کپی شد
جایگاه خلافت در اسلام
خلافت از ریشهٔ خلف است و در معانی: جانشینی، آیندگان و پشت، به کار می رود. منظور از خلافت اسلامی نیز آن است که شخص واجد شرایط، بر مبنای اصول اسلامی زمام امور مسلمانان را به دست بگیرد و حکومت کند؛ یعنی شخص خلیفه، باید هم واجد صلاحیتها و شرایط رهبری مسلمانان باشد و هم اصول اسلامی را در زمامداری خویش نصب العین قرار دهد. در میان شیعیان و اهل تسنن شرایط بسیار متفاوت و بعضا متناقضی برای احراز منصب خلیفه یا حاکم اسلامی عنوان شده است. غیر از بحثهای الهیاتی و تئولوژیک در مورد لزوم وجود عصمت برای اولوا الامر یا خلیفهٔ مسلمانان از دیدگاه شیعه و لازم نبودن عصمت برای اولوا الامر از نظر اهل سنت (که در ارتباط با آیهٔ اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم[1] مطرح می شود)، شیعه به لحاظ عملی نیز معتقد است که خلیفه باید عادل باشد و این مقام برای اشخاصی که عدالت ندارند اصولا جایز نیست، اما اهل سنت در این باره نیز با شیعیان اختلاف نظر دارند و عدالت را از شروط خلافت بر نمی شمارند و اطاعت از اولوا الامر را تحت هر شرایطی لازم و واجب تلقی می کنند و معتقدند که در موارد حاد باید صرفا به اندرز خلفاء و به اصطلاح «نصیحت ائمهٔ مسلمین» پرداخت و هیچ کس تحت هیچ شرایطی حق خروج بر هیچ خلیفهٔ مسلمانی را ندارد، حتی اگر آن خلیفه حکومت خویش را از راه غلبه، قهر و استیلاء (کودتا، خشونت و چیرگی) به چنگ آورده باشد. [2]