کپی شد
عفاف در فقر و امور مالی
یکی از اقسام عفاف، عفاف در فقر است. خداوند در قرآن میفرماید: «یَحْسَبُهُمُ الْجاهِلُ اَغْنِیاءَ مِنَ التَّعَفُّفِ تَعْرِفُهُمْ بِسِیماهُمْ لا یَسْئَلُونَ النَّاسَ اِلْحافاً»؛[1] از شدت خویشتنداری و عفاف، افراد بیاطلاع، آنها را غنی میپندارند، در حالی که آنها را از چهرههایشان میشناسی، آری آنها رنجهای درونی خود را کاملاً حفظ (مخفی) میکنند و زبان به شِکوه نمیگشایند و در عین نیازمندی شدید، همچون بینیازان گام بر میدارند، ولی رنگ رخساره آنها از سرّ درونشان خبر میدهد.[2]
بدیهی است که عفت در آیه یادشده بهمعنای خویشتنداری در مسائل مالی است، نه امور جنسی.
جمعی از مفسران شأن نزول آن را اصحاب صفه[3] دانستهاند، آنها مجاهدانی بودند که بهفرمان رسول الله (صلیاللهعلیهوآله) بهمیدان جنگ حرکت میکردند و در عین گرسنگی و نیازمندی شدید، به عزتنفس و خویشتنداری، عفت خویش را حفظ میکردند.[4]
عفاف در امور مالی
عفاف در امور مالی همان امانتداری است. قرآن کریم میفرماید: «هركس كه بىنياز است، [از برداشت حقّ الزحمه] خوددارى كند؛ و آن كس كه نيازمند است، بهطور شايسته [و مطابق زحمتى كه مىكشد]، از آن مصرف كند.»؛[5] هر ولیّ و سرپرستی که خود توانگر و بینیاز است، در زندگیش حاجتی به گرفتن مال یتیم ندارد. «فلیستعفف»؛ یعنی طریق عفت را پیش گیرد و ملازم آن شود و از مال یتیم چیزی را نگیرد و اگر فقیر است بهطور شایسته از مال یتیم بخورد[6] یا بهعنوان قرض بردارد[7] و یا بهعنوان حق الزحمه نگهداری یتیم و اموال او بهطور متعارف استفاده کند.[8]
[1] . بقره، ۲۷۳.
[2]. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه: موسوي همداني، سید محمدباقر، ج ۲، ص ۶۱۳.
[3]. آنها یک گروه چهارصد نفری از مسلمانان مکه و اطراف مدینه بودند که نه خانهای در مدینه داشتند و نه خویشاوندانی که به منزل آنها بروند؛ ولی در عین حال در نهایت تعفف در محلی که بهصورت سکوی بزرگی در کنار مسجد بزرگ پیامبر (صلیاللهعلیهوآله)، زندگی میکردند.
[4]. مکارم شیرازی، ناصر، اخلاق در قرآن، ج ۲، ص ۳۱۱.
[5]. نساء، ۶.
[6] . تفسیر المیزان، ج ۴، ص ۲۷۷.
[7]. کاشانی، ملا فتحالله، تفسیر منهج الصادقین، ذیل همین آیه.
[8]. قرائتی، محسن، تفسیر نور، ذیل همین آیه.