کپی شد
تقدیر روزی و تدبیر ما
برای به دست آوردن رزق خدا باید تلاش نموده و برنامهریزی کرد. امام صادق(ع) برنامهریزی دقیق برای زندگی را یکی از ویژگیهای افراد با ایمان برمیشمارد.[1] توصیههای فراوانی که در قرآن کریم و نیز از پیامبر اکرم(ص) و پیشوایان معصوم(ع) در ارتباط با لزوم تلاش برای تأمین معاش و قناعت و اقتصاد و جلوگیری از اسراف و تبذیر نقل شده، همگی نشان دهنده لزوم یک برنامهریزی دقیق برای پیشرفت اقتصادی خانواده و جامعه است. در ذیل به بعضی از آن ها اشاره می شود:
الف: خداوند متعال توصیه مینماید که در هنگام انفاق، نه با بخل رفتار نموده و نه آن قدر گشادهدستی نماییم که بعدا محتاج دیگران شویم.[2]
ب: پیامبر اکرم(ص) فرمودند: «شخصی که در زندگی خود برنامهریزی داشته باشد، خداوند او را از روزی بهتری برخوردار نموده و هرکه ریخت و پاش و اسراف نماید، خداوند او را از روزی محروم خواهد ساخت».[3]
ج: شخصی با قیافهای ناصحانه به امام صادق(ع) عرض نمود که چرا شما ثروت خود را در جاهای مختلف سرمایهگذاری نمودید؟ اگر آنها را در یک جا جمع آوری نمایید، هم ادارهاش راحتتر بوده و هم سودش بیشتر میباشد! امام(ع) در پاسخ فرمودند که دلیل من برای چنین کاری، آن بوده است که اگر آسیبی به یک قسمت از اموالم برسد، بخش دیگری از آنها سالم مانده (و بدین وسیله از فقر در امان باشم!).[4]
د: ابان بن عثمان میگوید که امام باقر(ع) مرا احضار نموده و از من پرسید: آیا فلانی، زمین خود را فروخته؟ عرض نمودم: بلی!، ایشان فرمودند که در کتاب آسمانی تورات بیان شده که شخصی که زمین و یا چاه آبی را بفروشد و زمین و چاه دیگری را جایگزین آن ننماید، سرمایهاش به هدر رفته است!.[5]
با توجه به مستندات فوق، می توان گفت که اسلام، نه تنها مردم را به بیتوجهی در امر معاش و نداشتن برنامهریزی دعوت ننموده بلکه بر عکس، به کار و تلاش، تشویق کرده و آن را همانند جهاد ارزیابی نموده است.[6] همچنین در روایات وارد شده که علاوه بر روزی مقدر، میتوان با دعا، به رزق بیشتری نیز دست یافت.[7] این مطلب نیز که گاهی در میان مردم مطرح میشود که کسی از گرسنگی نخواهد مرد، هیچ مستندی نداشته و نمیتواند توجیهگر افراد تنبل و تنپرور و بیبرنامه باشد.
حال، شاید این پرسش مطرح شود که روایاتی که در ظاهر خود، خلاف این مطلب را میرسانند، چه توجیهی خواهند داشت که در پاسخ باید بگوییم که چنین روایاتی، ناظر به چند موضوع هستند که به برخی از آنها اشاره مینماییم:
الف: برخی افراد؛ همانند یهودیان؛ تصور مینمودند که خداوند، بعد از اتمام آفرینش، آنان را به خود واگذاشته و همانند شخص دست بستهای که قدرت بر کاری ندارد، ناظر بر اعمال آنها است[8] و این مفهوم آیهای است که در قرآن کریم آمده است: (یدُ الله مغلولة).[9]
ما چنین عقیدهای را صحیح ندانسته و معتقدیم که هر چند برنامهریزی و نیز تلاش برای کسب روزی لازم است، اما نباید قدرت خداوند را نادیده گرفت و دلیلش آن است که مشاهده مینماییم خداوند برای نشان دادن قدرت خود، در بسیاری موارد، با نقش برآب نمودن بسیاری از برنامهریزیهای دقیق، در مقابل، به اشخاصی که از بهرۀ هوشی پایینی برخوردارند و طبیعتا توانایی برنامهریزی دقیقی ندارند، ثروت فراوان عطا نموده، تا افراد عاقل پند گرفته و بدانند که تنها با عقل و هوش نیست که میتوان به ثروت دست یافت[10]و همیشه، تدبیر منطقی و عقلانی پاسخ نمیدهد و گاهی بر عکس، زندگی افراد بدون تدبیر و برنامهریزی، بهتر از دیگران خواهد شد!
البته این موضوع، کلیت نداشته و نباید بهانهای برای عدم برنامهریزی باشد، بلکه ما را به این نکته رهنمون است که هیچ گاه نباید قدرت خداوند را نادیده گرفته و از دایرۀ توحید خارج شویم.
ب: دستهای از این روایات نیز به این مطلب اشاره دارند که باید در برنامهریزیهای مرتبط با ادارۀ زندگی، تنها از راههای پذیرفته شده در دین اسلام اقدام نموده و از جلب سرمایه و ثروت، با استفاده از راههای نامشروعی همانند سرقت، ربا و … خودداری نماییم. طبق آموزههای دینی، اگر چه میتوان، با این روشها، ثروتی را به دست آورد، اما خداوند؛ به مجازات چنین کاری؛ فرد را از رزق حلالی که از قبل برایش مقدر شده بود، محروم میسازد.[11]
ج: بیشتر این گونه روایات، به این امر مهم توصیه مینمایند که چون زندگی ما منحصر به چند روز دنیا نبوده، بلکه زندگی دائمی ما در آخرت خواهد بود، نباید آن قدر به کسب معاش دنیا مشغول شویم که آخرت را از یاد برده و هیچ فرصتی را برای تفکر و عبادت باقی نگذاریم!
در یکی از ادعیه چنین بیان شده که: خداوندا! کاری مکن که دنیا را مهمترین هدف خود تلقی نموده و تمام دانش خود را برای رسیدن به آن به کار گیریم.[12] چرا از خدا چنین چیزی میخواهیم؟ زیرا انسان سیری ناپذیر بوده و هر چه امکانات مادیاش زیادتر شود، خواستههای جدیدی نیز فراروی او قرار خواهد گرفت و شاهدش هم این است که کشورهایی که رفاه نسبی در آنها وجود دارد، اگر با مردم آنها همسخن شویم، متوجه خواهیم شد که آنان نیز رضایت کامل از زندگی نداشته، بلکه به رفاهی بیشتر میاندیشند! البته مجددا تأکید مینماییم که تلاش و برنامهریزی برای رسیدن به حداقل رفاه، از جانب اسلام مورد تأیید است، اما به فرمودۀ امام صادق(ع) باید آن قدر به دنبال کسب ثروت باشیم که نه همانند اشخاص بیتفاوت و بیمسئولیت بوده و نسبت به ادارۀ زندگی، اهمیتی قائل نشویم و نه همانند افراد حریصی باشیم که تنها دنیا را در نظر داشته و به فکر آخرتشان نیستند، بلکه باید در راه به دست آوردن سرمایه از جادۀ انصاف و عفاف خارج نشویم.[13]
[1]. حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج 17، ص 65، ح 21996، مؤسسه آل البیت، قم، 1409 ه ق.
[2]. اسراء، 29.
[3]. وسائل الشیعه، ج 21، ص 553، ح 27852.
[4]. همان، ج 17، ص 69، ح 22010.
[5]. همان ، ص 70، ح 22013.
[6]. همان، ص 66، ح 22001.
[7]. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 5، ص 147، ح 5، مؤسسه الوفاء، بیروت، 1404 ه ق.
[8]. همان، ج 4، ص 95.
[9]. مائده، 64.
[10]. وسائل الشیعه، ج 17، ص 48، ح 21948.
[11]. همان، ص 45، ح21940.
[12]. بحار الانوار، ج 2، ص 63، ح 11.
[13]. وسائل الشیعه، ج 17، ص 48، ح 21950.