کپی شد
علامه امینی از نگاه دیگران
علامه امینی با همت بلند، کاری کردند که در حد کـار یـک ملت بود؛ لذا با انتشار کتاب وزین الغدیر، وی همواره مورد تمجید مراجع تقلید، دانشمندان و مصلحان جهان قرار گرفت و هرکس به نحوی و با هر وسیلهای که در اختیار داشت با بیان یا قلم او را ستود؛ برای آنکه بیشتر با ویژگیهای علّامه امینی آشنا شویم بـهتر اسـت تـا برخی از آرای علمای بزرگ اسلامی دربارۀ او ذکر شود:
- آیتالله موسوی اردبیلی در دیدار اعضای ستاد کنگرۀ علّامه امینی نـقل کـردهاند: «به یاد دارم که روزی خدمت مرحوم آیتالله سید ابوالقاسم خویی حرکت میکردیم. مطلبی از ایـشان پرسـیده بـودم. وقتی جوابم را گرفتم، میخواستم خداحافظی کنم که فرمودند: «علّامه امینی از ایران برگشتهاند نمیخواهید، به دیـدن ایـشان برویم؟» عرض کردم: «امروز روز درس است، اگر اجازه بفرمایید، ما روز دیگری میرویم و امروز بـه درسهایمان مـیرسیم.» فرمود: «مطمئن باشید، ثواب زیارت ایشان از ثواب همۀ این درسها بیشتر است«. [1]
- آقابزرگ تهرانی: از خصوصیات علّامه، مـحبت و ارادت کـامل به آل محمد (صلیاللهعلیهوآله) میباشد که زبانزد همه است و میتوان گفت: الغدیر اثری از آثار آن مـحبتها مـیباشد و به خاطر همین علاقه بـه اهلبیت (علیهمالسّلام) اسـت که ایشان، عـلاقه خـاصی به شنیدن مصائب امام حسین (علیهالسّلام) و اصحابش دارند و بر مصائب امام حسین (علیهالسّلام) با صدای بلند گریه میکند و خطبا و حاضران مـشاهده مـیکنند که در حین ذکر مصیبت، حال ایـشان مـتغیر میشود و از گـریه ایـشان هـمه متأثر میشوند و به گـریه ایشان، گریه میکنند. به حقیقت میتوان گفت: مجلسی که ایشان در آن مجلس حاضر است و ذکر مـصیبت آل مـحمد (صلیاللهعلیهوآله) میشود، گویا یکی از آل محمد (صلیاللهعلیهوآله) در آن مجلس حـاضر مـیباشد، و ایـن حـالت در ایـشان به اوج خود مـیرسد، زمـانی که خطیب، مصیبت حضرت صدیقه کبری فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) را بیان میکند، در این زمان صورت ایشان سرخ مـیشود و گـریه مـیکند، همانند کسی که به ناموس او اهانت شـده بـاشد… بـعد از ایـنکه بـه مـحتوی و عظمت علمی کتاب الغدیر پی بردم، دست به دعا برداشته و از خدا طلب نمودم که بقیه عمر مرا به علّامه امینی ببخشد، تا ایشان صورت واقع الغدیر بدهد، و ایـن تقریظ را به علّامه امینی نوشتم: من از وصف این کتاب قیّم قاصر هستم، و شان «الغدیر» بالاتر از این است که بشود آنرا توصیف نمود. تنها عملی که از دست بنده میآید، این است کـه از خـدا میخواهم، عمر مؤلف را طول دهد و عاقبت ایشان را ختم به خیر نموده و با خلوص نیّت از خدای میخواهم که بقیه عمر مرا به عمر شریف مؤلف اضافه کند».[2]
- شیخ محمد سعید دحدوح از دانشمندان متتبع و امام جمعه و جماعت «اریحا» از نواحی حلب که بر این کتاب تقریظ زده و مستبصر شد و از اطراف و اکناف ایشان را جهت سخنرانى دعوت نمودند.[3] در بخشی از نامهاش به علامه امینی مینویسد: به راستی روش و اخلاقی را از آل محمد(صلی الله علیه و آله) ارث بردهاید که مانند آن را از غیر شما نخواهیم یافت، مگر تعداد قلیلی از پارسایان با اخلاص.[4]
- حضرت آیتالله العظمی سید ابوالحسن اصفهانی (رحمةاللهعلیه):
کتاب ارجـمند شـهیدان راه فـضیلت را با امعان نظر نگریستم و دیدم با حسن ظنی که به مؤلف امینش – علّامه امـینی – دارم، مـطابقت دارد. این پرچمدار دانش و ادب و قهرمان جنبش فکری اسلامی، همانگونه است که زیبندۀ دانش و فـضیلت و رأی و بـصیرت اسـت. [5]
- مرحوم آیتالله سید عبدالهادی شیرازی (رحمةاللهعلیه) در نامهاش مینویسد: اگر ما از نزدیک، وضع علّامه را مشاهده نـکردهبـودیم که او به تنهایی به تألیف چنین کتابی (الغدیر) قیام کرده، تصور مـیکردیم کـه کتاب الغدیر، تألیف یک جمعیتِ علمی اسـت کـه هـر کدام به نوشتن قسمتی از آن پرداخته است.[6]
- آیتالله فـاضل لنـکرانی:
عـلّامه امینی با صرف دقت و تحمل مشقتها و مسافرتهای متعدد، توانست یکی از بزرگترین خـدمات ارزنـده را به عالم تشیع بنماید و تا حدّ قابل اعتنایی از مظلومیت مکتب تشیع که امام آن نیز اول مظلوم عـالم بـود، بکاهد. حقیقتاً کتاب الغدیر مخصوصاً با قلم رسا و مطابق روزش، توانسته جـمیع شـبهات را در رابطۀ با مسئله امامت و وصایت بلافصل امیرالمؤمنین (علیهالسّلام) پاسـخی مـتناسب که مقبول عقل سلیم و منطقی خالی از تـعصب اسـت بدهد. [7]
- آیتالله صافی گلپایگانی: در عصر حاضر و قرن چهاردهم، عـلّامه امـینی یکی از مفاخر بزرگ و نوابغ عـلم و ادب و خـادمین موفق اسـلام بـود. تـلاش مداوم و کوشش بیوقفۀ آن عـالم جـلیل، در معرفی حقایق اصل و اصیل اسلام و معارف حق این دین حنیف و مکتب پربـار و یـگانه اَعدال قرآن کریم، اهل بیت (علیهمالسّلام)، کـمنظیر بود. [8]
- شیخ عباس قـمی:
عـلّامه بزرگوار و مجاهد عالیقدر مرحوم حاج شیخ عبدالحسین فرزند احمد امینی تبریزی از اعاظم علما و اکابر دانشمندان معاصر بودهاست. مرحوم علّامه امینی حـقاً از نـوادر علماء معاصر بودهاست کـه در راه خـدمت به دین و ولایت تحمل شدائدی نمود و مسافرتهایی را به کشورهای هند و پاکستان و سوریه و حلب و غیره کرده و مطالعات بسیاری در کتب و کتابخانهها کرده و دائرۀالمعارفی به نام الغدیر در مـوضوع ولایـت حضرت امیرالمؤمنین عـلی بـن ابیطالب (علیهالسّلام) و مثالب غاصبین حقش از کتب اهل سنت نوشته که در فن خود بینظیر و موجب استبصار بسیاری از اهل سنت که تقلید کورکورانۀ ستمکاران به اهل بیت (علیهمالسّلام) را مینمودند گردیدهاست.[9]
- حکیمی در مقدمه یادنامه علامه امینی، درباره اهداف محققنشده او، نوشته است: علامه امینی جز آنچه انجام داده، هنوز هدفهای دیگری داشت که با پایان عمرش موفق به انجام نشد. برخی از این برنامهها عبارت بودند از: تأسیس دارالتألیف (خانه نویسندگان)، تأسیس مرکزی برای رسیدگی به نشریات جهان درباره اسلام، احیای آیین نقابت، توسیع و تحکیم مبانی مرجعیت، چاپ و نشر کتب بسیاری از علمای اسلام که به حالت خطی باقی ماندهاند، اقداماتی در جهت اعطای بینش بیشتر به طلاب علوم دینی و وادار کردن آنان به حرکت و سفر به دور گیتی و شناخت زندگی واقعی و مسائل جهان و علوم زمان، تصحیح و تعدیل و نظارتی دقیق و دامنهدار درباره کتب مذهبی؛ تا آنکه کمکم اشخاصی درباره مذهب و مسائل مذهبی کتاب بنویسند که هم دارای اطلاعات کافی و تخصصند و هم صلاحیت دارند، نه اینکه هر کس رسید بتواند کتاب دینی بنویسد، تصحیح مسیر مجالس مذهبی و نظارت بر آنچه در آنها به مردم آموخته میشود.[10]
- اخوان ثالث، شاعر ایرانی، در مدح و ستایش علامه امینی و کتاب الغدیر شعری سروده است. بخشی از این شعر از این قرار است:
«امینی پاکبازِ دین و حق، کاندر قمارِ عشق، به نقدِ عمر و هستی زد، همه داوِ تمامی خوش، غدیری کرد بیهمتا، چنانچون بیکران دریا…».[11]
[1]. حکیمی، محمد رضا، «علامه امینی»، ص ۷۰؛ ویکی فقه.
[2]. ویکی فقه.
[3]. مرکز تحقیقات کامپیوتر علم اسلامی.
[4]. امینی، عبدالحسین، الغدیر، ج ۱، ص ۲۱.
[5]. ویکی فقه.
[6] همان.
[7]. همان.
[8]. همان.
[9]. همان.
[10]. «علامه امینی»، ص ۲۷.
[11]. اخوان ثالث، مهدی، گزینه اشعار، ص ۳۶۰؛ ویکی شیعه