کپی شد
ایده آلیسم(منکران معرفت)
اگر نگاهی به تاریخ فلسفه بیاندازیم معلوم میشود که با پاسخ دادن به سؤال فوق، مکاتب فلسفی متعددی به وجود آمدند. در یک نگاه کلی کسانی که «واقعیت» و به تبع آن «معرفت» و امکان رسیدن به آن را قبول داشتند تحت مکتب «رئالیسم» گرد آمده و گروهی که منکر اصل واقعیت شده و راه رسیدن به معرفت و مطابقت با واقع و … را منکر شدند تحت عنوان «ایدهآلیسم» جمع شدند و گروه اخیر با توجه به انکار یکی از عناصر معرفت به چند دسته تقسیم میشوند:
دسته اول «سوفسطائیان»اند که منکر اصل واقعیت هستند[1] و دسته دوم «شکاکان» می باشند که عنصر اول تعریف یعنی «باور» را منکرند[2] و دسته سوم هم «پلورالیستها» که عنصر دوم، « صدق »را نپذیرفته اند[3]، طبق این قول هر معرفتی صادق است و دسته چهارم هم که نسبی گرایاناند عنصر سوم تعریف یعنی «توجیه» را قبول ندارند.[4]
پس کسی که همه معرفت و واقعیت را انکار بکند در حقیقت به یک «شکاکیت مطلق و جهانی» مبتلا شده است که برای درمان چنین شخصی برخورد فیزیکی را توصیه می کنند[5]. اما اگر کسی منکر بخشی از واقعیت بشود دچار «شکاکیت منطقه ای» شده که نهایتا منجر به انکار برخی از معرفتها در حوزه خاصی میشود که شکاکیت این گروه با بحث و استدلال قابل حل میباشد.[6]
[1] خسروپناه، عبدالحسین و پناهی آزاد، حسن، نظام معرفت شناسی صدرائی، صص201و202.
[2] همان، ص 206.
[3] همان، ص 224.
[4] همان، ص 218.
[5] چنین پیشنهادی از طرف شیخ الرئیس در «الهیات شفاء، ص11» مطرح شده که صدرالمتالهین هم در «الحاشیه علی الالهیات، ص61» آن را پذیرفتهاند.
[6]. منزه، مهدي، اهم مسائل معرفت شناسي
http://www.pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&UID=38198#_ftnref4