او برترین پرستش است».[5]

انبیاء الهی نیز در زمان خودشان تنها کسانی بودند که یک فکر آزاد داشتند و تمام مردم را در زنجیر عقائد سخیف و تقلیدی که کوچک ترین مایه ای از فکر ندارد، گرفتار می دیدند و تلاش می کردند که آنها را از اسارات برهانند.

البته باید توجه داشت فکری مقدس است که نقش مهم و اثر عملی در پرورش و تکامل انسانی داشته باشد و به همین دلیل اسلام از برخی افکار نهی کرده و آن را از اسباب شیطان برای گمراهی انسان دانسته است به عنوان تفکر در اموری که هیچ وقت انسان نمی تواند در این دنیای مادی به آن برسد،[6] یا تفکر در ذات الاهی از این قبیل است.

 


[1]. این نهی از آن رو است که انسان محدود است و تفکر محدود در ذات نامحدود چیزی غیر از تحیر و سرگردانی را به بار نمی آود.

[2]. «سنریهم آیاتنا فی الآفاق و فی انفسهم حتی یتبین لهم انه الحق أو لم یکف بربک انه علی کل شیء شهید»، فصلت، 53.

[3]. «و فی الارض آیات للموقنین * و فی انفسکم أفلا تبصرون»، ذاریات، 20-21؛ اقتباس از نمایه 1671، ( سایت اسلام‌کوئست: 1619).

[4]. اصول کافی، ج 2، ص 54، کتاب ایمان و تفکر، باب تفکر.

[5]. اصول کافی، ج 2، ص 55.

[6]. مجلسی،محمدباقر، بحارالانوار، ج 58، ص 209 و 210، مؤسسه وفاء بیروت، لبنان.