کپی شد
چکیده مقاله الحاد معاصر
الحاد به معنای انحراف از حق، کفر و بیدینی، انحراف از راه راست در قبال خداوند است.
کاربرد رایج این واژه امروزه، به ویژه در مباحث الهیاتی در خداناباوری است. این کاربرد معادل آتئیسم (Atheism) در برابر تئیسم (Theism) است.
جریان الحاد در نگاه گذشتگان، بیشتر با نگاه فلسفی مطرح میشد، اما امروزه با تمام وجود تلاش میکند که از مباحث فلسفی فاصله بگیرد. سخن فلسفی نگویند، به صورت تام به دانش تجربی متکی شوند و از طریق علم و دانشهای تجربی، بحث الحاد را مطرح کنند.
این جریان یک جنبش ضد دینی رادیکال و استراتژی سیاسی متعصبانه و لجاجت آمیز است که همه خدمات و حسنات دین را نادیده میگیرد و در پی ایجاد جامعه لیبرالیستی تام در غیاب دین است.
شماری از نویسندگان الحاد مدرن که به چهار چابکسوار الحاد مدرن اشتهار یافتهاند عبارتند از: سام هریس، دنیل دنت، ریچارد داوکینز و کریستوفر هیچنز.
داوکینز پرتلاشترین و جنجالیترین عنصری است که در جریان الحاد مدرن وارد میدان شدهاست.
داوکینز به این سمت رفته که دین را نوعی کجروی و به عنوان انگل فرهنگی معرفی میکند. وی به برخی از امور سازشی اشاره میکند و میگوید دین حاصل انحراف از این امور است.
عدم باور به خدا، غیر از نفی و انکار وجود خداوند است، این تفکر در واقع تفکر «لا ادری» را هم شامل میشود، ندانمگویی در حوزه الهیات نیز یکی از گونههای تردید در وجود خداوند محسوب میشود.
برخی معنای الحاد را از این هم عامتر به کار برده و چهار معنا برای الحاد ذکر میکنند که علاوه بر انکار و تردید در وجود خداوند، نفی ربوبیت تکوینی خدا و کنار زدن دین از صحنه زندگی (سکولاریزم) را برای معانی الحاد ذکر کردهاند.
در گذشته راهکارهای مواجهه با الحاد قدیم، شبهه زدایی و اقامه براهین بود، ولی امروزه این روش تأثیر چندانی ندارد و ممکن است در برابر گروهی که افکار فلسفی دارند صرفا تأثیر داشتهباشد.
در مبارزه با الحاد جدید، باید در قبال هرگونه خاص از آن، راهکار یا راهکارهای متناسب را به سامان آورد.
در برابر “الحاد نفیکننده خدا”، باید نقطه ثقل تلاش علمی و عملی، حضوربخشی به اندیشه خدا در زندگی مردم باشد. ما میباید در قبال صفات خدا از مرحله اکتفا به ذکر آن، فراتر برویم و به “تجلی صفات الهی در زندگی مردم” بیاندیشیم.
نیاندیشیدن نسبت به این امر، راهی را میگشاید که بسیاری از نسلهای جدید در معرض این نگاه غلط قرار میگیرند که گویا خدا دشمن زندگی است.
البته ما باید تعامل بیشتری با دیگران داشته باشیم و رنج آنها را بیشتر درک کنیم و با این کار میتوانیم یکی از مهمترین نیازهای وجودی بشر را حلّ کنیم و به تبع آن بسیاری از مسائل حلّ خواهد شد.